ترنج موبایل
کد خبر: ۹۰۷۵۷۷

سناریوهای احتمالی پیش روی ایران/ با اجرای مکانیسم ماشه فرصت‌های دیپلماتیک تمام ‌می‌شوند؟

سناریوهای احتمالی پیش روی ایران/ با اجرای مکانیسم ماشه فرصت‌های دیپلماتیک تمام ‌می‌شوند؟

گروهی از تحلیلگران بر این باورند که تهران این توان را دارد تا با توسل به ابتکار عمل‌های دیپلماتیک زمینه را برای کاهش تنش و مدیریت بحران کنونی هموار سازد، آیا این فرضیه در شرایطی که جهان مدعی ائتلاف غرب در برابر تهران است، قابل اعتنا است؟

تبلیغات
تبلیغات

همزمان با سفر مسعود پزشکیان، رییس‌جمهوری کشورمان به نیویورک برای شرکت در هشتادمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران به همراه تیم همراهشان روز سه‌شنبه با نمایندگان اروپایی دیدار داشتند، آن‌هم در شرایطی که تنها چند روز تا بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران باقی مانده است. به نوشته رسانه‌ها، در جریان رایزنی‌ها تهران بسان گذشته بار دیگر بر پایبندی به دیپلماسی و ابتکار عمل‌های سازنده تاکید داشت اما خبرگزاری‌ها و ناظران غربی به نقل از منابع آگاه مدعی شدند که مذاکرات نمایندگان کشورمان با قدرت‌های اروپایی نتایج ملموسی نداشته است.

به گزارش اعتماد، یوهان وادفول، نماینده آلمان پیش از آغاز نشست تیم ایرانی با همتایان اروپایی‌اش مدعی شد که «شانس دستیابی به راه‌حل دیپلماتیک پیش از اجرایی‌شدن تحریم‌ها اندک است.» همزمان وزارت خارجه آلمان نیز در بیانیه‌ای ادعا کرد که «سه کشور اروپایی از ایران خواستند که ظرف چند روز آینده، اگر نگوییم چند ساعت آینده، گام‌های عملی برای رفع نگرانی‌های دیرینه پیرامون برنامه هسته‌ای خود بردارد.» همزمان خبرگزاری فرانسه نیز با انتشار گزارشی به نقل از یکی از نمایندگان آلمان ادعا کرده ایران اقدام خاصی انجام نداده است.

این اظهارنظرهای ادعایی در حالی رسانه‌ای شد که ایران پیش‌تر پیشنهاد داده بود در ازای لغو کامل تحریم‌ها و رعایت تمامی خطوط قرمز تهران، غنی‌سازی ۶۰ درصدی را کاهش داده و به ۲۰درصد برساند. در این میان گروهی مدعی‌اند که‌عدم دسترسی به نتایجی ملموس در روزهای باقی‌مانده تا فعال شدن ماشه می‌تواند همکاری احتمالی ایران با نهاد پادمانی را تحت‌تاثیر قرار دهد.

رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همزمان با دیدار دیپلماتیک روز سه‌شنبه مدعی شد که زمان برای دستیابی به توافق بر سر مسائل پادمانی محدود است و ایران همچنان قابلیت گسترش برنامه هسته‌ای خود را دارد. حال باتوجه به خطوط قرمز تهران و خواسته‌های حداکثری اروپا، که شامل تقاضای گام‌های فوری ایران برای محدودسازی برنامه هسته‌ای و رایزنی مستقیم با امریکا بدون لحاظ کردن خطوط قرمز ایران است، معادلات پیچیده و تلاش برای ترسیم چشم‌اندازی روشن برای آینده دشوارتر شده است، از همین رو در گفت‌وگویی اختصاصی با غلام‌رضا کریمی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه خوارزمی تلاش شده تا سناریوهای احتمالی پیش رو را بررسی کند. مشروح گفت‌وگو در ادامه آمده است: 

مسعود پزشکیان، رییس‌جمهوری کشورمان در شرایط حساس و در آستانه بازگشت تحریم‌ها برای حضور در نشست سالانه مجمع عمومی وارد نیویورک شد، به عنوان سوال نخست، با لحاظ کردن‌عدم قطعیت‌های حاکم بر عرصه سیاست بین‌الملل، حضور ایشان در این رویداد سالانه و سخنرانی‌شان در مجمع عمومی را به لحاظ تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهان چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

