آیا ایالات متحده میتواند ضامن امنیت جهانی باشد؟
بازگشت به عصر رقابتهای هسته ای

چشمانداز هستهای به گونهای در حال تغییر است که مساله تکثیر سلاحهای هستهای دوباره برجسته میشود. چین روزبهروز قدرتمندتر میشود و زرادخانه هستهای خود را گسترش میدهد و همچنین روسیه با تهدید به استفاده از سلاحهای هستهای، جنگ خود در اوکراین را پشتیبانی کرده است.
در سال ۱۹۶۴، چین یک بمب هستهای ۲۲ کیلوتنی را در یک سایت آزمایشی در منطقه خشک شمال غربی سینکیانگ منفجر کرد و پیامدهای سیاسی آن تا واشنگتن رسید. لیندون جانسون، رییسجمهور ایالات متحده، که نگران چشمانداز دستیابی بسیاری از کشورهای جهان به سلاحهای هستهای بود، کمیتهای متشکل از رهبران باتجربه سیاست خارجی تشکیل داد تا در مورد اقدامات واشنگتن برای جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای به او مشاوره دهند.
به گزارش اعتماد؛ این گروه، به رهبری رزول گیلپاتریک، معاون سابق وزیر دفاع ایالات متحده، بررسی کرد که افزایش تعداد کشورهای مسلح به سلاح هستهای چه معنایی برای امنیت ایالات متحده خواهد داشت، ایالات متحده چه تضمینهای واقعبینانهای میتواند به کشورهایی که تصمیم به چشمپوشی از سلاحهای هستهای گرفتهاند ارایه دهد، و واشنگتن تا چه حد باید برای جلوگیری از دستیابی کشورهای بیشتر به این سلاحها پیش برود. کمیته گیلپاتریک به اتفاق آرا به این نتیجه رسید که جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای برای کشوری چه دوست و چه دشمن باید اولویت اصلی امنیت ملی باشد. برای دستیابی به این هدف، این کمیته چارچوبی برای سیاستگذاری ارایه داد که واشنگتن آن را اجرا کرد. مقامات امریکایی، بر اساس توصیههای این گروه، مذاکره بر سر معاهدات و توافقنامههای چندجانبه منع گسترش سلاحهای هستهای را آغاز کردند، از جمله - بهطور بحثبرانگیز -توافق با اتحاد جماهیر شوروی. ایالات متحده همچنین اقداماتی برای ترغیب و اجبار سایر کشورها به عدم دستیابی به سلاح هستهای تدوین کرد، از جمله تمدید تضمینهای امنیتی، حمایت از برنامههای علمی غیرنظامی، و تهدید به قطع حمایت نظامی یا اعمال تحریمهای اقتصادی علیه کشورهایی که در حال توسعه سلاحهای هستهای بودند. به لطف چنین ابتکاراتی، تلاشهای ایالات متحده برای مقابله با گسترش سلاحهای هستهای در ۶۰ سال گذشته عمدتا موفق بوده است. تنها 9 کشور دارای سلاح هستهای هستند و فقط کرهشمالی در قرن بیستویکم به این باشگاه پیوسته است.
