سیاست انکار چین در کنار کمک نظامی به ایران

چین مدتهاست که تاکید میکند به هیچ طرف درگیر در جنگ سلاح نمیدهد و این را در راستای سیاست خارجی "عدم مداخله" خود یک اصل می داند. اما در سالهای اخیر، پکن بارها با اتهاماتی مبنی بر خلاف این موضوع مواجه شده است: ارائه کمک نظامی مستقیم به کشورهای درگیر در جنگ، در حالی که علنا این کار را انکار میکند و حتی موضع بیطرفی دیپلماتیک را اتخاذ میکند.
چینی ها به رغم سیاست انکار هم به روسیه و هم به پاکستان در حین جنگ شان با اوکراین و هند کمک و پشتیبانی نظامی ارائه کردند و با توجه به این سابقه رفتاری، به نظر می رسد به ایران نیز کمک کرده و آن را انکار می کنند.
به گزارش عصرایران، "بث دیلی" کارشناس مسایل راهبردی چین و سردبیر وبگاه تحلیلی آمریکایی" کانورسیشن"، با نگارش مقاله ای در این وبگاه انکار چین درباره ارایه کمک نظامی به تهران را یک تاکتیک و شگرد خاص چینی ها برای فرار از مسئولیت های سیاسی و دیپلماتیک دانست و مدعی شد چینی ها به طور قطع و یقین کمک نظامی به ایران را در راستای منافع راهبردی خود می دانند و چنین کمکی را به تهران ارایه می دهند.
در این مقاله آمده است:
چین مدتهاست که تاکید میکند به هیچ طرف درگیر در جنگ سلاح نمیدهد و این را در راستای سیاست خارجی "عدم مداخله" خود یک اصل می داند. اما در سالهای اخیر، پکن بارها با اتهاماتی مبنی بر خلاف این موضوع مواجه شده است: ارائه کمک نظامی مستقیم به کشورهای درگیر در جنگ، در حالی که علنا این کار را انکار میکند و حتی موضع بیطرفی دیپلماتیک را اتخاذ میکند.
به نظر میرسد این موضوع در مورد دو متحد نزدیک چین صادق بوده است: روسیه در جنگ علیه اوکراین و پاکستان در جریان مناقشه مسلحانه اخیر با هند در ماه می سال حاری میلادی.
پس از جنگ 12 روزه اخیر در خاورمیانه، طبق گزارشها، چین موشکهای زمین به هوا را در ازای نفت به ایران عرضه کرده است. چنین قطعاتی پس از آسیب دیدن شبکه دفاع هوایی ایران در حمله اخیر اسرائیل، یک نیاز نظامی حیاتی برای تهران هستند.
سفارت چین در اسرائیل این گزارشها را رد کرد و اظهار داشت که چین قاطعانه با گسترش سلاحهای کشتار جمعی مخالف است و به کشورهای در حال جنگ سلاح صادر نمیکند. اما وزارت امور خارجه چین هنوز بیانیه رسمی در مورد این انتقال ادعایی صادر نکرده است.
به عنوان یک متخصص در استراتژی کلان چین، فکر میکنم بسیار محتمل است که چین ضمن انکار علنی، به ایران حمایت نظامی ارائه می دهد. چنین انکاری به پکن اجازه میدهد تا نفوذ نظامی خود را اعمال کند و برخی از سختافزارهای خود را به نمایش بگذارد، در حالی که انتقادات بینالمللی را مدیریت کرده و انعطافپذیری دیپلماتیک خود را حفظ میکند.
حمایت چین از جنگ روسیه
اگرچه پکن دائما گفته است که در جنگ روسیه و اوکراین که در سال 2022 آغاز شد، بیطرف است، اما چین در عمل به صورت بیسروصدا از روسیه حمایت کرده است. بخشی از این حمایت به این دلیل است که چین نیز هدف راهبردی مشابهی را دنبال میکند و آن به چالش کشیدن نظم بینالمللی به رهبری غرب است.
