حب تهـران یا بغض تلآویو؛ چرا پاکستان در مقابل جنگ اسرائیل با ایران چنین موضع گرفت؟

شاید تندترین و جدیترین ادبیات در موضعگیری علیه جحمله اسرائیل به ایران از سوی مقامات پاکستان دیده شد. بخشی از این موضعگیری طبعاً به هویت پاکستان به عنوان کشوری اسلامی برمیگردد، بخشی به غیبت پاکستان در بسیاری از تنشهای خاورمیانه برخلاف بعضی کشورهای حاشیه خلیج فارس مربوط است، بخشی به تنش قدیمی و تازه هند و پاکستان مربوط است، بخشی نتیجه رابطه اسلامآباد با تهران است، بخشی به تعاملات پاکستان با چین مربوط است، بخشی، احتمالاً به نگرانیهای منطقهای پاکستان برمیگردد و بخشی هم آیندهنگری اسلامآباد است. پاکستان نگران است اقدامات اسرائیل ناامنی و خسارت برای او به بار بیاورد.
جنگ اسرائیل با ایران محک تازهای برای موضعگیری کشورهای منطقه و جهان بود. طبق پیشبینیها، موضعگیریها در حمایت از اسرائیل از طرف بازیگرانی بود که حمایتهای مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی به تلآویو ارائه میدادند. برخی از کسانی که موضعگیری هم نکرده بودند، باز تا حدی به کمک اسرائیل آمدند. برخی دیگر، موضع میانه گرفتند و صرفاً از دو طرف خواستند چنین و چنان نکنند.
به گزارش هممیهن، برخی کشورها، بهخصوص در منطقه، نگرانیهای خود را از تبعات چنین جنگی پیشتر هم با واشنگتن مطرح کرده بودند. در مقابل اقدام عملی علیه اسرائیل بابت حمله به ایران به کشور کوچک یمن منحصر بود که دعوای خود با اسرائیل را ادامه میداد. البته خیلی مقامات با ادبیات مختلف، نسبت به این حملات به ایران ابراز مخالفت و نگرانی میکردند یا حتی آن را محکوم میدانستند.
در میان آنهایی که به موضعگیری در این باره میپرداختند، شاید تندترین و جدیترین ادبیات از سوی مقامات پاکستان دیده شد. این موضعگیری منجر به برخی گمانهزنیها و حتی انتشار برخی اخبار نیز شد که البته تکذیب شدند. پیش از آنکه به چرایی واکنش اسلامآباد بپردازیم، مروری بر این موضعگیریها خالی از لطف نیست.
پاکستانیها چه گفتند؟
بلافاصله پس از شروع جنگ، آصف علی زرداری، رئیسجمهور پاکستان تجاوز آشکار اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران را به شدت محکوم کرد.
وی گفت: «حملات نظامی اسرائیل نقض آشکار حاکمیت و تمامیت ارضی ایران و به منزله نادیدهگرفتن کامل منشور سازمان ملل و اصول اساسی حقوق بینالملل است.»
رئیسجمهور پاکستان تصریح کرد: «عمیقترین مراتب تسلیت خود را به ملت برادر ایران درپی از دست دادن جان انسانها در حمله تروریستی رژیم صهیونیستی ابراز میکنم.»
زرداری همچنین از جامعه بینالمللی و سازمان ملل خواست تا رژیم متجاوز (اسرائیل) را پاسخگو کرده و برای جلوگیری از تشدید بیشتر اوضاع، اقدامات فوری انجام دهند. همان زمان، مجلس ملی پاکستان با اجماع کامل قطعنامهای را تصویب کرد که در آن ضمن محکومیت شدید این اقدام، بر حق ایران در دفاع مشروع تأکید شد.
سردار ایاز صادق، رئیس مجلس پاکستان در سخنانی صریح اعلام کرد: «اسرائیل یک رژیم تروریستی است و پاکستان هرگز آن را به رسمیت نخواهد شناخت».
وی افزود: «تصویب این قطعنامه نشاندهنده موضع اصولی پاکستان در حمایت از کشورهای مظلوم و مقابله با تجاوزگری است.»