در شرایطی که هرساله در ماه سپتامبر، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک به عنوان بهار دیپلماسی برگزار می‌شود، رییس‌جمهور کشورمان در برهه‌ای حساس از منظر بین‌المللی و با توجه به اهمیت موضوعات مرتبط با ایران، به نیویورک سفر کرده تا ضمن رایزنی با برخی رهبران جهان، در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی‌اش را ایراد کند. این سفر از دو جهت حائز اهمیت است: نخست، به دلیل فرصت تشریح مواضع و اصول بنیادین جمهوری اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل و دوم، به دلیل شرایط حساس کنونی کشور.

در جنگ دوازده روزه تحمیلی که علیه ایران رخ داد و حملات نظامی اسراییل و ایالات‌متحده به کشورمان، تبعاتی به دنبال داشته که همچنان ادامه دارد. همچنین، اقدامات اولیه برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه آغاز شده و قرار است ظرف چند روز آینده، این مکانیسم اجرایی شود. درنتیجه، تمامی تحریم‌های اعمال‌شده ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد پیش از سال ۱۳۹۰ که با توافق برجام در سال ۱۳۹۴ لغو شده بود، بار دیگر علیه ایران احیا خواهد شد. در سطح بین‌المللی نیز با پیچیدگی‌ها وعدم قطعیت‌های متعددی مواجه هستیم. جنایات رژیم صهیونیستی در غزه توجه جهانی را به خود جلب کرده است. از سوی دیگر، مواضع غیرمنطقی و غیرواقع‌بینانه رییس‌جمهور پیشین ایالات متحده، دونالد ترامپ، جهان را با چالش‌های پیچیده‌ای مواجه کرده است.

مجموعه این عوامل، اهمیت سفر رییس‌جمهور ایران را دوچندان کرده و این سفر می‌تواند تاثیر بسزایی بر افکار عمومی جهانی داشته باشد، به‌ویژه در شرایطی که با «جنگ روایت‌ها» مواجه هستیم، تلاش برخی کشورهای غربی بر آن است تا تصویری از ایران به عنوان کشوری ضعیف‌شده پس از تحولات یک سال اخیر ارایه دهند و بر این اساس با آن تعامل کنند. از این‌رو، مواضع رییس‌جمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل از اهمیتی ویژه برخوردار بوده و می‌تواند تاثیر عمیقی بر شکل‌گیری دیدگاه‌های جهانی داشته باشد. 

گروهی از تحلیلگران بر این باورند که تهران این توان را دارد تا با توسل به ابتکار عمل‌های دیپلماتیک زمینه را برای کاهش تنش و مدیریت بحران کنونی هموار سازد، آیا این فرضیه در شرایطی که جهان مدعی ائتلاف غرب در برابر تهران است، قابل اعتنا است؟ 

باتوجه به محدودیت زمانی موجود، به نظر می‌رسد در حال حاضر راه‌حل دیپلماتیک مشخصی برای کاهش تنش و مدیریت بحران وجود نداشته باشد. این امر به چند دلیل است: امکان جلوگیری از اجرای مکانیسم ماشه عملا منتفی است، زیرا شروط اتحادیه اروپا برای عملیاتی شدن این مکانیسم قابل اجرا نیست. درنتیجه، ایران بار دیگر ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد قرار خواهد گرفت و مدیریت شرایط باید پس از اعمال این مکانیسم پیگیری شود. علاوه بر این، باتوجه به پیچیدگی‌های موجود، مواضع تند دونالد ترامپ علیه ایران و همچنین مواضع قاطع مقامات جمهوری اسلامی ایران، چشم‌اندازی برای دستیابی به راه‌حل صلح‌آمیز یا فرصت‌های دیپلماتیک در کوتاه‌مدت وجود ندارد.