اخیرا "وانگ یی" وزیر امور خارجه چین به "کاجا کالاس" رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، گفته است که پکن نمیتواند تحمل کند که روسیه در جنگ اوکراین شکست بخورد. گفته میشود که او هشدار داده است که شکست روسیه احتمالا تمام فشار راهبردی ایالات متحده را متمرکز بر چین خواهد کرد.
از دیدگاه پکن، مسکو نقش حیاتی در مشغول نگه داشتن غرب ایفا میکند و با منحرف کردن توجه و منابع آمریکا از منطقه آسیا-اقیانوسیه، به چین فضای تنفس راهبردی ارزشمندی میدهد.
علاوه بر تعمیق روابط تجاری که تحت تحریمهای غرب به شاهرگ حیاتی اقتصاد مسکو تبدیل شدهاند، طبق گزارشها، چین مقادیر زیادی کالاهای دو منظوره - کالاهایی که میتوانند برای اهداف غیرنظامی و نظامی استفاده شوند - را برای تقویت قابلیتهای تهاجمی و دفاعی مسکو و همچنین افزایش تولید نظامی-صنعتی به روسیه عرضه کرده است. پکن همچنین ظاهرا تصاویر ماهوارهای را برای کمک به روسیه در میدان نبرد ارائه می کند.
در حالی که ایالات متحده و اروپا بارها سعی کردهاند چین را به خاطر کمک نظامی به روسیه مورد انتقاد قرار دهند، پکن همواره چنین ادعاهایی را رد کرده است.
اخیرا در 18 آوریل 2025، اوکراین رسما چین را به حمایت مستقیم از روسیه متهم کرد و 3 شرکت مستقر در چین را که به گفته "کی یف" در تولید سلاح برای تلاشهای جنگی روسیه دست داشته اند، تحریم کرده است.
در آنچه که به یک تکرار رایج تبدیل شده است، وزارت امور خارجه چین اتهام اوکراین را رد کرد و بار دیگر تاکید کرد که چین هرگز سلاحهای کشنده را در اختیار هیچ یک از طرفین درگیری قرار نداده است و موضع رسمی خود را مبنی بر ترویج آتشبس و مذاکرات صلح تکرار کرد.
حمایت چراغ خاموش چین از پاکستان
پکن مدتهاست که خود را به عنوان یک طرف بیطرف در درگیری هند و پاکستان معرفی کرده و خواستار خویشتنداری هر دو طرف و گفتگوی مسالمتآمیز شده است.
اما در عمل، چین متحد پاکستان است و حمایت نظامی مستقیمی که به اسلام آباد ارائه داده است، به نظر میرسد ناشی از تمایل چین برای مهار نفوذ منطقهای هند، ایجاد توازن در برابر همکاری راهبردی رو به رشد ایالات متحده و هند و محافظت از راه گذراقتصادی چین و پاکستان، یک پروژه زیرساختی عظیم دوجانبه، باشد.
در آخرین درگیری بین هند و پاکستان در ماه می امسال، پاکستان برای اولین بار از جنگندههای J-10C ساخت چین در نبرد استفاده کرد و طبق گزارشها توانست 5 هواپیمای هندی را سرنگون کند.
دفاع هوایی پاکستان در طول این درگیری کوتاه به شدت به تجهیزات چینی متکی بود و از سیستمهای موشکی زمین به هوای ساخت چین، موشکهای هوا به هوا، سیستمهای راداری پیشرفته و پهپادها برای عملیات شناسایی و ضربتی استفاده کرد. در مجموع، بیش از 80 درصد از واردات نظامی پاکستان در5 سال گذشته از چین بوده است.
در خبری که اگر صحت آن ثابت شود، نمونهای بسیار آشکارتر از حمایت نظامی چین از پاکستان خواهد بود، معاون فرمانده ارتش هند ادعا کرده که چین اطلاعات لحظهای در مورد تحرکات نیروهای هندی در طول درگیری را در اختیار پاکستان قرار داده است.