در قطعنامه مصوب آمده است: «مجلس ملی پاکستان حمله غیرقانونی و تحریکآمیز اسرائیل به کشور برادر جمهوری اسلامی ایران را که موجب تلفات جانی و خسارات گسترده شده است، با شدیدترین لحن محکوم میکند. این اقدام نقض آشکار منشور سازمان ملل و تهدیدی جدی برای صلح منطقهای و جهانی بهشمار میرود.»
پارلمان پاکستان همچنین از دولت این کشور خواست تا با جدیت خواهان تشکیل جلسه فوری شورای امنیت سازمان ملل و سازمان همکاری اسلامی برای بررسی این تجاوز و اتخاذ تدابیر بازدارنده شود.
سردار فتحاله خان میان خیل، رئیس کمیسیون دفاع مجلس ملی پاکستان، گفت: «عملیات موشکی نیروهای مسلح ایران علیه تجاوزات اسرائیل، کاملاً مطابق با قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل است و همزمان باید بگویم که این وضعیت، فرصتی برای حاکمان کشورهای منطقه و تمام امت اسلامی برای وحدت در برابر دشمنان مشترک بهویژه اسرائیل به حساب میآید.» وی اقدامات اسرائیل را نقض صریح هنجارهای بینالمللی دانست و افزود: «دشمنان اسلام بهویژه اسرائیل در ایجاد ناامنی در منطقه دست دارند لذا اکنون زمان یکپارچگی کشورهای جهان اسلام علیه اسرائیل است.»
سناتور محمد اسحاقدار، معاون نخستوزیر و وزیر امور خارجه پاکستان طی تماس تلفنی با سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران، حملات رژیم صهیونیستی به ایران را به شدت محکوم کرد و با ابراز همبستگی دولت و مردم پاکستان با دولت و مردم ایران، نسبت به بر هم خوردن ثبات و امنیت کل منطقه ناشی از تجاوزهای رژیم صهیونیستی ابراز نگرانی کرد.
شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، در تماس با مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، با بیان اینکه دولت و ملت پاکستان در کنار جمهوری اسلامی ایران هستند، تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران را نقض تمامی قوانین بینالمللی توصیف و ضمن محکومیت آن شهادت تعدادی از مردم، مقامات و دانشمندان کشورمان را تسلیت گفت.
شهباز شریف با اظهار امیدواری نسبت به برقراری صلح و آرامش افزود: «متاسفانه رژیم صهیونیستی با مصونیت مرتکب تمام این اقدامات خلاف منشور و قواعد بینالملل میشود.»
نخستوزیر پاکستان با بیان اینکه کشورش آماده است در عملیات بازگشت حجاج از حج به ایران همکاری کند، از رئیسجمهور خواست که سلام وی را به مقام معظم رهبری ابلاغ کند. وی همچنین با سفیر ایران در اسلامآباد دیدار، حمله نظامی اسرائیل به ایران را محکوم و بر حمایت کامل دولت و ملت پاکستان از ایران تأکید کرد.
در روزهایی که بعدتر روزهای پایانی جنگ از کار درآمدند، عاصم افتخار احمد، نماینده پاکستان در شورای امنیت سازمان ملل گفت کشورش حمله «غیرقانونی و بیدلیل» رژیم صهیونیستی به خاک ایران را به شدت محدود میکند.
وی افزود: «باید پیش از آنکه اوضاع از کنترل خارج شود، آتشبس کامل میان ایران و اسرائیل برقرار شود.»
نماینده پاکستان در شورای امنیت تأکید کرد: «اقدامات غیرقانونی اسرائیل نباید مسیر مذاکرات مرتبط با برنامه هستهای ایران را تضعیف کند.»
پس از جنگ هم این قبیل موضعگیریها در حمایت از ایران ادامه داشت.
