جان دادن میان آتش؛ بررسی روند پروندههای ۲۰ جانباخته در حریقهای زاگرس

حمید مرادی تنها یکی از حدود ۲۰ نفری است که از اواسط دهه ۹۰ جانشان برای حفظ درختان زاگرس از دست رفت؛ جانباختگانی که به آنها عنوان «فداکار خدمت» داده میشود و بهعنوان شهید پذیرفته نمیشوند. پیگیریها نشان میدهد، پرونده بسیاری از جانباختگان حریقهای زاگرس به درستی پیش نرفته است؛ نمونه آن خانواده البرز زارعی است که پروندهشان هنوز به مرحله پرداخت دیده نرسیده است.
پیچیدن باد میتواند در یک چشم برهمزدن همهچیز را تغییر دهد؛ مثل وقتی که بین شعلههای حریق کوهستان آبیدر پیچید، گردبادی ساخت و دور هفت پیکر پیچید. باد و آتش، جان حمید مرادی را پنجشنبه گذشته در شیب یکی از درههای کوه آبیدر سنندج گرفت و شش نفر دیگر را تا پای مرگ برد. آتشسوزی کوه آبیدر سنندج، ظهر دوم مردادماه آغاز شد و از همان ساعتها نیروهای داوطلب، سازمان منابعطبیعی، محیطزیست و شهرداری هم خودشان را برای اطفا رساندند، اما هشت نفر به شعلههای آتش نزدیکتر شدند.
به گزارش هم میهن، ساعت به حوالی ۱۴ که رسید، هفت نفر از آنها در میان گردبادی از آتش گیر افتادند و حمید مرادی جانش را از دست داد؛ وقتی که یک ساعت بعد با ۹۵ درصد سوختگی به بیمارستان کوثر سنندج منتقل شد. کنار او در بخش آیسییو، چیاکو یوسفنژاد را با ۷۵ درصد و خبات امینی را با ۷۹ درصد سوختگی بستری کردند. محسن حسینپناهی هم یکی از این هشت نفر بود که هنوز بستری است و آریاز سلیمی، کیوان منصوری و کنعان حدودی بهصورت سرپایی درمان شدند.
حمید مرادی متولد سال ۱۳۶۸ بود، نامزدی جوان داشت، وکیل پایهیک دادگستری و از هفت سال پیش در انجمن «شنهی نوژین کردستان» بهعنوان مدیر، فعالیتاش را شروع کرد؛ در کمیته اطفایحریق آن. یکی از شاهدان این حادثه که نمیخواهد نامی از او برده شود، میگوید غیر از حمید مرادی که جانش را از دست داد، باقی کسانی که در آن دره پرشیب درگیر آتشسوزی بودند، همه در بیمارستان با درصدهای سوختگی متفاوت بستری شدهاند و شرایط روحی خوبی ندارند.
او میگوید یک ساعت بعد از اینکه این هفت نفر بین آتش و باد گرفتار شدند و سوختند، بالگرد میرسد و تنهای سوخته آنها را که به بالای دره منتقل شده بودند، به بیمارستان میرساند. انتظار نداشتیم که یک آتشسوزی مرتعی، این حجم از تلفات داشته باشد. آن دره شیب تندی داشت و رفتار حریق در آن غیرقابل پیشبینی است.
آتشسوزی ساعت ۱۲ ظهر دوم مردادماه در دامنههای کوهستانی آبیدر سنندج آغاز شد و مردانی که برای اطفای حریق رفته بودند، در شیب یکی از درهها در حال اطفای حریق بودند که وزش باد همهچیز را بحرانی کرد. منطقهای که در کوه آبیدر آتش گرفت، مرتعی است؛ درحالیکه معمولاً تلفات انسانی در آتشسوزیهای جنگلی کردستان رخ میدهد. آتش دامنههای آبیدر ساعت سهونیم بعدازظهر همانروز مهار میشود و خبر جانباختن حمید مرادی، صبح جمعه میپیچد و یک نام دیگر به جانباختگان زاگرس اضافه میشود.
حمید مرادی تنها یکی از حدود ۲۰ نفری است که از اواسط دهه ۹۰ جانشان برای حفظ درختان زاگرس از دست رفت؛ جانباختگانی که به آنها عنوان «فداکار خدمت» داده میشود و بهعنوان شهید پذیرفته نمیشوند. پیگیریها نشان میدهد، پرونده بسیاری از جانباختگان حریقهای زاگرس به درستی پیش نرفته است؛ نمونه آن خانواده البرز زارعی است که پروندهشان هنوز به مرحله پرداخت دیده نرسیده است.