به احتمال قریب به یقین، مکانیسم ماشه اجرایی خواهد شد و تبعات آن بر وضعیت کنونی تاثیر خواهد گذاشت. همزمان باید گفت، در ماه‌های گذشته، ابتکارها و اهرم‌های متعددی برای تقویت دیپلماسی و جلوگیری از تشدید بحران وجود داشت، اما این ابزارها به‌موقع به کار گرفته نشد و فرصت‌های دیپلماتیک از دست رفت. ایران با وجود اعلام آمادگی برای مذاکره و تاکید بر حل‌وفصل بحران هسته‌ای از طریق دیپلماسی، با فشارهای کشورهای اروپایی مواجه شد که عملا مسیر دیپلماسی را ناکام گذاشت. کشورهای اروپایی در این فرآیند نشان دادند که از اراده و اعتمادبه‌نفس لازم برخوردار نیستند و کاملا در راستای جلب رضایت ایالات‌متحده عمل می‌کنند.

در نتیجه، اجرای مکانیسم ماشه به امری قابل پیش‌بینی تبدیل شد. اگرچه دیپلماسی تاکنون نتوانسته اقدام موثری در این زمینه انجام دهد، اما این به معنای پایان کامل فرصت‌های دیپلماتیک نیست. انتظار می‌رود در ماه‌های آینده شاهد دوره‌ای از تشدید تنش در روابط ایران و غرب باشیم. تلاش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشورهای غربی و به‌ویژه نقش منفی رژیم صهیونیستی برای تبدیل موضوع ایران به یک تهدید امنیتی، احتمالا افزایش خواهد یافت و این امر به تشدید تنش‌ها منجر خواهد شد. با این حال، حل‌وفصل بحران هسته‌ای ایران تنها از طریق راهکارهای مسالمت‌آمیز و دیپلماتیک امکان‌پذیر است.

همان‌گونه که مقام معظم رهبری تاکید کرده‌اند، ایران به دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای نیست و غنی‌سازی ۶۰درصدی نیز صرفا برای تامین نیازهای داخلی انجام شده است. این موضع، ایران را از سایر کشورهایی که به دنبال تسلیحات هسته‌ای هستند متمایز می‌کند. بنابراین، هرچند حل این بحران پرهزینه و پیچیده است، اما از طریق دیپلماسی قابل تحقق است. احتمالا در ماه‌های آینده، شرایطی مشابه آنچه در سال ۱۳۹۴ منجر به توافق برجام شد، بار دیگر ایجاد شود که بتواند فرصتی دوباره به دیپلماسی اعطا کند و روابط ایران با کشورهای غربی از طریق گفت‌وگو و مذاکره بهبود یابد. 

ذیل سوال بالا، گروهی مدعی‌اند بازیگران غربی اراده سیاسی برای حل بحران کنونی با توسل به اهرم‌های دیپلماتیک را ندارند، حال با توجه به نتایج نشست‌های متعدد میان دستگاه دیپلماسی کشورمان با سه کشور اروپایی این فرضیه قابل اعتنا است؟ 

در ماه‌های اخیر، تلاش‌های گسترده‌ای ازسوی ایران و کشورهای غربی برای حل‌وفصل دیپلماتیک بحران کنونی صورت گرفته است. هر دو طرف اراده داشتند که این مساله از طریق مسالمت‌آمیز حل شود. با این حال، کشورهای غربی با این برداشت که ایران در موقعیت ضعف قرار گرفته، معتقدند که هرگونه توافقی باید با ایرانِ ضعیف‌شده انجام شود تا بتوانند تمامی خواسته‌های خود را به کشورمان تحمیل کنند. این برداشت غربی‌ها مبتنی بر چند عامل بود: نخست، تضعیف محور مقاومت از منظر آن‌ها، ازجمله ترور رهبر حزب‌الله لبنان و تضعیف این گروه، سقوط دولت وقت سوریه به عنوان یکی از حامیان محور مقاومت و همچنین حمله نظامی ۱۲روزه که از نظر غربی‌ها ظرفیت‌های ایران را کاهش داده است.

در مقابل، ایران برداشت غربی‌ها را به‌کلی رد کرده و بر این باور است که به عنوان کشوری قدرتمند، موثر و تاثیرگذار در محیط منطقه‌ای و بین‌المللی، هرگونه مذاکره و توافق دیپلماتیک باید بر مبنای اصل برد- برد باشد. این توافق باید شامل لغو تحریم‌های ایران، بازگشت ایران به همکاری‌های پیشین با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، و شفافیت درخصوص حجم و میزان غنی‌سازی اورانیوم باشد. با این حال، این فرآیند با پیچیدگی‌های فراوانی مواجه شد. سه کشور اروپایی و به‌ویژه ایالات‌متحده، تحت‌تاثیر دیدگاه‌های بنیامین نتانیاهو، به سمتی حرکت کردند که عملا فرصت‌های دیپلماسی برای تقویت و پیشرفت از بین رفت.