از همه این واکنشها شدیدتر البته واکنش وزیر دفاع پاکستان به اظهارات رضا پهلوی در حمایت از حملات اسرائیل به ایران بود. خواجه محمد آصف، ابتدا در توئیتی با ادبیاتی بهشدت تند، پهلوی را «انگل»، «امپریالیست» و عباراتی تندتر از این خطاب کرد و وقتی ادبیات او با انتقاد برخی مواجه شد، چنین توضیح داد: «تأسفآور است که بعضیها نگران تعارفات کلامی هستند، وقتی جلوی چشم «دنیای متمدن»، نسلکشی در جریان است و هزاران کودک بدون توقف سلاخی میشوند. این یک دورهمی شام نیست که لازم باشد حواس آدم به زبان و آداب معاشرت باشد. پهلوی در کنار نتانیاهو ایستاده، یک دیوانه نسلکش. تنها چیزی که لایقش است نفرت است و لاغیر. »
مشکل پاکستان با اسرائیل چیست؟
اما چرا پاکستان با اسرائیل آن قدر مشکل دارد که نهتنها به حملات اسرائیل بلکه به موضعگیری یک چهره دیگر در قبال این رژیم نیز چنین واکنش نشان میدهد؟ این سؤال چند پاسخ دارد. بخشی از موضوع طبعاً به هویت پاکستان به عنوان کشوری اسلامی برمیگردد، بخشی به غیبت پاکستان در بسیاری از تنشهای خاورمیانه برخلاف بعضی کشورهای حاشیه خلیج فارس مربوط است، بخشی به تنش قدیمی و تازه هند و پاکستان مربوط است، بخشی نتیجه رابطه اسلامآباد با تهران است، بخشی به تعاملات پاکستان با چین مربوط است، بخشی، احتمالاً به نگرانیهای منطقهای پاکستان برمیگردد و بخشی هم آیندهنگری اسلامآباد است.
مسئله مذهب
پاکستان به هر حال کشوری اسلامی است و در این زمینه ادعاهای بسیاری دارد. فضای عمومی این کشور نیز فضای مذهبی است، با دغدغههای اینچنینی. یکی از تبعات این حالت نیز طبعاً دغدغه فلسطین و موضع در مقابل اسرائیل است. این موضع زمانی موضع مشترک و قاطع در میان قریب به اتفاق کشورهای اسلامی بود.
بسیاری از آنها اما به دلیل درگیری مستقیم با مسائل خاورمیانه، اسرائیل و ایران و نیز به خاطر شکستهایی که در تقابل با اسرائیل متحمل شدند، موضع خود را تلطیف کردند یا تغییر دادند اما پاکستان، مثل عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر، اردن و دیگران، در میانه این درگیریها نبوده است و دلیل برای تغییر این موضع نداشته. همچنین، باز برخلاف کشورهای مذکور، در تعاملات با متحدانش نیز فشاری بابت تعامل با اسرائیل متحمل نمیشده. از این رو همچنان بر موضع تقابل با اسرائیل و حمایت از فلسطین به همان شکل سابق مانده است.
عمران خان، در سال ۲۰۲۰ زمانی که روند عادیسازی روابط کشورهای مسلمان عرب با اسرائیل در جریان بود، بار دیگر بر این موضوع تأکید کرد: «هر چه کشورهای دیگر انجام دهند، موضع ما روشن است. محمدعلی جناح در سال ۱۹۴۸ گفته بود تا زمانیکه فلسطینیها حقوقشان را بهدست نیاورند، ما نمیتوانیم اسرائیل را به رسمیت بشناسیم.»
سالها پیش از او، پرویز مشرف، سلف عمران خان نیز تأکید کرده بود برقراری رابطه با اسرائیل منوط به حل مسئله فلسطین است. طبعاً در چنین وضعی، وقتی اسرائیل به همسایه پاکستان حمله کرده باشد، پاکستان تصمیم سختی برای اعلام حمایت از ایران و مخالفت با اسرائیل ندارد.