اهرمهای پسا جنگ سرد از دهان افتاد
اما چشمانداز هستهای به گونهای در حال تغییر است که مساله تکثیر سلاحهای هستهای دوباره برجسته میشود. چین روزبهروز قدرتمندتر میشود و زرادخانه هستهای خود را گسترش میدهد و همچنین روسیه با تهدید به استفاده از سلاحهای هستهای، جنگ خود در اوکراین را پشتیبانی کرده است. متحدان ایالات متحده، که از امنیت خود نگرانند و به تعهد واشنگتن برای دفاع اطمینان ندارند، به فکر دستیابی به سلاح هستهای افتادهاند. فناوریهای نوظهوری مانند هوش مصنوعی نیز ساخت بمب را برای کشورها آسانتر از هر زمان دیگری کرده است. در این شرایط، ابزارها و تاکتیکهای دوران جنگ سرد که واشنگتن سالها برای مدیریت چالشهای تکثیر هستهای به آنها وابسته بود، دیگر کارایی سابق را ندارند. معاهدات و رژیمهای بینالمللی، بهویژه پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، بهشدت تضعیف شدهاند و همکاری قدرتهای بزرگ در زمینه مدیریت خطرات هستهای متوقف شده است.این ابرهای توفانی، چالشهایی هستند که سیاستگذاران امریکایی نمیتوانند نادیده بگیرند. به همین دلیل، سال گذشته، با الهام از کمیته گیلپاتریک، گروه ویژهای دوحزبی از رهبران ارشد امنیت ملی و کارشناسان تشکیل شد تا تحولات چشمانداز تکثیر هستهای را بررسی کرده و پیشنهادهایی برای تقویت رویکرد ایالات متحده ارایه دهند. با وجود دیدگاههای متفاوت در مورد مسائل امنیتی، این گروه، مانند کمیته گیلپاتریک، به اجماعی روشن رسید: گسترش سلاحهای هستهای توسط هر کشور دیگر، قدرت ایالات متحده را تضعیف میکند، برنامهریزی استراتژیک را پیچیدهتر میسازد و خطر استفاده از سلاحهای هستهای، بروز حوادث و فجایع را افزایش میدهد.اما برای جلوگیری از اشاعه هستهای، به رویکردی بازنگریشده نیاز است. واشنگتن به جای تکیه گسترده بر معاهدات بینالمللی و همکاری قدرتهای بزرگ برای کنترل عرضه فناوریهای هستهای، باید بر بازسازی اتحادهای امنیتی و پیشبرد ابتکارات جدید برای کاهش ریسک تمرکز کند، حتی با رقبا، تا تقاضا برای سلاحهای هستهای کاهش یابد. دولت ایالات متحده باید به متحدانش اطمینان دهد که به دفاع از آنها متعهد است و از فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی بهره ببرد تا قابلیتهای نظارت بینالمللی را تقویت کرده و پنهانسازی فعالیتهای غیرقانونی را دشوارتر کند.با توجه به شکافهای عمیق در جهان امروز، اجرای این گامها آسان نخواهد بود. اما برای جلوگیری از ظهور کشورهای جدید هستهای و در نتیجه خطرات عظیم ناشی از آن این اقدامات ضروری هستند.
لحظه سهقطبی
اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده در موارد کمی با یکدیگر توافق داشتند، اما از اواسط تا اواخر قرن بیستم، این دو قدرت همکاری گستردهای در ایجاد و اجرای شبکهای جهانی از معاهدات، نهادها، کنترلهای فناوری و مکانیسمهای مهار گسترش سلاحهای هستهای برقرار کردند. سنگبنای این سیستم، پیمان NPT است که در سال ۱۹۶۸ برای امضا آماده شد و اکنون تقریبا همه کشورهای جهان عضو آن هستند. مسکو و واشنگتن، علیرغم فرازونشیبهای روابطشان از جمله پس از پایان جنگ سرد همواره همکاری خود در زمینه عدم اشاعه سلاحهای هستهای را حفظ کردهاند.چین از نظر تاریخی نسبت به نهادها و سیاستهای منع اشاعه هستهای بدبینتر بود، اما پس از پیوستن به NPT در سال ۱۹۹۲، این کشور نیز بهطور گزینشی در تلاشها برای جلوگیری از گسترش بیشتر سلاحهای هستهای مشارکت کرد. برای مثال، چین، روسیه و ایالات متحده در دهه ۱۹۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ برای جلوگیری از هستهای شدن کره شمالی همکاری کردند، هرچند در نهایت شکست خوردند. قدرتنمایی هستهای روسیه، نگرانیها را در اروپا و نقاط دیگر زنده کرده که قدرتهای تجدیدنظرطلب ممکن است از تهدید هستهای برای پیگیری جنگهای تهاجمی استفاده کنند. در سال ۲۰۲۳، ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه، اعلام کرد که مشارکت مسکو در پیمان استارت جدید که در سال ۲۰۱۰ با ایالات متحده مذاکره شد و آخرین توافق دوجانبه باقیمانده که درباره زرادخانههای هستهای استراتژیک است را به حالت تعلیق درمیآورد. روسیه فعلا به محدودیتهای اصلی این پیمان پایبند است و پوتین اخیرا پیشنهاد تمدید این محدودیتها برای یک سال دیگر را مطرح کرده، جزییات پیشنهاد روسیه و اینکه واقعا چه خواهد کرد، هنوز مشخص نیست و احتمال جایگزینی پیمان استارت جدید، که در اوایل ۲۰۲۶ منقضی میشود، بسیار کمرنگ به نظر میرسد. حالا در کییف و دیگر پایتختهای اروپایی، این دیدگاه رایج شده که تنها داشتن بمب هستهای میتواند امنیت یک کشور را تضمین کند.
