رمزگشایی از سفرهای ابراهیم رئیسی
این که ابراهیم رییسی بنای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری آینده را دارد قطعا اولین برداشتی است که می توان از نتیجه رفتار شناسی این روزهای او داشت. او به شکل محسوس و مشهودی بر تعداد سفرهایش افزوده است و در هر موقعیتی با اظهارنظرهایش «بودن سیاسی اش » را فریاد می زند.
به گزارش خبرآنلاین، هر چه قدر که این روزها محمد باقر قالیباف تلاش می کند که از نظرها دور بماند این سید ابراهیم رییسی است که تمام تلاشش را برای دیده شدن بکار گرفته است. سرنوشت کاملا متفاوت دو نامزد اصلی اصولگرایان در انتخابات اخیر، یکی در آخرین لحظه کناره گیری می کند و روزهای سکوتش رسیده و آن دیگری که کاندیدای یکباره اصولگرایان می شود، این روزها بیش فعالی سیاسی دارد تا حضورش در سیاست را تضمین کند.
فارغ از آنچه بر محمد باقر قالیباف می گذرد و در شرایطی که دیگر کسی چندان شانسی برای بروز سیاسی مجدد او نمی بیند، نگاه های زیادی به سید ابراهیم رییسی دوخته شده است. تازه وارد دنیای سیاست اصولگرایانه که مزه رقابت های سیاسی آنچنان برایش شیرین بوده که از 29 اردیبهشت تا همین روزها میل زیادی برای بودن و ماندن در این فضا از خود نشان داده است.
اما پشت پرده این بیش فعالی سیاسی سید ابراهیم رییسی چیست؟ نامزد یکباره اصولگرایان چه آینده سیاسی برای خود متصور شده است؟ مشاوران او چه پازلی را برای آینده سیاسی اش ترسیم کرده اند؟
برخی تحلیل ها حکایت از آن دارد که رئیسی تلاش دارد همچنان خود را در سطح نامزد ریاست جمهوری نگاه داشته و زمینه سازی برای نامزدی در انتخابات 1400 را زودهنگام آغاز کرده است. سوی دیگر اما هستند کسانی که معتقدند رئیسی با تکیه بر 16 میلیون رایی که پشت سرش قرار گرفت امید دارد بتواند خود را به سطح لیدری جریان اصولگرا برساند، یک آرزو و هوس سیاسی بزرگ تر اما برای او می تواند دستیابی همزمان به هر دوی این گذاره ها باشد؟ شاید واکنش های چهره های اصولگرا به او بتواند ملاکی برای قضاوت نهایی باشد.
رئیسی نامزد 1400 اصولگرایان؟
این که ابراهیم رییسی بنای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری آینده را دارد قطعا اولین برداشتی است که می توان از نتیجه رفتار شناسی این روزهای او داشت. او به شکل محسوس و مشهودی بر تعداد سفرهایش افزوده است و در هر موقعیتی با اظهارنظرهایش «بودن سیاسی اش » را فریاد می زند.
گویی آنکه رییسی همچنان تلاش دارد کاملا محسوس خود را در قطب مقابل دولت حسن روحانی و شخص او نگه دارد. کنایه های سنگین می زند و حتی گاهی روشن و صریح این منتقد وضع موجود بودن را به نمایش می گذارد.
اما رییسی چه تصویری از انتخابات 1400 در ذهن خود دارد که اینچنین فضا را برای بروز سیاسی خود مهیا دیده است؟
شاید اگر از دریچه ذهنی ابراهیم رئیسی به ماجرا بنگریم او لابد به این باور رسیده که اصلاح طلبان با توجه به نسبتی که همچنان با حاکمیت و ساختار قدرت دارند نمی توانند در تاریخی نزدیک حضور مستقل در انتخابات داشته باشند. شاید به این نتیجه هم رسیده باشد که از میان چهره های اصولگرا در نتیجه تحولات چند انتخابات اخیر دیگر رمقی در میان ستاره ها برای رقابت در این سطح باقی نمانده است. ممکن است در ذهن او این باشد که انتخابات 1400 ادامه انتخابات 96 است و باز همان دوقطبی پاربرجاست که یک سرش حاصل ائتلاف میان اصلاحات و اعتدال است و یک سر دیگرش فردی از اصولگرایان.
او فکر می کند که دلیل رای نیاوردنش در این انتخابات ناشناخته بودن و ورود دیرهنگامش به انتخابات است و حالا 4 سال زمان دارد تا این نقیصه را بر طرف سازد. اما آیا تصمیم سازان اصولگرا هم مانند او فکر می کنند و او را تنها ستاره این آسمان می دانند؟
مهر سکوت بر لبان حامیان رئیسی
این همه در حالی است که حامیان رییسی در انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت ماه از احمدی نژادی هایی مانند نیکزاد و میرکاظمی گرفته تا پایداری هایی مانند مصباح یزدی و شاگردانش فعلا همگی مهر سکوت در این مورد بر لب زده اند. آنها همیشه تخصص عجیبی در تغییر نامزد در روز موعود داشته اند. شاید این بار هم آنها نظرشان از محبوبشان برگشته باشد؛ شاید!
رییسی هوس لیدری اصولگرایان را کرده است؟
16 میلیون رایی که رئیسی می خواهد رهبری کند
ابراهیم رئیسی در بیانیه پس از انتخابات خود نوشته بود «رأی قریب به ۱۶ میلیون ایرانیِ خواهان تغییر، سرمایه ای مهم و پشتوانه عظیم است که به هیچ وجه نمی توان آن را در عرصه سیاسی و تصمیم گیری کلان کشور نادیده گرفت.»
این نشانه ای روشن است از آنچه سید ابراهیم رییسی در ذهن دارد و شاید پاسخی کامل و مشروح باشد برای همه آنهایی که می خواهند پشت پرده سفرها و سخنرانی های پی در پی این چهره تازه وارد دنیای سیاست را بدانند. او عزم خود را جزم کرده هم برای محور بر عهده گرفتن لیدری اصوگرایان و پیدا کردن نقش برادر بزرگتر برای آنها و هم برای ظهور مجدد در انتخابات 1400. این خواست اوست؛ خواستی که چندان با حرف دل اصولگرایان لااقل از 29 اردیبشهت تا امروز چندان همخوانی ندارد.