نتانیاهو در بزنگاه تاریخ؛ بقا یا سقوط؟
اسرائیل پس از نتانیاهو چگونه خواهد بود؟

با وجود بازگشت گروگانها و میانجیگری ترامپ در آتشبس، بنیامین نتانیاهو همچنان در وضعیتی شکننده میان فشار داخلی و بحران مشروعیت قرار دارد. توافق آتشبس بر پایهای سست بنا شده و چالشهایی چون خلع سلاح حماس و آیندهٔ غزه را بیپاسخ گذاشته است. مخالفت راست افراطی و بیاعتمادی افکار عمومی موقعیت او را تهدید میکند. حتی در صورت سقوط نتانیاهو، میراث راستگرایانه و امنیتمحور او همچنان بر سیاست اسرائیل سایه خواهد انداخت.
فرارو – جورجیو کافیرو تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل موسسه خاورمیانه
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه نیوعرب، در صحنهای پرزرقوبرق و کاملاً درخور سبک همیشگیاش، «دونالد جی. ترامپ»، رئیسجمهور ایالات متحده، در روز بازگشت آخرین گروگانهای اسرائیلی از غزه، در پارلمان اسرائیل (کنست) سخنرانی کرد و از فرصت استفاده نمود تا خواستار عفو بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل شود. دونالد ترامپ در این سخنرانی، نتانیاهو را «رهبر قهرمان دوران جنگ» خواند و در حالیکه از کارزار دوساله و ویرانگر اسرائیل در غزه سخن میگفت، اتهامات فساد مالی علیه او را با لحنی شوخطبعانه نادیده گرفت. این اظهارات در واقع حمایت صریح و علنی از نتانیاهو در آستانهٔ انتخابات آیندهٔ اسرائیل بود؛ انتخاباتی که انتظار میرود در کمتر از یک سال برگزار شود.
بازگشت آخرین گروگانها، فرصتی موقت برای نتانیاهو در میانهٔ طوفان سیاسی
بنیامین نتانیاهو که باسابقهترین نخستوزیر تاریخ اسرائیل به شمار میآید، سالها توانسته است از طوفانهای سیاسی و بحرانهای متعدد جان سالم به در ببرد. با این حال، در سالهای اخیر، محبوبیت او بهطور محسوسی کاهش یافته است. اکنون و با بازگشت آخرین گروگانهای زندهٔ اسرائیلی، او این لحظه را فرصتی برای بازسازی تصویر و اعتبار سیاسی خود میبیند. نتانیاهو که همچنان با شکافهای سیاسی داخلی، پروندهٔ فساد در آستانهٔ محاکمه و پیامدهای امنیتی حملهٔ ۷ اکتبر دستبهگریبان است، اکنون تلاش می کند چهرهٔ خود را بهعنوان رهبر دوران جنگی که نتیجه آورده است بازتعریف کند.
توافق آتشبسی که با میانجیگری «دونالد ترامپ» حاصل شده، هرچند از سوی حامیانش بهعنوان دستاوردی بزرگ در عرصهٔ دیپلماسی معرفی میشود، اما در واقع توافقی شکننده و ناپایدار است؛ توافقی که بر پایهای سست و نامطمئن بنا شده و در هر لحظه در معرض فروپاشی قرار دارد. مسیر پیشِرو نیز مملو از چالشهای حلنشده و خطرهای بالقوه است که تحقق کامل آن را با تردید روبهرو میسازد.
در رأس این چالشها، مسئلهٔ خلع سلاح حماس قرار دارد؛ پرسشی بنیادین که هنوز پاسخی روشن ندارد: آیا چنین اقدامی اساساً ممکن است؟ و اگر بله، چگونه میتوان آن را بهگونهای عملی و پایدار اجرا کرد؟ این موضوع نهتنها از نظر سیاسی بسیار حساس و انفجاری است، بلکه از نظر اجرایی نیز با ابهامهای عمیق و پیچیده روبهروست. به همان اندازه، آیندهٔ حکمرانی در غزهٔ پس از جنگ نیز در هالهای از ابهام قرار دارد: چه نهادی، با چه مشروعیتی و تحت چه مأموریتی قرار است ادارهٔ این نوار ویرانشده را برعهده گیرد؟ نبود پاسخ به این پرسشها، انسجام توافق را متزلزل میکند و ریسک بازگشت به چرخهٔ خشونت را افزایش میدهد.
از سوی دیگر، ترتیب زمانی خروج تدریجی نیروهای اسرائیلی از غزه لایهای دیگر از پیچیدگی به فرآیند افزوده است. هرگونه اختلاف، تأخیر یا سوءتفاهم در زمانبندی اجرا میتواند بهسرعت این مسیر ظریف را از تعادل خارج کند و توافق را به نقطهٔ شکست بکشاند. در نتیجه، موفقیت مرحلهٔ نخست این آتشبس بههیچوجه تضمینکنندهٔ پیشرفت در مراحل بعدی نیست.
