تحلیل جغرافیای سیاسیِ ایران کار دشواری است. جغرافیایی که آمیزهای است از شرایط منطقهای و جهانی. با توصیفِ صرف کنشهای اعتراضی و دلبستن به کنشگران طبقات اجتماعی ناهمگن بعید است به راهکار درستی رسید و براساس آن راهکار دست به تحلیل ساختارها زد. آنهم کنشهای اجتماعی که برخی تسری پیدا نمیکنند و البته برخی نیز بههم پیوسته و مکمل یکدیگرند، اما بهدشواری میتوان ارتباطی ارگانیک بین آنها پیدا کرد. ساختار سیاسی ایران هنوز بر لولاهای خود میچرخد.