دوست دشمن من
مسئله دیگری که بر روابط پاکستان و اسرائیل اثر جدی میگذارد، مسئله هند است. یکی از پایههای وجود پاکستان از زمان تأسیس به عنوان کشوری مستقل، تقابل با هند بوده است. حتی میتوان ادعا کرد، پاکستان اول مشکلی با هند بود و بعد به کشوری مستقل تبدیل شد. هند از طرف دیگر، از جدیترین حامیان اسرائیل در شرق است. روابط گسترده هند و اسرائیل، هم جنبه نظامی داشته، هم جنبه اقتصادی و تجاری، هم جنبه سیاسی و هم جنبه عقیدتی. افراطیون مذهبی در هند، همانند افراطیون مذهبی اسرائیل، مسلمانان را دشمن خود تعریف میکنند و در همین زمینه، بدهبستانهای فراوان نیز با یکدیگر داشتهاند.
همین اواخر، کمی پیش از جنگ اسرائیل با ایران، وقتی برای مدتی هر چند کوتاه، هند و پاکستان درگیر زدوخورد شدند، بار دیگر به اسلامآباد یادآوری شد که تلآویو و دهلینو در کنار یکدیگر هستند و در بزنگاهها از هم حمایت میکنند. حتی ادعاهایی مطرح شد که اسرائیل در میانه درگیری اخیر هند و پاکستان، با پهپاد تلاش کرده تأسیسات هستهای پاکستان را هدف قرار دهد. دشمنی عمیق پاکستان با هند وقتی همزمان با رابطه نزدیک هند و اسرائیل باشد، طبعاً هر دوی اینها خصومت را تشدید میکند و عجیب نیست اگر پاکستان در مقابل حمله متحد مهم هند به همسایهاش، از همسایه حمایت و با مهاجم تقابل کند.
رابطه اسلامآباد و تهران
از طرف دیگر، ایران و پاکستان همواره در تلاش بودهاند رابطه بین خود را به نحوی مدیریت کنند که تقابلی بینشان واقع نشود، چراکه این رابطه در معرض چالشهای جدی است، مسائلی مثل چالشها در مرز شرقی ایران، پدیده طالبان، وضعیت افغانستان، فعالیت گروههای تروریستی در مرز مشترک و مسائلی از این دست پتانسیل این را دارند که به چالشی میان تهران و اسلامآباد تبدیل شوند.
دو طرف به این تقابل بیمیل هستند و میدانند بالاگرفتن تنش بین این دو میتواند برای هر دو طرف خسارت بسیار داشته باشد و نفع اندک. حتی وقتی سال گذشته، مسئله گروههای فعال در مرز باعث شد دو طرف یکدیگر را هدف بگیرند، موضوع به سرعت حلوفصل شد تا کار بالا نگیرد.
باز در چنین شرایطی، پاکستان تصمیم راحتی در مقابل حمله اسرائیل پیش رو دارد که با ارسال پیام حمایت به ایران، وزن مثبتی به تعاملاتش با همسایه اضافه کند و نیز خیال تهران را نیز از احتمال دخالتش به نفع دشمن، راحت کند. حمایتها در چنین شرایطی، معمولاً در خاطره کشورها میمانند و در بزنگاههای آینده، در چالشهای احتمالی که ممکن است رخ دهند، میتوانند به همزیستی و تعامل کمک کنند.
پکن چه میخواهد؟
پاکستان از سوی دیگر، در تعامل با چین نیز هست. پاکستان در زدوخورد اخیرش با هند نیز از تسلیحات چینی استفاده کرد و همچنان به این امکانات وابسته است. چین اگرچه در تنشهای خاورمیانه مثل آمریکا یا حتی روسیه، مستقیم وارد نمیشود، به اندازه خود نسبت به این اتفاقات دغدغه دارد. همچنین پکن بابت تنشی که با واشنگتن دارد، مسیر ارتباط خود با تهران را حفظ کرده و در بازههای زمانی گسترده، به خط اصلی صادرات نفت ایران تبدیل شده تا نگذارد فشار آمریکا، بیش از این اثرگذار باشد.