سخنگوی وزارت امور خارجه چین در پاسخ به این سوال گفت که از این موضوع اطلاعی ندارد. آنها مجددا تاکید کردند که روابط چین با پاکستان علیه هیچ شخص ثالثی نیست و موضع دیرینه پکن را در حمایت از حل و فصل مسالمتآمیز هرگونه اختلاف هند و پاکستان تکرار کردند.
انکار کمک نظامی به ایران
ایران نیز مانند روسیه و پاکستان، به طور فزایندهای به عنوان شریک چین دیده شده است.
در سال 2021، چین و ایران یک توافقنامه همکاری جامع 25 ساله به ارزش 400 میلیارد دلار امضا کردند که تجارت، انرژی و امنیت را در بر میگرفت و نشاندهنده عمق روابط راهبردی آنها بود.
این توافقنامه نشاندهنده ارزش راهبردی ای بود که پکن برای ایران قائل است. از دیدگاه پکن، تهران وزنه تعادلی در برابر نفوذ ایالات متحده و متحدانش - به ویژه اسرائیل و عربستان سعودی - در منطقه است و به منحرف کردن تمرکز منابع و توجه غرب از چین کمک میکند.
اما اخیرا موقعیت تهران در منطقه مورد تضعیف قرار گرفته است. نه تنها زیرساختهای دفاع هوایی آن در درگیریها با اسرائیل آسیب دیده است، بلکه متحدان منطقهای آن - حماس، حزبالله و نظام اسد در سوریه - یا توسط اسرائیل مورد ضربات شدید قرار گرفته یا به طور کلی فروپاشیدهاند.
در این شرایط، از نظر راهبردی برای پکن ضروری است که برای حفظ ثبات ایران، از تهران حمایت کند.
در واقع، پکن بارها تحریمهای انرژی ایران را دور زده است، به طوری که تخمین زده میشود 90 درصد صادرات نفت ایران هنوز به چین میرود.
اگرچه پکن در طول جنگ 12 روزه هیچ حمایت اساسی از ایران نکرد، اما از آن زمان گزارشهای زیادی منتشر شده است مبنی بر اینکه ایران به چین به عنوان یک تامینکننده جایگزین برای نیازهای دفاعی خود نگاه میکند.
این تفکر وجود دارد که روسیه، شریک نظامی سنتی تهران به خاطر مشکلات خودش در جنگ با اوکراین، دیگر قادر به ارائه تجهیزات دفاعی کافی و با کیفیت به ایران نیست. برخی از کاربران بانفوذ رسانههای اجتماعی در چین تا آنجا پیش رفتهاند که از ارائه مستقیم تسلیحات نظامی مورد نیاز به ایران از سوی چین، به شدت حمایت میکنند.
اگر چین این کار را انجام دهد، من معتقدم که احتمالا همان روشی را که در جاهای دیگر استفاده کرده است، با انکار علنی دخالت در عین ارائه مخفیانه کمک، دنبال خواهد کرد.
انجام این کار به چین اجازه میدهد تا روابط دیپلماتیک خود را با رقبای منطقهای ایران، مانند اسرائیل و عربستان سعودی حفظ کند، در حالی که همزمان از خاورمیانه آشفتهای که تمرکز واشنگتن را منحرف میکند و به پکن فضای تنفس راهبردی میدهد، سود میبرد.
استفاده چین از سیاست انکار، نشان دهنده یک جاهطلبی راهبردی گستردهتر است؛ یعنی پکن میخواهد بدون برانگیختن واکنشهای منفی آشکار، نفوذ خود را در مناقشات کلیدی منطقهای اعمال کند.
پکن با حمایت بیسروصدا از شرکا و در عین حال حفظ ظاهر بیطرفی، قصد دارد تسلط غرب را تضعیف کرده و تمرکز راهبردی ایالات متحده را از محیط پیرامونی خود پراکنده سازد و همه اینها در حالی است که از خطرات و مسئولیتهای اتحاد نظامی آشکار اجتناب میکند.