چالشهای نظم هستهای
زرادخانه هستهای چین که به سرعت در حال گسترش است و رویکرد این بازیگر در سیاست نظامی منطقهای، پیچیدگی دیگری به این چالش اضافه میکند. نظم هستهای که در گذشته عمدتا دوقطبی بود، اکنون به سمت یک نظم سهقطبی در حرکت است. پکن و واشنگتن هر دو در جلوگیری از توسعه سلاحهای هستهای توسط دیگر کشورها منافعی مشترک دارند، اما سابقه همکاری آنها در مسائل هستهای بسیار کمتر از همکاری تاریخی مسکو و واشنگتن است. علاوه بر این، پکن احتمالا ایجاد توازن ژئوپلیتیکی در برابر ایالات متحده و متحدانش را مهمتر از مهار برنامه هستهای کرهشمالی میداند.بسیاری از متحدان و شرکای نزدیک ایالات متحده، درست مانند دشمنانش، با ایده دستیابی به سلاحهای هستهای بازی کردهاند. در واقع، بسیاری از بزرگترین موفقیتهای واشنگتن در زمینه عدم اشاعه هستهای، مربوط به همین کشورها بوده است. مقامات امریکایی از ابزارهای گوناگونی برای مهار جاهطلبیهای هستهای آنها استفاده کردهاند، اما یکی از مهمترین این ابزارها، تمایل به گسترش حمایت از متحدان از طریق قرار دادن آنها زیر چتر هستهای ایالات متحده بوده است. این ترتیبات نقش کلیدی در جلوگیری از موج گسترده اشاعه سلاحهای هستهای ایفا کردهاند که در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ قریبالوقوع به نظر میرسید. در عمل، این رویکرد شامل حفظ شبکهای گسترده از اتحادهای دفاعی و امنیتی در مناطق کلیدی جهان بوده، از جمله استقرار آینده سلاحهای هستهای ایالات متحده در اروپا.
سیاست پرهزینه واشنگتن
سیستم اتحاد ایالات متحده هزینهبر است، اما فواید زیادی برای واشنگتن به همراه داشته. مقامات امریکایی مدتهاست بر این باورند که اگر شرکای بیشتری به زرادخانههای هستهای دست یابند، مدیریت بحرانها و جلوگیری از استفاده از سلاحهای هستهای دشوارتر خواهد شد. گسترش بازدارندگی هستهای همچنین نفوذ قابلتوجهی به واشنگتن در پویاییهای امنیتی شرق آسیا و اروپا بخشیده، جایی که ایالات متحده از چتر هستهای خود برای تقویت روابط اقتصادی، سیاسی و نظامی ارزشمند بهره برده است.با این حال، تهدیدهای روبهرشد از سوی چین، کرهشمالی و روسیه – بهویژه با توجه به تغییرات اخیر در سیاستهای ایالات متحده – باعث شده تا متحدان واشنگتن، اعتبار و پایداری چتر امنیتی این بازیگر را زیر سوال ببرند. هرچند تردیدهایی درباره اینکه آیا ایالات متحده واقعا حاضر است برای دفاع از متحدانش خطر جنگ هستهای را بپذیرد همیشه وجود داشته، اما این نگرانیها با اختلافات تجاری پرهزینه واشنگتن، انتقادهایش از «سواری رایگان » متحدان، و بحثهایش درباره کاهش حضور نظامی در خارج از کشور، عمیقتر شده است. متحدان همچنین از پیشنهادهای گاهبهگاه واشنگتن به دشمنان دیرینه، بهخصوص روسیه، ابراز نگرانی کردهاند. در نتیجه، در سالهای اخیر، رهبران فعلی و سابق، و تحلیلگران برجسته امنیتی در کشورهای شریک ایالات متحده – از جمله آلمان، ژاپن، لهستان، عربستان سعودی و کره جنوبی – آشکارا درباره ضرورت زرادخانههای هستهای مستقل یا ترتیبات امنیتی جایگزین که وابستگیشان به ایالات متحده را کاهش دهد، بحث کردهاند.