مدتی پیش روزنامه «پیام ما» در گزارشی، آخرین وضعیت پرونده مختار خندان، یاسین کریمی و بلال امینی را بررسی کرد که طبق آن، تنها برخی خانوادهها بخشی از دیه مرتبط با بیمه را دریافت کردهاند و نه خبری از مستمری است، نه بیمه و پیگیریشان هم مثل بقیه خانوادهها بیثمر مانده. نام چهار عضو خانواده بهزادی هم سال ۱۳۹۹ در فهرست بنیاد شهید ثبت شد، اما تاکنون هیچ دیهای پرداخت نشده و پرونده آنها بین سازمانهای مختلف پاسکاری میشود.
سوختن در میان پیراهنهای پلاستیکی
دانیال محمودی، عضو انجمن سنهی نوژیند میگوید، آتشسوزی روز پنجشنبه آبیدر به احتمال زیاد عمدی بوده است: «آتش از دامنه شمالی آبیدر شروع شد. دما معمولاً در این منطقه بهحدی بالا نمیرود که آتش بهطور طبیعی شعلهور شود. این هفت نفر داخل درهای قرار میگیرند و گردبادی از آتش ایجاد میشود و دور آنها حلقه میزند، چند نفر داخل آن گیر میافتند و تعدادی هم بهشدت مجروح میشوند.»
محمودی میگوید اگر تجهیزات وجود داشت و نیروهای امدادی زودتر میرسیدند، ممکن بود که شدت حادثه کاهش پیدا کند: «آنها لباس مناسب نداشتند، لباسهای عادی از جنس پلاستیک به تن داشتند که به تنشان چسبید و سوختگی را تشدید کرد. اگر شهرداری برای آنجا آتشبر میزد، میتوانست شدت آتش را کنترل کند. برای ایجاد آتشبُر با تراکتور خطهایی ایجاد میکنند که آتش محدود شود و گسترش پیدا نکند. شهرداری باید قبل از شروع فصل آتشسوزیها، آتشبرها را ایجاد میکرد.»
منطقه آبیدر کاملاً مرتعی است و محمودی توضیح میدهد که هرسال تعدادی حریق در آن رخ میدهد. مثل دو حریق که طی دو هفته گذشته در کنار دامنه جنوبی رخ داد اما هیچکدام از این تخلفات پیگیری نشد: «مردم دیده بودند که دو موتورسوار از آنجا رفتند و بعد از رفتن آنها آن آتش شروع شده است، اما از طرف شهرداری و فرمانداری پیگیری نشد. یکی دیگر از این آتشسوزیها که روز دوشنبه پیش رخ داد، اطراف یگان حفاظت منابعطبیعی آبیدر بود، اما آن را هم پیگیری نکردند؛ درحالیکه دوربین دارد و بهراحتی میتوانستند عاملانش را شناسایی کنند. باید متخلفان را محاکمه و پیگیری قضایی کنند. نیروهای آتشنشانی، منابعطبیعی و محیطزیست هم برای اطفای این آتش در منطقه حضور داشتند، اما تمام کسانی که مجروح شدند، همه نیروهای داوطلب بودند.»
او توضیح میدهد، مدیریت منطقهای که دچار حریق شد، از سوی منابع طبیعی به شهرداری سپرده شده است: «دلیل این آتشسوزیهای عمدی هم هنوز روشن نیست. بیشتری کسانی که در این منطقه رفتوآمد میکنند، کوهنورد هستند و شاید شیطنتی در کار باشد. نباید به این آسانی کسی چنین جنایتی انجام دهد و کسی هم پیگیر آن نباشد. ما انتظار داریم مسئولان بهصورت روشن جواب دهند و این افراد به سزای عمل خود برسند.
منابعطبیعی، دمنده و کفش مخصوص واگذار میکند ولی ما فعالان با وجود اینکه به آنها نامه زدیم و حتی از طریق مدیریت بحران استانداری نامهای برای دریافت دمنده داشتیم، از آنها تجهیزاتی دریافت نکردیم. ما یک دستگاه دمنده و یک دستگاه موتورسیکلت را با هزینه شخصی تامین کردیم. چندروز پیش از معاونت اجتماعی استانداری یک دستگاه دمنده تحویل گرفتیم و دیگر هیچ تجهیزاتی از ادارههای دولتی تحویل نگرفتیم و حمید مرادی هم با تجهیزات شخصی برای اطفای حریق به منطقه رفت.»
