نبرد دو استراتژی برای تسلط بر اقتصاد آسیا
آسیا میان دو دیوار؛ دیوار ترامپ یا دیوار چین؟

دولت ترامپ با هدف مهار چین، کشورهای جنوبشرقی آسیا را به ساخت «دیوار اقتصادی» علیه پکن واداشته، اما کشورهای آسیایی همزمان به دنبال تقویت تجارت و خوداتکایی منطقهای هستند. باوجود رشد چشمگیر تجارت درونآسیایی و نفوذ روزافزون محصولات چینی، وابستگی به بازار عظیم آمریکا همچنان برقرار است. نتیجه آنکه هیچ دیوار واقعی، نه علیه چین و نه علیه آمریکا، فعلاً قابل تحقق نیست و وابستگی متقابل ادامه خواهد یافت.
فرارو- کیث بی. ریچبرگ ستون نویس روزنامه واشنگتن پست
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه واشنگتن پست، دولت ترامپ در تلاش است کشورهای جنوبشرقی آسیا را به مشارکت در ساخت یک دیوار بزرگ اقتصادی پیرامون چین ترغیب کند؛ ابتکاری که هدف اصلی آن، کاهش وابستگی این کشورها به زنجیرههای تأمین چینی، فاصله گرفتن آنها از صادرات چین و واداشتنشان به متوقف کردن ترانزیت کالاهای چینی از طریق بنادرشان برای جلوگیری از دور زدن تعرفههای آمریکا است. این سیاست، محور اصلی توافق تجاری اخیر میان ترامپ و ویتنام بود؛ توافقی که به موجب آن، تعرفهای ۴۰ درصدی بر کالاهای ترانزیتی وضع میشود؛ کالاهایی که تقریباً همگی منشأ چینی دارند.
در همین حال، کشورهای آسیایی خود نیز به دنبال ایجاد دیواری متفاوت هستند؛ دیوار خوداتکایی که هدف آن محافظت از اقتصادهایشان در برابر سیاستهای تجاری غیرقابل پیشبینی واشنگتن است. رهبران آسیایی به طور فزایندهای بر اهمیت توسعه تجارت درونقارهای به عنوان راهکاری برای کاهش وابستگی بیش از حد به بازار ایالات متحده تأکید میکنند. در ماه آوریل، شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، بر ضرورت اتحاد «خانواده آسیایی» تأکید کرد. مقامات چینی این رویکرد را «گسترش دایره دوستان» مینامند و بسیاری از کشورهای آسیایی خارج از چین نیز از این سیاست استقبال کردهاند. انور ابراهیم، نخستوزیر مالزی، در نشست اخیر آسهآن گفت: «ما باید زیرساختهای داخلی خود را تقویت کنیم. بیشتر با یکدیگر تجارت کنیم، بیشتر در یکدیگر سرمایهگذاری کنیم و با عزم جدی، ادغام میانبخشی را پیش ببریم.»
کدام دیوار شانس بیشتری برای ساخته شدن دارد؟
چین بیتردید در مسیر گسترش تجارت خود با کشورهای آسیایی گام برمیدارد. این کشور طی بیش از یک دهه گذشته بزرگترین شریک تجاری جنوبشرقی آسیا بوده است. چین نهتنها همسایه بلافصل این منطقه به شمار میرود، بلکه با جمعیتی بالغ بر ۱.۴ میلیارد نفر، بازار عظیمی را در اختیار دارد و این پیوندهای تاریخی تجاری اکنون بهوضوح در حال تعمیق است. تنها در پنج ماه نخست امسال، حجم مبادلات تجاری چین با جنوبشرقی آسیا بیش از ۹ درصد افزایش یافت و صادرات چین به این منطقه در ماه ژوئن نسبت به سال گذشته ۱۶.۸ درصد رشد نشان داد.