پاکستان، بهرغم روابط مثبت با آمریکا، رابطه مهمی با چین نیز دارد و در نتیجه عجیب نیست که در چنین بزنگاهی تلاش کند، کفه ترازو را کمی به سمت وضعیت مطلوب چین تکان بدهد. از سوی دیگر، پاکستان عملاً در مسیر تعاملات چین با ایران نیز قرار میگیرد و نقشآفرینی دارد. اخباری که از کمک چین به ایران در این مدت میرسد، با کموبیشاش، هم برای پکن و هم برای تهران مهم هستند و اسلامآباد نیز در این میانه است. اینکه اخیراً چین درباره نقشآفرینی ایران در پروژه کمربند و جاده حرف زده، باز مسئلهای است که اسلامآباد را نیز وارد میکند.
نگرانی مشترک
بالاخره مسئله ناامنی در خاورمیانه، دغدغهای است که کموبیش برای همه کشورهای دور و نزدیک اهمیت دارد. تشدید هر گونه تنش و درگیری، تبعات گسترده معلوم و پیامدهای متعدد نامعلوم خواهد داشت. بسیاری، بهخصوص در اطراف ایران، ترجیح میدهند با تبعات معلوم مواجه نشوند و پیامدهای نامعلوم را درنیابند. در چنین وضعیتی، به هر حال بازیگری که تشدید جدی تنش را کلید زده، به شکلی غیرعادی یک طرف دیگر را هدف قرار داده و همه گزینههای ترسناک را روی میز گذاشته، اسرائیل بوده است.
بسیاری از کشورها تلاش کردند با استفاده از گزینهها و امکانات خود به هر شکل سعی کنند تنش را کاهش دهند یا درگیری را متوقف کنند. موقعیت پاکستان برخلاف بسیاری به او اجازه میداد چنین بیمحابا تلآویو را محکوم کند و در صحنه بینالمللی خواستار برخورد با اسرائیل و توقف اقداماتش باشد.
دغدغه مراحل بعدی
از طرف دیگر، لااقل بخشی از ذهنیت پاکستان در این موضعگیری، به آیندهنگریاش مربوط است. برنامههایی که درباره منطقه در آمریکا و اسرائیل مطرح شدهاند و در هفتههای اخیر نیز در مصاحبهها و گزارشها از آمریکا بار دیگر به آنها اشاره شده، محدود نیستند.
اسلامآباد اصلاً بعید نمیداند که اگر به فرض، اسرائیل در ایران به اهدافش رسید و این کشور را به عنوان یک چالش از سر راه برداشت، در گامهای بعدی خود هدف قرار نگیرد و در چنان موقعیتی، پاکستان میتواند درگیر بحرانی عمیقتر از همه بحرانهای جاریاش شود؛ بحرانی که ممکن است وجودی شود. طبعاً انگیزه پیشگیری از چنین اتفاقی باعث میشود پاکستان تلاش کند ماجرا در همین مرحله به عقب برگردد و فعلاً نوبت اسلامآباد عقب بیفتد.
پاکستان همچنین در تقابل با هند از شرق و اسرائیل از غرب که البته هر دو آمریکا را بالای سر خود دارند، بهشدت نگران برنامه هستهای تسلیحاتی خود نیز هست و این تحلیل وجود دارد که این سه کشور، بیمیل نیستند پاکستان را با استفاده از قوه قهریه خلع سلاح کنند. صرف اقدام برای چنین کاری، حتی اگر با قدرت تمام انجام نشود و به نتیجه هم نرسد،
میتواند آسیبهایی عمیق و شاید غیرقابلتحمل به پاکستان بزند. در همین رابطه بود که پاکستان هشدار لازم را در میانه جنگ به تلآویو هم داشت. ژنرال احمد شریف چودری، مدیر روابط عمومی نیروهای مسلح پاکستان، تأکید کرد برنامه هستهای پاکستان کاملاً محافظت شده است و هیچ طرفی، از جمله اسرائیل نمیتواند بدون مواجهه با یک عامل بازدارنده قاطع، آن را هدف قرار دهد.