آتشسوزیهای مراتع کردستان؛ عمدی یا حادثه؟
بارندگیها و خشکیدگی زودرس امسال در کردستان باعث شده است که آمار حریق در عرصههای جنگلی و مرتعی استان افزایش پیدا کند. این گفته بهزاد شریفیپور، مدیرکل منابعطبیعی و آبخیزداری استان کردستان است که در گفتوگو با «هممیهن» میگوید، تا امروز آمار آتشسوزی در سالجاری از نظر تعداد فقرات، ۶۶ درصد افزایش داشته و درمجموع در ۱۰ شهرستان، بیش از ۱۳۰۰ هکتار را در بر گرفته است.
او درباره استفاده از بیمه بینام برای مصدومان و جانباختگان اطفای حریق در جنگلها میگوید: «همه همیاران و کسانی که دغدغه طبیعت دارند، باید در سامانه همیار طبیعت ثبتنام کنند تا از پوشش بیمه بینام و جاننثاران استفاده کنند. به استناد ماده ۲۰ آییننامه اجرایی قانون مدیریت بحران که در سال ۱۴۰۰ ابلاغ شد، استفاده از این بیمه برای مرحوم حمید مرادی هم در دستور کار سازمان منابعطبیعی قرار دارد.
استفاده از بیمه بینام در دستور کار منابعطبیعی قرار گرفته اما قبل از آن باید در سامانه همیار طبیعت ثبتنام شود. تاکنون از این بیمه برای کسانی که برای اطفای حریق و مواردی دیگر دچار مصدومیت شدهاند، استفاده کردهایم، اما باتوجه به ابلاغ آن در سال ۱۴۰۰، هنوز برای افراد جانباخته استفاده نشده است.» او میگوید، تجهیزات اطفای حریق کافی نیست، اما آنچه در دسترس است به کسانی تعلق میگیرد که دورههای آموزشی را بگذرانند و در سامانه همیار طبیعت ثبتنام کرده باشند.
فعالان محیطزیست استان عامل بخش زیادی از این آتشسوزیها را عمدی میدانند. حامد اسراری، دبیر شبکه انجمنهای محیطزیستی کردستان و مدیرعامل انجمن محیطزیستی پاژین بانه میگوید، دورههای اطفای حریقی که برای سازمانهای مردمنهاد محیطزیستی برگزار میشود، در سطح بسیار پایینی است و بومی نشده است؛ چون نوع اطفای حریقی که در زاگرس باید انجام شود، متفاوت است و در سطح کلان هم از کسانی که در سطح بینالمللی تجربه دارند استفاده نکردهاند: «۹۹ درصد موارد آتشسوزی در استان کردستان عمدی است؛ ۶۰ تا ۶۵ درصد مربوط به زمینخواری و تصرف اراضی ملی و حدود ۱۵ درصد مربوط به مسائل نظامی است.
باتوجه به اینکه نزدیک مرز مناطقی هنوز از مین پاکسازی نشده، خاموش شدن آتش در جنگلها گاهی تا یکماه هم زمان میبرد. در دو سال گذشته حدود یکماه بین مرز بانه و مریوان تا اقلیم کردستان آتشسوزی داشتیم اما بهدلیل مسائل مربوط به مینگذاری نتوانستیم ورود کنیم. درختان زاگرسی که بین مرزهاست، مانند یک سد دفاعی عمل میکند اما توجهی به آن نمیشود.»
او پیشگیری از بحران برای جلوگیری از آتشسوزی در منابعطبیعی و جنگلها را بسیار ضعیف میداند و تاکید میکند که دلایل آن آسیبشناسی نشده است: «جلساتی که در این خصوص برگزار میشود، نمادین است و هیچ نتیجهای بهدنبال نداشته است. در این چندسال گذشته هم هیچ تغییری در این رویه ایجاد نشده است. در ایران برای اطفای حریق بومیگرایی نکردهایم؛ درحالیکه باید برای اطفای حریق و پیشگیری از آن براساس توپولوژی، پوشش گیاهی و شرایط منطقه عمل کنیم. درواقع بودجهای که برای این موضوع در نظر گرفته شده، آخرین قطراتش برای مناطق محروم باقی میماند.»
تنها میان آتش
براساس آییننامه اجرایی قانون حمایت قضایی و بیمهای از ماموران یگان حفاظت محیطزیست و جنگلبانان، هریک از داوطلبان، همیاران، تشکلهای مردمی که در حوادث و بحران محیطزیستی با مدیریت سازمان محیطزیست حاضر میشوند و در بحران جان خود را از دست میدهند، لقب «فداکاران خدمت» میگیرند و اگر مصدوم شوند هزینه پزشکی، غرامت صدمه جسمی و نقص عضو به آنها تعلق میگیرد.