با اجرای قریب‌الوقوع مکانیسم ماشه، انتظار می‌رود تنش‌ها در روابط ایران و غرب تشدید شود. اگرچه این وضعیت مطلوب رژیم صهیونیستی است که همواره به دنبال افزایش تنش بین ایران و غرب و جلوگیری از هرگونه توافق بوده، اما شرایط کنونی به‌گونه‌ای است که دستیابی به توافقی مشخص در این موقعیت بحرانی و پیچیده عملا ممکن نیست. بنابراین، بررسی زمینه‌های توسل به دیپلماسی نیازمند شرایطی متفاوت از وضعیت موجود خواهد بود. 

رویکرد منفی امریکا و اروپا در ارتباط با ایران می‌تواند توافق قاهره و همکاری‌های احتمالی تهران با نهاد پادمانی را به شکل منفی تحت‌تاثیر قرار دهد؛ حال در شرایط پرتنش کنونی ادامه همکاری ایران با آژانس بین‌المللی محتمل است یا خیر؟ 

ایران تمام تلاش خود را به کار بست تا با وجود نقش منفی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در پرونده هسته‌ای ایران و حتی گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر زمینه‌سازی این نهاد برای حمله نظامی ۱۲ روزه به ایران، به توافقی سازنده با آژانس دست یابد. این توافق در قاهره و تحت نظارت مصر حاصل شد و به احیای برخی همکاری‌های ایران با نهاد پادمانی منجر گردید که مورد تایید مدیرکل آژانس نیز قرار گرفت. بسیاری از تحلیلگران بر این باور بودند که این توافق می‌توانست زمینه‌ساز به تعویق افتادن اجرای مکانیسم ماشه شود.

با این حال، با توجه به پیچیدگی معادلات بین‌المللی و سطح بالای تنش‌های موجود، به نظر می‌رسد این توافق به‌تنهایی قادر به ایجاد بستر لازم برای جلوگیری از اجرای مکانیسم ماشه نباشد. با اجرای قریب‌الوقوع مکانیسم ماشه طی چند روز آینده، نهادهای تصمیم‌گیر ایرانی به‌احتمال زیاد واکنش‌های لازم را نشان خواهند داد. گزینه‌های متعددی در این راستا مطرح شده است، ازجمله خروج از ان‌پی‌تی که برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز پیشنهاد آن را مطرح کرده‌اند. با این حال، برخی کارشناسان معتقدند که برای جلوگیری از اجماع بین‌المللی علیه ایران و صدور قطعنامه‌های جدید در شورای امنیت، خروج از ان‌پی‌تی گزینه مناسبی نیست. در این راستا پیشنهاد شده که ایران به جای خروج از NPT، توافقنامه پادمان را معلق و بازرسی‌های آژانس در ایران را به‌شدت محدود نماید.

این اقدام به معنای خروج از NPT نخواهد بود، زیرا در نگاه جهانی، خروج از NPT به منزله حرکت به سمت ساخت تسلیحات هسته‌ای تلقی می‌شود. با توجه به اینکه ایران به دنبال ساخت تسلیحات هسته‌ای نیست، خروج از NPT می‌تواند از دستور کار خارج شود. بنابراین، تعلیق توافقنامه پادمان با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌تواند به عنوان گزینه‌ای محتمل در دستور کار قرار گیرد. انتظار می‌رود این موضوع در هفته‌ها و ماه‌های آینده به‌صورت گسترده‌تری در عرصه سیاست داخلی و بین‌المللی ایران مورد پیگیری قرار گیرد. 

