زن جوان که متهم است با همدستی پسر و دخترش شوهر خود را با شلیک گلوله به قتل رسانده است صبح دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۲۰۹ مطلب
زن جوان که متهم است با همدستی پسر و دخترش شوهر خود را با شلیک گلوله به قتل رسانده است صبح دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
محمدعلی نجفی درباره قتل همسرش و خودکشی ناکامش در هتل لاله توضیحات جدیدی ارائه داد.
دیروز خبری شوکه کننده و عجیب سراسر کشور پیچید. همسر دوم شهردار اسبق تهران، کسی که سابقه سالها وزارت و مدیریت را در کارنامه خود دارد کشته شده است. حرف و حدیثها از قاتل بودن شخص محمدعلی نجفی حکایت داشت. تا که حدود ساعت هفت عصر، محمدعلی نجفی خود را به آگاهی به عنوان قاتل معرفی کرد.
فرمانده انتظامی شرق استان تهران ادامه داد: کارآگاهان پلیس با انجام اقدامات تخصصی و نیز پایشهای اطلاعاتی دریافتند دختر خردسال به همراه پدر و همسر وی از خانه به مقصد یک باغ خارج میشوند.
اسلامی ادامه داد: امروز گسیختگی خاصی میان خانواده و شکاف بین نسلی وجود دارد. خشونتهای خانوادگی، خود کشی، انحرافات جنسی و استعمال مواد مخدر به نحوی در فضاهای مجازی چشمگیر شده که بسیار نگرانکننده هستند.
زنی که شوهرش قصد داشت او را از بالکن خانه به پایین پرتاب کند، با دخالت همسایه ها از مرگ نجات یافت. همسایه های این خانواده، به محض آگاهی از این ماجرا به منزل این زوج وارد شده و...
ساله بودم که عاشق دختر خاله ام شدم. آن زمان برای کمک به مخارج خانواده در یک رستوران کار میکردم. با آن که پدرم کاملا مخالف این ازدواج بود، اما نامه نگاری و دیدارهای حضوری ما ادامه داشت و من به شدت به دختر خاله ام وابسته شده بودم. خلاصه مخالفتها به نتیجه نرسید و با اصرار من مراسم عروسی برگزار شد بعد از این ماجرا به نوازندگی در مجالس جشن پرداختم چرا که شیوه نواختن سازهای بادی را از پدرم آموخته بودم.
کارآگاهان دریافتند فیروز- مقتول- از همسر اولش یک پسر دارد که همه اموالش را بهنام او کرده است. وی بعد از فوت همسر اولش با زن دیگری ازدواج کرد که او نیز چند سال بعد فوت کرد و فیروز برای سومین بار با زنی ازدواج کرد که یک پسر بزرگ بهنام بهروز داشت. او در سال ۹۳ همسر سومش را طلاق داد.
متهم به هویت مشخص (۲۹ ساله) در همان تحقیقات اولیه صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و در اعترافاتش به کارآگاهان و مأموران گفت: اختلاف من و پسرخاله ام به خاطر ۶۰ هزار تومان پول حاصل از فروش یک گوشی به یکدیگر بود.
من و رعنا خواهر ناتنی بودیم. من آرایشگاه داشتم و درآمد خوبی داشتم و با دخترم کار میکردم. رعنا سالها قبل به خارج از کشور رفت. او کار میکرد و شوهرش هم درآمد خوبی داشت. آنها وقتی به ایران برگشتند، مقدار زیادی پول داشتند و وضع مالیشان خیلی خوب شد. من از اینکه خواهرم اینطور تغییر کرده است، ناراحت بودم و به او حسادت میکردم؛ چون خواهرم فخر میفروخت.