امید سجادیان، دبیر تشکل نهضت سبز زاگرس میگوید، عنوان «فداکار خدمت» به کسانی که جان خود را در راه اطفای حریق منابع طبیعی و جنگلها از دست میدهند، بهسختی تعلق میگیرد: «ما به کسانی که جان خود را در راه حفظ زاگرس از دست دادهاند شهید میگوییم، اما در ساختار دولتی به شهید نامیدن آنها اعتقادی ندارند و آنها را «فداکار خدمت» میدانند. مزایای این عنوان هم برای خانواده کسانی که جانشان از دست رفته، متفاوت است. در چارتهای سازمانی شرایطی مانند داشتن کارت همیار طبیعت، حضور در منطقه با فراخوان دولتی و با هماهنگی قبلی و موارد دیگری برای گرفتن عنوان فداکار خدمت، ضروری است.
اطلاق همین عنوان به کسانی که در راه اطفای حریق جانشان را از دست دادند هم مشکلات زیادی دارد. » او میگوید، تعداد آسیبدیدگان اطفای حریق آتشسوزیها هم اختلاف وجود دارد و تعداد آنها بین ۱۷ نفر تا ۲۴ متغیر است: «علت آن این است که عدهای از داوطلبان آسیب دیدند اما سازمانهای مسئول میگویند ما در جریان نبودیم و آن را تشخیص ندادهایم؛ مرجع تشخیص شما کیست؟ برای سوختن در آتش چطور میتوان دلیلی آورد و آن را تشخیص داد؟ آسیب که همیشه سوختگی نیست، خفگی ناشی از دود و سکته را هم بهدنبال دارد. دستگاههای مسئول در این زمینه پیگیر پروندههای آنها نمیشوند؛ چون در فرآیند اداری و بروکراتیک خودشان هم گم میشوند.»
البرز زارعی یکی از داوطلبانی بود که سال ۱۳۹۹ در جریان اطفای حریق جنگلهای دیل گچساران، جان خودش را از دست داد و حالا سجادیان میگوید، خانواده او هنوز نتوانستهاند دیه او را دریافت کنند و پرونده او به مرحله پرداخت نرسیده است. طبق گفته او به خانواده زارعی گفته شده که باید به استانداری شکایت کنید تا دیه به شما پرداخت شود: «برای باقی جانباختگان مانند اسماعیل کریمی و کسانی که سرپرست خانوار بودند و جانشان را از دست دادهاند هم هیچ پیگیریای صورت نگرفته است. کسی نمیداند قرار است برایشان مستمری در نظر بگیرند یا دیه دریافت کنند؟ همهچیز در حد شنیدههاست؟»
سال ۱۳۹۹ داور نامدار، مدیرکل وقت دفتر حقوقی سازمان محیطزیست، اعلام کرده بود که این سازمان تصمیم دارد دربندی از قانون حمایت از محیطبانان، نیروهای داوطلب و همیار طبیعت را که در عملیات اطفای حریق آسیب میبینند، مانند محیطبانان و جنگلبانان حمایت و آنها را بیمه کند اما این بند بهدلیل بار مالی که بهدنبال داشت در شورای نگهبان رد شد.
دبیر تشکل نهضت سبز زاگرس میگوید وضعیت استفاده از بیمه بینام برای داوطلبان آسیبدیده در جریان اطفای حریق جنگلها و منابع طبیعی هنوز روشن نیست و نمیدانیم تا امروز کسی از آنها استفاده کرده است یا خیر؟ : «استفاده از آن هم شرایط خاص خود را دارد اما اطلاعرسانی درباره آن صورت نمیگیرد. کسی نمیداند شرایط استفاده از وضعیت فداکار خدمت و بیمه بینام به چه صورت است؟ اگر اتفاقی رخ دهد، خود خانوادهها باید دنبال پروندههایشان بروند و اطلاعی هم از جزئیات آن ندارند. غیر از جانباختگان، کسانی که در جریان اطفای حریق دچار جراحت میشوند، اصلاً شامل پوشش بیمهای نمیشوند.
محیطبانها هم چنین مشکلی دارند. به آنها گفته میشود که بروید بیمارستان، اقدامات درمانی خود را انجام دهید و بعد فاکتور آن را بیاورید. اگر این افراد آسیب دیدند، باید نامههایشان از طرف مدیریت بحران تایید شود، به بیمه مراجعه کنند تا شاید درصدی از آن تایید شود؛ یعنی جبران خسارت فرآیندی طولانی دارد و باید منتظر تایید ادارات، مدیریت بحران و بیمهها باشند.»