همچنین شواهد میدانی بهروشنی از رشد تجارت درونآسیایی حکایت دارد. در بانکوک، تقریباً هر مسافری که از سرویس گرابکار معادل اوبر در این منطقه استفاده میکند، احتمالاً سوار بر یکی از خودروهای برقی جدید ساخت چین مانند BYD یا Aion خواهد شد تا خودروهای تسلا. فروشگاههای زنجیرهای ژاپنی همچون یونیکلو، ایسِتان، سوگو و موجی، حضور پررنگی در مراکز خرید منطقه دارند. برندهای لوازم خانگی کرهای نظیر الجی و سامسونگ و همچنین هایر از چین، در میان پرفروشترینها جای گرفتهاند. فروش گوشیهای هوشمند چینی همچون شیائومی و هوآوی نیز اکنون به رقابت با آیفون اپل برخاسته است. البته این تجارت، دوسویه جریان دارد؛ منسوجات جنوبشرقی آسیا، دوریان، میگوهای منجمد، برنج، نارگیل و سایر محصولات غذایی ویژه این منطقه، به لطف ابتکار «جاده ابریشم دریایی قرن بیستویکم» چین، اینک در سفرههای مردم چین حضور چشمگیری یافته است.
در کنار همه این تحولات، وجود یک «دیوار» فرهنگی غیرقابل انکار نیز در آسیا به چشم میخورد؛ موسیقی پاپ کرهای (K-pop)، سریالها و محصولات زیبایی ساخت کره جنوبی محبوبیتی فراگیر در سراسر منطقه یافتهاند. سریال «بازی مرکب» نیز صدرنشین نتفلیکس در سراسر آسیا شد. با این حال، این روند به معنای امکان قطع ارتباط آسیا با ایالات متحده نیست.
استیون اوکن، مدیرعامل شرکت مشاوره « APAC Advisors» در سنگاپور و کارشناس تجارت بینالملل، این واقعیت را چنین توضیح میدهد: «در وهله اول، اقتصادهای بزرگتری چون کره جنوبی، ویتنام و مالزی، وابستگی زیادی به بازار آمریکا دارند و فعلاً جایگزینی برای آن وجود ندارد. علاوه بر این، این کشورها دستکم به اندازه خود آمریکا، نگران نفوذ اقتصادی چین و ورود مازاد تولید آن به بازارهای داخلیشان هستند؛ همان کاری که چین پیشتر با بازار آمریکا انجام داد. بنابراین اگر اصلاً دیواری بنا شود، هدف اصلی آن جلوگیری از ورود چین خواهد بود.»
آمریکا؛ غول بیرقیب بازار جهانی در برابر دیوارهای تجاری آسیا
ایالات متحده همچنان غول بیرقیب اقتصاد جهانی و بزرگترین بازار مصرف جهان به شمار میرود. در سال ۲۰۲۳، هزینههای خانوارهای آمریکایی به رقم خیرهکننده ۱۹ تریلیون دلار رسید؛ رقمی که دو برابر کل اتحادیه اروپا و تقریباً سه برابر چین است. علاوه بر این، برای بسیاری از کشورهای آسیایی، وابستگی بیش از اندازه به اقتصاد چین یک ریسک جدی تلقی میشود. اندونزی به طور فعال قوانین ضد دامپینگ را تقویت کرده و اخیراً پلتفرم بزرگ تجارت الکترونیکی «تمو» را به دلیل نگرانی از آسیب به کسبوکارهای داخلی ممنوع اعلام کرده است.
تایلند نیز برنامه دارد تعرفههای ویژهای را بر طیف گستردهای از کالاهای عمدتاً چینی برای جلوگیری از دور زدن تعرفهها اعمال کند. کشورهای آسیایی، در حالی که خواهان بهرهبرداری از رشد اقتصادی چین هستند، نسبت به سلطه اقتصادی پکن رویکردی محتاطانه و حتی بازدارنده اتخاذ کردهاند.
در واقع، دیوار تجاری ترامپ مبتنی بر بسیج متحدانی است که هم به اقتصاد جهانی وابستهاند و هم نسبت به چین نگرانی دارند. در مقابل، دیوار چین بر تقویت خوداتکایی منطقهای به عنوان پاسخی به بیثباتی و پیشبینیناپذیری سیاستهای واشنگتن استوار است. با این اوصاف، میتوان انتظار داشت که یکپارچگی اقتصادی منطقهای در آسیا افزایش یابد، حجم تجارت دوجانبه میان کشورهای آسیایی رشد کند و حضور گوشیها، لوازم خانگی و خودروهای برقی چینی در شهرهای آسیایی بیش از پیش محسوس شود. با این همه، سلطه بازار ایالات متحده همچنان پابرجا خواهد ماند و کشورهای آسیایی، دستکم در آینده نزدیک، قادر نخواهند بود دیواری واقعی میان خود و اقتصاد جهانی ایجاد کنند.