ماجرای قتل عام خانوادگی در برج سپید غرب تهران

به محض ورود جسد مرد صاحبخانه بهنام کوروش را که پشت در ورودی افتاده بود پیدا کردند. جنازه همسر او نیز در راهروی منتهی به یکی از اتاق خوابها افتاده بود و جسد دختر ۶ ساله آنها نیز در سالن پذیرایی دیده میشد. با کشف سه جسد، موضوع از سوی مأموران کلانتری به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد.
بهگزارش ایران، ساعت ۷:۵۰ صبح یکشنبه ۲۵ خرداد، سر و صدایی از طبقه هفتم برج سپید در کوچه مختاری شرقی، خیابان اشرفی اصفهانی بهگوش رسید.
یکی از همسایهها که زن جوانی بود در آپارتمانش را باز کرد، اما با صحنه وحشتناکی مواجه شد. مرد همسایه بهنام کوروش که ساکن واحد شماره ۷۶ بود با پسر خالهاش درگیر شده و پسر خاله او بهنام میلاد که در همان طبقه ساکن بود با چاقویی که در دست داشت ضربهای به شکم مرد جوان زد. او به محض اینکه متوجه زن همسایه شد، با فریاد از او خواست به داخل خانهاش برود و در را ببندد.
زن جوان که با دیدن این صحنه شوکه شده بود، دقایقی بعد سرایدار افغانستانی برج را دید که خود را به طبقه هفتم رسانده تا خونهایی را که از درگیری بین میلاد و پسرخالهاش روی زمین ریخته بود پاک کند. اما زن جوان از این کار ممانعت کرد و با پلیس تماس گرفت.
آنها به محض ورود جسد مرد صاحبخانه بهنام کوروش را که پشت در ورودی افتاده بود پیدا کردند. جنازه همسر او نیز در راهروی منتهی به یکی از اتاق خوابها افتاده بود و جسد دختر ۶ ساله آنها نیز در سالن پذیرایی دیده میشد. با کشف سه جسد، موضوع از سوی مأموران کلانتری به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد.
در بررسی دوربینهای مداربسته محل حادثه، مشخص شد که متهم خود را به پارکینگ رسانده و پس از آنکه دستهای خونینش را با دیوار تمیز کرده و چاقو را در محلی مخفی کرده سوار بر خودروی سراتو اش شده و آنجا را ترک میکند.
یکی از همسایهها نیز در تحقیقات گفت: من و همسرم دیشب برای دیدن فرزندانمان به تهران آمدیم. صبح متوجه سر و صدایی شدم. مرد جوانی میگفت میلاد من و تو مثل برادر هستیم به زن و بچهام رحم کن. به همسرم گفتم برویم جدایشان کنیم، اما او گفت در زندگی دیگران دخالت نکنیم.
ساعت ۹:۵۰ صبح یعنی حدود دو ساعت پس از جنایت، میلاد با داییاش تماس گرفته و از سرنوشت کوروش پرسیده است. باتوجه به آموزشهایی که تیم جنایی به دایی میلاد داده بودند، مرد میانسال از پسر خواهرش خواست به برج برگردد و ماجرای لکههای خون مقابل خانه کوروش را نیز مطرح کرد.
تیم تحقیق که در کمین مرد ۳۸ ساله بودند وقتی وی در ساعت ۱۰:۳۴ سوار بر خودروی سراتو وارد پارکینگ برج شد بلافاصله او را دستگیرکردند. میلاد در تحقیقات ابتدایی منکر جنایت شد و گفت: مرا اشتباه دستگیر کرده اید و من در این ماجرا نقشی نداشته ام.