در میانهٔ تحولات اخیر، جایگاه سیاسی بنیامین نتانیاهو در وضعیتی «نسبتاً امن اما شکننده» قرار دارد؛ موقعیتی که هم نشانهای از بقاست و هم نشانهای از آسیبپذیری می باشد. بهگفتهٔ باربارا اسلاوین، پژوهشگر ارشد در اندیشکدهٔ استیمسون، مرحلهٔ نخست توافق آتشبس در اسرائیل بازخورد مثبتی داشته است. پرسش این است که اگر آتشبس ادامه یابد، این حمایت تا چه زمانی دوام خواهد داشت.»
گوردون گری، سفیر پیشین ایالات متحده در تونس، نیز در گفتوگو با نیوعرب میگوید آزادی آخرین گروگانهای اسرائیلی از غزه میتواند برای نتانیاهو افزایش موقت محبوبیت به همراه داشته باشد. به باور او: اکنون نتانیاهو شاید فضای بیشتری برای مانور سیاسی پیدا کرده باشد، و هیچ چهرهای در سیاست اسرائیل به اندازهٔ او در بهرهبرداری از چنین موقعیتهایی مهارت ندارد. با این حال، بیشتر اسرائیلیها اعتبار آزادی گروگانها را نه به او، بلکه به ترامپ میدهند.»
اما از نگاه مارکو کارنلوس، سفیر پیشین ایتالیا در عراق، همین تحول میتواند آغاز بازخواست سیاسی از نخستوزیر اسرائیل باشد. او میگوید: «با آزادی آخرین گروگانها، بخش بزرگی از طبقهٔ سیاسی اسرائیل آماده است تا حسابهای خود را با نتانیاهو تسویه کند. افکار عمومی اسرائیل نیز بهنظر نمیرسد او را عامل اصلی این آزادی بداند.» کارنلوس تاکید می کند که اجماعی فزاینده در اسرائیل شکل گرفته مبنی بر اینکه اگر نتانیاهو زودتر و منطقیتر عمل میکرد، شمار بیشتری از گروگانها زنده بازمیگشتند؛ نکتهای که میتواند خشم عمومی علیه او را تا سالها زنده نگه دارد.
در همین حال، شکافهای اجتماعی و سیاسی عمیق که پیش از جنگ غزه جامعهٔ اسرائیل را دوپاره کرده بود، همچنان بیپاسخ مانده است. با وجود مهارت دیرینهٔ نتانیاهو در بقا و بازیابی قدرت؛ بسیاری از اسرائیلیها هنوز او را مسئول مستقیم حملهٔ حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ میدانند؛ حادثهای که در دوران نخستوزیریاش رخ داد و ضربهای سنگین به اعتماد عمومی وارد کرد. به گفتهٔ گری، با باز شدن فضای سیاسی و فراهم شدن امکان بررسی دقیقتر شکستهای امنیتی آن روز، انتظار میرود موج تازهای از نظارت، انتقاد و فشار عمومی بر نتانیاهو شکل گیرد.
نتانیاهو میان دو فشار: ضرورت توافق انسانی و تهدید راست افراطی
در حالیکه مخالفتهای شدید از سوی جناح راست افراطی ادامه داشت، کابینهٔ اسرائیل سرانجام توافق آزادی تمامی گروگانهای باقیمانده در غزه در برابر آزادی زندانیان فلسطینی را تصویب کرد؛ تصمیمی که بهسختی و در فضایی از تنش سیاسی و کشمکش درونی به تصویب رسید. شخصیتهایی کلیدی چون ایتامار بنگویر، وزیر امنیت داخلی و بتسلئیل اسموتریچ، وزیر دارایی همراه با اکثریت اعضای احزاب راستگرای افراطی بهشدت این توافق را محکوم کردند. بنگویر از مخالفان سرسخت هرگونه آتشبس یا تبادل گروگانها بوده و بارها از موقعیت سیاسی خود برای مانعتراشی در روند مذاکرات استفاده کرده است. او آشکارا به نقش خود در خنثی کردن تلاشهای پیشین برای توافقهای مشابه افتخار کرده و مخالفتش را «موضوعی اصولی و ایدئولوژیک» دانسته است.
