دوقطبیشدن یک فاجعه بزرگ برای جامعه است و این دوقطبیشدن اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در این ایام فقط خود را بیشتر به نمایش گذاشته است، یعنی آنچه پنهان بود بیشتر عرض اندام کرده و به واسطه کرونا بیشتر گردوغبارهایش کنار رفته و خود واقعیاش مشخصتر شده است.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۸۰ مطلب
دوقطبیشدن یک فاجعه بزرگ برای جامعه است و این دوقطبیشدن اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در این ایام فقط خود را بیشتر به نمایش گذاشته است، یعنی آنچه پنهان بود بیشتر عرض اندام کرده و به واسطه کرونا بیشتر گردوغبارهایش کنار رفته و خود واقعیاش مشخصتر شده است.
بعضی از ما با قبولنکردن این که نیاز به درمانگر داریم دست به رفتارهایی میزنیم که ما را از این واقعیت دور میکند مثلا میگوییم یک سفر بروم، مشکلم رفع میشود یا گذشت زمان این موضوع را حل میکند، اما باید بدانیم که همه اینها شاید درد یا سوزش زخم ما را شبیه یک مسکن کم کند، اما شفادهنده نخواهد بود.
تقی آزاد ارمکی گفت: وقتی اصولگراها حکومت میکنند میگویند مردم دین ندارند وای وای ناموس و فساد و...! وقتی رادیکالهای اصلاح طلب در قدرت بوده اند میگویند ای وای فقدان حقوق شهروندی و باز دعوا و ستیز صورت میگیرد. مشکل این است که سیاست همیشه جامعه را به دعواهای الکی انداخته و هزینه ایجاد کرده است.
استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی گفت: مادامی که ایرانیها برای یک دیگر جا باز نکنند، با فکرهای گوناگون، طبیعی برخورد نکنند و اِلیت نسازند، هم چنان در فراز و نشیبهای تاریخی مُعلق خواهند بود.
استادیار بازنشسته دانشگاه باهنر کرمان گفت: به هر درجهای که دستگاههایی که مسئول حفظ نظم هستند با آرامش نظم را ایجاد کنند و دست به خشونت نزنند، جامعه به طور کلی به سمت خشونت سوق داده نمیشود.
مهمترین وظیفه یک دولت در دوران فعلی این است که تا جای ممکن، اعتماد و سرمایه اجتماعی را در همه حوزهها بالا ببرد. این مفهوم، نه فقط جایگاه ویژهای در تسهیل امور اقتصادی و اجتماعی و کمینهسازی هزینهها و بیشینهسازی کارآییها دارد، بلکه همچنین در جامعه بهداشت روانی را ارتقا میبخشد که در بطن خود نوعی ارزش ذاتی برای فرد و جامعه دارد.
پرسش از جامعهشناسان ایرانی این است که چرا در ایران با هر قتل و فاجعه از جانب افراد غالباً روانی، کُل جامعه محکوم و سرزنش میشود؟
چطور ممکن است یک زوج سالخورده مرتکب چند فقره قتل شده باشند و بتوانند سالها در آرامش در کنار هم زندگی کنند و اصولا هیچوقت در شرایط لو دادن یکدیگر قرار نگیرند.
یک آسیب شناس اجتماعی به آمار قتلهای خانوادگی در کشور اشاره کرد و گفت: ما شاهد آن هستیم که طبق اعلام منابع رسمی نظیر پلیس و دستگاه قضایی سهم زیادی از قتلها مربوط به قتلهای خانوادگی است. این موضوع زنگ خطری جدی برای سلامت کانون خانواده محسوب میشود و باید نهادهای حمایتگر از این کانون وارد عمل شوند.
بهنظر میرسد در مواجهه با این همه بحران و چالش، ما بیش از اینکه سطح تابآوری اجتماعی جامعه را افزایش دادهباشیم صرفاً «تحمل میکنیم»، «شکیبایی میکنیم» یا «انعطاف» به خرج میدهیم. اما این تحملکردن، شکیبایی، سازگاری یا منعطف بودن، الزاماً بهمعنای ایجاد تعادل نیست!