ترنج موبایل
کد خبر: ۹۳۵۵۷۶

مردم شناسی حسی: درنگی در تخت فولاد اصفهان

مردم شناسی حسی: درنگی در تخت فولاد اصفهان

این جا «تخت فولاد» است؛ «شهر مردگان!» و شاید هم کتاب-دانش نامه ای از تاریخ گذشته از مغولان و صفویان تا پهلوی.

ساعت یک بعد از ظهر پنج شنبه، در این اخرین روزهای پاییز، باران ملایمی بر بقُعه ها و تکیه ها و سنگ قبرهای از یاد رفته می بارید. میانه دیوار و درختان کاج و چنار و بید و سردی هوا و خلوتیِ فضا، بوی مرگ و برگِ خزان تک و توکی آدما ذکری و وردی می خوانند و می روند.

این جا «تخت فولاد» است؛ «شهر مردگان!» و شاید هم کتاب-دانش نامه ای از تاریخ گذشته از مغولان و صفویان تا پهلوی. سنگ قبرها و تابلوها و قاب های آویزان زیر سقف ها و گنبدها و سنگ های مرمرین از شیخ و عارف و فقیه و فیلسوف، از «بیدآبادی» و آقا جمال خوانساری، میرفندرسکی، جلال همایی تا حسن کسایی و مُشتاق علیشاه.

چهار تا و یکی می کنم، انگشتی بر سنگ ها فاتحه ای نیم بند می خوانم و سراغ "بابا رکن الدین" می روم. بقعه ای با یک سر و گردن بالاتر از دیگران. شاید هم حسی استعلایی مرا همراهی می کرد تا که ادراک کنم فضایی را که نه «زیارت گاه»، بلکه «خلوت گاه»ی برای آدم هایی است که دنبال جایی دنج و زیبا و معنوی می گردند.

گشتی و چرخی می زنم و نوشته ها و یادگاری ها و دیوارنوشته ها را می خوانم و به ایوان زیر گنبدِ زیبا و درون ضریح با سطحی شیشه ای، نور سبز کم رنگ بابا رکن الدین می روم. گوشه ای می نشینم و نشانه ها و رنگ ها و سکوت ها و ذکرها را نظاره می کنم. بخشی از سوره «یس» را در کنار مقبره بابا(در ادبیات قدیم یعنی عارف)صاحب دل خواندم و دوباره روی یکی از سکوهای داخل ایوان نشستم.

به تلفیق فکر و فرهنگ و عرفان و شهر اندیشیدم. که چطور می توان منِ علاف! و این آدما را دسته بندی کرد؟ چه می بینند؟، چه می خواهند؟ و چه می گویند؟ شاید بتوان با داده ها و نشانه ها و نوعی ذهن خوانی سه لایه از حس و حال بدنی و رفتاری را از هم تفکیک کرد: لایه عامیانه/آیینی کسانی که با حرکات بدنی، بوسه بر در و دیوار می زنند و احساس دینی شان را بیان می کنند.

دوم لایه عرفانی، که نوعی «بودن» و حضور در فضای خلوت، "چله نشینی" و آرامش را تجربه می کنند و عمق خلوص و صفای گذشته را دنبال می کنند و سوم لایه تاریخی و یادبودی که لابه لای سطور و خطوط کتیبه ها و نوشته ها و میراث گذشته را مرور می کنند.

این سه فضای خلوت گزینی نوعی "همزیستی مسالمت آمیز" را جمع کرده است. جایی که زائر عامی، عارف منشی و تاریخ دوستی را به هم می آمیزد و فرهنگ چند لایه را به شکل عرفانی، فرهنگی و تاریخی در آورده است.

 

نویسنده : الله کرم کرمی پور
ارسال نظرات
خط داغ