ایالات متحده میتواند متحدان خود را به سرمایهگذاری بیشتر در بازدارندگی تشویق کند. برخی تحلیلگران و مقامات امریکایی معتقدند که دستیابی برخی متحدان منتخب به سلاحهای هستهای ممکن است چندان منفی نباشد و حتی بتواند بار دفاعی ایالات متحده را سبکتر کرده و آسیبپذیری آن در برابر حملات هستهای را کاهش دهد. اما در واقعیت، گسترش سلاحهای هستهای توسط متحدان میتواند واکنشهای بیثباتکنندهای از سوی دشمنان به دنبال داشته باشد و خطر تشدید درگیریهای منطقهای را افزایش دهد. همچنین، این امر ممکن است توانایی واشنگتن برای تأثیرگذاری بر رفتار متحدان را کاهش دهد. واشنگتن باید به جای تشویق متحدان به توسعه سلاحهای هستهای، با آنها همکاری کند تا با بهروزرسانی توافقات امنیتی کلیدی و تقسیم وظایف، یک چارچوب بازدارندگی گسترده و جدید ایجاد کند که دفاع جمعی را تضمین کند. این چارچوب باید چتر هستهای ایالات متحده را برای بازدارندگی استراتژیک حفظ کند و همزمان توان دفاعی متعارف متحدان را تقویت نماید تا آنها برای مقابله با تهدیدات نظامی از سوی چین، کره شمالی و روسیه آمادگی بیشتری داشته باشند. در مقابل، متحدان باید بهخوبی درک کنند که نیروهای نظامی متعارف آنها، همراه با قابلیتهای متعارف و هستهای ایالات متحده، بخشی از یک سیستم یکپارچه برای بازدارندگی تهدیدات و پاسخ به حملات هستند.ایالات متحده باید بهموقع شرکای خود را به سرمایهگذاری بیشتر در بازدارندگی تشویق کند. بسیاری از متحدان هماکنون هزینههای دفاعی خود را افزایش داده و توان نظامیشان را تقویت کردهاند، اما این تنها آغاز راه است. از نظر سختافزاری، متحدان باید سیستمهای نظامی بیشتری از جمله قابلیتهای حمله متعارف و سامانههای دفاع موشکی یکپارچه و چندلایه که مکمل توانمندیهای ایالات متحده هستند، به دست آورند. امروزه سلاحهای غیرهستهای در مقایسه با دوران جنگ سرد، که ترتیبات بازدارندگی گسترده برای اولینبار شکل گرفت، برد و کارایی بیشتری دارند و میتوانند به عنوان خط مقدم دفاع در برابر تجاوز عمل کنند. با این حال، این کشورها باید در فناوریهای نوین، مانند سامانههای ضدپهپاد، نیز سرمایهگذاری کنند. رویدادهای اخیر، از جمله نفوذ پهپادهای روسی به حریم هوایی لهستان و رومانی در ماه جاری، بر ضرورت سازگاری با اشکال نوظهور جنگ تأکید دارد. برای مثال، لهستان توانست پهپادها را ساقط کند، اما این کار تنها با بهکارگیری جتهای جنگندهاش ممکن شد. تکیه بر موشکها و هواپیماهای گرانقیمت برای مقابله با پهپادهای ارزانقیمت، رویکرد پایداری نیست.نکتهای که به همان اندازه مهم این است که ایالات متحده و متحدانش باید هماهنگی نظامی و سیاسی خود را بهبود بخشند. تصمیم توکیو و واشنگتن در سال گذشته برای ارتقای گفتوگوهای دوجانبه درباره بازدارندگی گسترده به بالاترین سطوح دولتی، گامی مثبت در این مسیر است. هماهنگی عمیقتر برای آمادگی در برابر بحرانهای هستهای به متحدان کمک میکند تا نقش حیاتی خود در بازدارندگی را بهتر درک کنند و اعتمادشان را به تعهد ایالات متحده برای دفاع از آنها تقویت میکند. واشنگتن میتواند با تأکید مکرر و علنی بر تعهد خود به حفاظت از متحدانش، اطمینان خاطر بیشتری به آنها بدهد.