پاکستان تا کجا پیش میآید
اما شاید همین تحلیلها بود که باعث شد برخی تصور یا لااقل آرزو کنند که پاکستان رسماً به شکل نظامی در حمایت از ایران و تقابل با اسرائیل وارد عرصه جنگ شود؛ اما اسلامآباد به هیچ وجه قصد ندارد به این شکل خود را پیش از آنکه مجبور شود در معرض آسیب قرار دهد.
محسن رضایی، از فرماندهان اسبق سپاه در یک مصاحبه در میانه جنگ مدعی شد پاکستان گفته اگر اسرائیل از سلاح هستهای استفاده کند، اسلامآباد هم با سلاح هستهای مقابله به مثل خواهد کرد اما پاکستان به سرعت و شدت این ادعا را تکذیب کرد.
اسحاق دار، وزیر امور خارجه پاکستان، در واکنش به این اظهارات در مجلس ملی پاکستان گفت: «این کاملاً خبری غیرمسئولانه و دروغ است. خدا پاکستان را کشوری هستهای قرار داده و بسیاری از کشورهای جهان از این بابت نگرانند.»
او در ادامه گفت: «اما این قدرت برای امنیت و ثبات خودمان است. میخواهم روشن کنم که هیچ بیانیهای از جانب ما مبنی بر اینکه قصد داریم از سلاح هستهای علیه اسرائیل استفاده کنیم، صادر نشده است.»
در همان زمان گزارشهایی نیز منتشر شد که حاکی از تلاش پاکستان برای ممانعت از سرایت ناامنی به داخل مرزهایش بود. اعلام شد قادربخش پیرکانی، مقام ارشد ایالت بلوچستان پاکستان، به خبرگزاری فرانسه گفته: «تردد بین ایران و پاکستان از پنج منطقه - چاغی، واشک، پنجگور، کیچ و گوادر - متوقف شده است.» پاکستان سابقه چنین تحفظی را در ماجرای جنگ یمن نیز داشت و بهرغم درخواست متحد مهمش، عربستان سعودی، حاضر نشد وارد درگیری ریاض با یمن شود. این در حالی است که پیشتر پاکستان در تقویت نظامی عربستان نقشآفرینی کرده بود.
واقعیت این است که بنیان انگیزههای مختلف اسلامآباد برای این موضعگیریها، دقیقاً در تقابل با دخالت مستقیم قرار میگیرد. پاکستان نگران است اقدامات اسرائیل ناامنی و خسارت برای او به بار بیاورد. بههمریختن اوضاع در ایران را تهدیدی برای خود حساب میکند اما فراتر از آن، نگران اصابت ترکشهای درگیری به خود و نیز قرارگرفتن خودش در فهرست گزینههای بعدی درگیری است. اگر اسرائیل از ایران فارغ شود، اصلاً بعید نیست که در بزنگاه بعدی
تنش بین هند و پاکستان، اسلامآباد خود را از دو طرف در معرض حمله ببیند؛ علاوهبراین، اگر اسلامآباد به هر شکل وارد درگیری با اسرائیل شود، هیچ معلوم نیست شدت واکنش اسرائیل، مداخله هند یا حتی اقدام آمریکا چه باشد.
پاکستان به اندازه کافی با چالشهای داخلی مواجه است، سالهاست درگیر مدیریت تعادل روابطش با چین، آمریکا، عربستان سعودی و ایران بوده. در مرز خود نیز دشمنی قسمخورده مثل هند دارد. تقلای اسلامآباد در میانه جنگ ایران و اسرائیل تا حد زیادی به این برمیگردد که نمیخواهد خطر دیگری به چالشهایش اضافه شود و در معرض تهدید وجودی قرار بگیرد.
به همین مناسبت با صراحت محض در صحنه دیپلماتیک در مقابل اقدام اسرائیل موضع میگیرد و از ایران حمایت میکند اما باز به همین دلیل، حاضر نخواهد شد، داوطلبانه دردسرهای خود را اضافه کند و مستقیم وارد حمایت نظامی از تهران شود. پاکستان نمیخواهد جنگ در همسایگیاش بالا بگیرد. طبعاً به هیچ وجه حاضر نخواهد شد خودش پیشاپیش جنگ را به خاک خود بکشد.