این سرسختی، بازتابی از شکاف ساختاری در درون ائتلاف حاکم نتانیاهو است؛ جاییکه نیروهای راست افراطی با هرگونه توافقی که نشانهای از امتیازدهی یا مصالحه داشته باشد، مخالفت قاطع نشان میدهند. به گفتهٔ گوردون گری، سفیر پیشین ایالات متحده در تونس در گفتوگو با نیوعرب تاکید کرد: «در آستانهٔ انتخابات اسرائیل که باید تا پایان اکتبر ۲۰۲۶ برگزار شود، شاهد مانورهای سیاسی شدیدی خواهیم بود. [بنگویر و اسموتریچ] رهبری احزابی را در دست دارند که در مجموع ۱۳ کرسی از ۱۲۰ کرسی کنست را در اختیار دارند و این یعنی آنها در هر لحظه میتوانند دولت نتانیاهو را سرنگون کنند.»
به گفتهٔ گوردون گری، سفیر پیشین ایالات متحده در تونس، مسئلهٔ اصلی اکنون این است که آیا احزاب راست افراطی بر این باورند که در انتخابات آینده عملکرد بهتری خواهند داشت، یا ترجیح میدهند با تهدید به خروج از ائتلاف نفوذ سیاسی بیشتری بر نتانیاهو اعمال نمایند. در همین زمینه، جان فِفر، تحلیلگر ارشد اندیشکدهٔ مؤسسهٔ مطالعات سیاستی گفتوگو با نیوعرب توضیح داد: « جناحهای راست افراطی تاکنون نفوذ قابلتوجهی بر دامنهٔ مانور سیاسی نتانیاهو در دولت فعلی داشتهاند، اما بهنظر میرسد این نفوذ اکنون در حال کاهش است.» وی در ادامه تاکید کرد: «احزاب مخالف که از توافق آتشبس حمایت کردهاند، احتمالاً خواهند توانست از فضای پساجنگ برای کسب امتیاز سیاسی استفاده کنند. با این حال، نتانیاهو بارها نشان داده که در سازشسازی و تشکیل ائتلافهای موقت برای حفظ قدرت مهارت شگفتانگیزی دارد.»
اسرائیل پس از نتانیاهو؛ تغییر چهره بدون تغییر مسیر
حتی اگر بنیامین نتانیاهو در انتخابات آینده شکست بخورد و چهرههایی چون ایتامار بنگویر و بتسلئیل اسموتریچ از کابینه کنار گذاشته شوند، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که چشمانداز کلی سیاست اسرائیل تغییر بنیادینی نخواهد کرد. به گفتهٔ جان فِفر، شاید سیاستهای شهرکسازی در کرانهٔ باختری اندکی محدود شود و شاید رویکرد اسرائیل نسبت به غزه در دوران پس از جنگ کمتر تنبیهی باشد. اما اپوزیسیونی که هویت خود را در مخالفت با نتانیاهو و سیاستهای جنگطلبانهٔ او تعریف کرده، هنوز هیچ رویکرد متفاوت و معناداری نسبت به فلسطین یا منطقه ارائه نکرده است. فِفر تأکید کرد که نتانیاهو، با وجود نفرت گستردهٔ بسیاری از اسرائیلیها از او، توانسته جهتگیری کلی سیاست اسرائیل را بهسمت راست افراطی سوق دهد.
به گفتهٔ مارکو کارنلوس، سفیر پیشین ایتالیا در عراق، ارزیابی دقیق افکار عمومی اسرائیل در شرایط فعلی دشوار است. او توضیح داد: «مردم، نتانیاهو را برای وضعیت گروگانها مقصر میدانند، اما در عین حال تا حد زیادی با ویرانگریهای دو سال اخیر او در غزه موافقاند. بخش بزرگی از اپوزیسیون نیز با کشتار بیضابطهای که دولت نتانیاهو در غزه انجام داد، همراهی کرده است.» کارنلوس نتیجه گرفت: «در چنین وضعیت غیرعادی و پیچیدهای، ارائهٔ پیشبینیهای دقیق بسیار دشوار است.»
چه نتانیاهو در قدرت باقی بماند و چه کنار گذاشته شود، میراث سیاسی او بسیار فراتر از جایگاه شخصیاش است. در دو سال گذشته، او نهتنها فرماندهٔ اصلی جنگ ویرانگر و نسلکشانه در غزه بوده، بلکه مرکز ثقل سیاست اسرائیل را بهطور بنیادین به راست افراطی منتقل کرده است. حتی سرسختترین مخالفان سیاسی او امروز تا حد زیادی همان گفتمان امنیتمحور، ملیگرایانه و ضد فلسطینی نتانیاهو را بازتولید میکنند و عملاً از سیاستهای سختگیرانه و نظامی در غزه حمایت کردهاند. به این ترتیب، میراث واقعی نتانیاهو نه در بقای سیاسیاش، بلکه در تغییر ایدئولوژیکیای نهفته است که در ساختار سیاست اسرائیل برجا گذاشته است.