زمینه مشترک برای همصدایی
ایالات متحده، در کنار تقویت اتحادهایش، باید با چین و روسیه بهصورت عملگرایانه همکاری کند تا از گسترش سلاحهای هستهای جلوگیری شود. بهترین راه برای این کار، مشارکت این سه کشور در تلاشهایی برای کنترل تسلیحات و کاهش خطر است. اما در حال حاضر، احتمال پیشرفت بزرگ در این زمینه کم است. تلاشهای اخیر برای همکاری با چین و روسیه نتیجه چندانی نداشته و تا زمانی که جنگ اوکراین ادامه دارد، گفتوگو با روسیه بسیار دشوار خواهد بود. حتی اگر واشنگتن ناگهان شرکای آمادهای در پکن و مسکو پیدا کند، وجود یک نظم هستهای سهقطبی نیازمند رویکردی کاملا متفاوت به کنترل تسلیحات است. تلاش برای برابر کردن توان هستهای این سه قدرت، کارآمد نخواهد بود. با این حال، ایالات متحده باید از هر فرصتی استفاده کند. برای شروع، واشنگتن باید پیشنهاد پوتین برای حفظ محدودیتهای کنونی زرادخانههای هستهای را بپذیرد. محدودیتهایی که با پایان پیمان استارت جدید لغو خواهند شد. همچنین، مقامات امریکایی باید تمدید طولانیتری برای این پیمان پیشنهاد کنند و همزمان برای توافق جایگزین مذاکره کنند. از سوی دیگر، یک مقام ارشد امریکایی باید به چین نشان دهد که واشنگتن آماده است بیانیهای عمومی صادر کند که در آن دو کشور آسیبپذیری هستهای متقابل خود را که سالها پایه روابط هستهای واشنگتن و مسکو بوده را به عنوان اولین گام برای کاهش خطرات هستهای بپذیرند. علاوه بر آن، چین، روسیه، ایالات متحده و دیگر قدرتهای هستهای میتوانند متعهد شوند که از سلاحهای هستهای علیه کشورهای بدون این سلاحها استفاده نکنند یا تهدید به استفاده نکنند. این تعهد میتواند خویشتنداری هستهای را نشان دهد و انگیزه کشورها برای دستیابی به سلاح هستهای را کم کند.چین و روسیه هر یک میتوانند نقشی کلیدی در جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای ایفا کنند. برای نمونه، چین به عنوان همسایه نزدیک کره شمالی و مسیر اصلی فعالیتهای غیرقانونی این کشور، میتواند تلاشهای خود را برای اجرای تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل علیه پیونگیانگ تقویت کند. همچنین، پکن باید به نگرانیها درباره زرادخانه هستهای رو به گسترش و غیرشفاف خود پاسخ دهد. همانطور که ایالات متحده باید بهصورت محرمانه به چین هشدار دهد، افزایش سلاحهای هستهای این کشور نگرانیهای امنیتی را در آسیا تشدید میکند و ممکن است کشورهای منطقه را به سمت توسعه سلاحهای هستهای خود سوق دهد.
بهانهای برای همکاری
چین، روسیه و ایالات متحده دلایل مشترکی برای همکاری در زمینه امنیت هستهای دارند. روسیه، بهویژه، به عنوان تأمینکننده برنامههای هستهای غیرنظامی، نفوذ قابلتوجهی دارد و میتواند در مذاکرات بینالمللی برای تقویت امنیت هستهای نقش ایفا کند.این سه کشور پیشرو در فناوریهای هستهای غیرنظامی هستند و برنامههای بلندپروازانهای برای گسترش پروژههای انرژی هستهای در داخل و خارج از مرزهای خود دارند. با وجود رقابت بر سر قراردادها و نفوذ در بازار صادرات هستهای، آنها منافع مشترکی را دنبال میکنند. بنابراین، واشنگتن باید گفتوگوهای فنی را برای ارتقای استانداردهای بالای امنیت هستهای و جلوگیری از دسترسی قاچاقچیان یا گروههای تروریستی به مواد هستهای از سر بگیرد.مقابله با پیوند میان اشاعه سلاحهای هستهای و فناوریهای نوظهور نیازمند همکاری جهانی، از جمله با چین و روسیه، و بهروزرسانی پادمانهای بینالمللی و رژیمهای صادراتی چندجانبه است. در حال حاضر، مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی میتوانند توسط کشورها برای تسریع و ارزانتر کردن تسلیحاتی شدن مواد هستهای یا دور زدن نظارت بینالمللی مورد سوءاستفاده قرار گیرند. پیشرفتهای دیگر، مانند چاپ سهبعدی و ابزارهای ماشینی پیشرفته، نیز موانع فنی برای اشاعه سلاحهای هستهای را کاهش دادهاند. با این حال، ایالات متحده و دیگر کشورها میتوانند از فناوریهای نوین برای مهار موثرتر اشاعه استفاده کنند. برای مثال، حسگرهای ارزانتر و پیشرفتهتر میتوانند فعالیتهای هستهای غیرقانونی را شناسایی کرده و پنهانکاری را برای متخلفان دشوارتر کنند.
فراتر از خطوط حزبی
خوشبختانه، اکثر کشورها هنوز به دنبال سلاحهای هستهای نیستند - موفقیتی که تا حد زیادی نتیجه استراتژیهای ایالات متحده بوده است. اما اگر حتی تعداد کمی از کشورها به سمت دستیابی به بمب هستهای بروند، جهان ناامنتر و خطرناکتر خواهد شد. به همین دلیل، ایالات متحده همچنان به محدود کردن گسترش سلاحهای هستهای متعهد است. سیاستگذاران امریکایی نمیخواهند در جهانی زندگی کنند که مجبور شوند اولویتهای کلیدی مانند دفاع از کشور یا رقابت فناوری را کنار بگذارند تا صرفا بر مدیریت بحرانهای هستهای تمرکز کنند. برای جلوگیری از گسترش بیشتر سلاحهای هستهای، واشنگتن باید به نگرانیهای متحدان خود درباره دستیابی به بمب پاسخ دهد و تهدیدهای ناشی از فناوریهای نوین را جدی بگیرد. ایالات متحده باید تعهدات امنیتی قدیمی خود را بهروز کند و آنها را به شکلی دوجانبهتر و پاسخگوتر بازطراحی کند تا ترس متحدان از رها شدن کاهش یابد، دفاع جمعی تقویت شود و بار دفاعی امریکا پایدارتر گردد. همچنین، استراتژی ایالات متحده باید با واقعیت نظم هستهای سهقطبی همخوانی داشته باشد. در گذشته، همکاری واشنگتن با مسکو عمدتا بر ایجاد رژیمهای عدم اشاعه متمرکز بود. اما امروز، واشنگتن باید پکن و مسکو را به تغییر رفتارهایی تشویق کند که کشورها را به فکر دستیابی به سلاحهای هستهای میاندازد.جلوگیری از اشاعه هستهای در شرایط کنونی جهان شاید دشوار به نظر برسد و نیازمند حمایت قوی و فراحزبی برای بهروزرسانی استراتژی ایالات متحده است. اما وقتی صحبت از مهار گسترش سلاحهای هستهای میشود، رسیدن به اجماع ممکن است، حتی اگر تنها به این دلیل که گزینه جایگزین برای ایالات متحده و جهان بسیار پرهزینهتر باشد.