در شرایط کنونی مقام‌های رسمی و چین و روسیه تا چه اندازه می‌توانند زمینه را برای جلوگیری از تصاعد بحران هموار سازند؟ 

در حاشیه نشست مجمع عمومی رایزنی‌ها و ملاقات‌های متعددی در سطوح مختلف انجام می‌شود که می‌تواند تاثیر قابل‌توجهی داشته باشد. مواضع رسمی چین و روسیه در جلوگیری از بازگشت ماشه، به‌ویژه در جلسه شورای امنیت، کاملا مشهود بوده است. به احتمال زیاد، در سخنرانی‌های رسمی روسای جمهور یا نمایندگان دو کشور فوق، این موضوع مورد توجه قرار خواهد گرفت. با این حال، بعید است که در صورت‌عدم دستیابی ایران و اروپا به توافقی مشخص، نقش‌آفرینی این دو کشور بتواند به‌طور موثری از تشدید بحران جلوگیری کند. نکته‌ای که باید مدنظر قرار گیرد این است که اگرچه روسیه تحت تحریم‌های شدید بین‌المللی قرار دارد، اما هر دو کشور چین و روسیه از بزرگ‌ترین بهره‌مندان نظام سازمان ملل متحد هستند.

تجربه چین نشان داده که این کشور هرگز به‌صورت آشکار و علنی با ساختارهای سازمان ملل متحد مقابله نکرده است. بنابراین، باید توجه داشت که چین به دلیل مساله ایران وارد تقابل تمام‌عیار با ارکان سازمان ملل نخواهد شد. بر همین اساس، استفاده حداکثری از ظرفیت‌های چین و روسیه توسط تصمیم‌گیران سیاست خارجی ایران ممکن است نتایج نامطلوبی به دنبال داشته باشد. از این‌رو، لازم است این واقعیت درنظر گرفته شود که چین و حتی روسیه از تقابل آشکار با نظام سازمان ملل متحد اجتناب خواهند کرد. 

در صورت بازگشت تحریم‌ها، واکنش احتمالی تهران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

در صورت اجرای مکانیسم ماشه، ایران احتمالا دو واکنش مشخص را در پیش خواهد گرفت: نخست، خروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (NPT) و دوم، فسخ توافقنامه جامع پادمان با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی. از آنجا که ایران به عنوان عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی متعهد به اجرای مقررات و قطعنامه‌های این نهاد است و باتوجه به اینکه آژانس به عنوان ابزاری در دست اروپا و غرب مورد استفاده قرار می‌گیرد، طبیعی است که این نهاد به عنوان اهرمی برای اعمال فشار بر ایران به کار گرفته شود.

چنانچه ایران تصمیم به خروج از NPT بگیرد، این فرآیند براساس ماده ۱۰ این معاهده چندان پیچیده نیست و ایران می‌تواند با ارایه درخواست رسمی، پس از سه ماه از NPT خارج شود. با این حال، تنها کشوری که تاکنون موفق به خروج از NPT شده، کره‌شمالی است که این اقدام با تحریم‌های گسترده بین‌المللی مواجه شد. شرایط خاص کره‌شمالی، ازجمله درگیری‌های همزمان ایالات‌متحده در افغانستان و عراق، به این کشور فرصت داد تا غنی‌سازی را تکمیل کرده و به سلاح هسته‌ای دست یابد، اما شرایط کنونی برای ایران بسیار متفاوت است. خروج احتمالی ایران از NPT می‌تواند به انزوای دیپلماتیک بی‌سابقه‌ای منجر شود، زیرا این اقدام نظام منع اشاعه تسلیحات هسته‌ای را تهدید می‌کند و حتی برای کشورهایی مانند روسیه و چین نیز هزینه‌بر خواهد بود.

این امر ممکن است به یک شوک سیاسی-امنیتی یا به‌اصطلاح زلزله ژئوپلیتیک علیه ایران منجر شود که می‌تواند با خطر اقدام نظامی، تصویب قطعنامه‌های سختگیرانه نظیر تحریم تسلیحاتی دایمی یا حتی مجوز استفاده از زور ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل همراه باشد. همچنین، تحریم‌های اقتصادی فلج‌کننده‌ای علیه ایران اعمال خواهد شد. با این حال، خروج از NPT در صورت تمایل ایران به ساخت سلاح هسته‌ای، می‌تواند فرصتی برای پیشبرد این هدف فراهم کند، هرچند این اقدام با توجه به مواضع رسمی ایران مبنی برعدم پیگیری سلاح هسته‌ای، بعید به نظر می‌رسد. خروج از NPT شفافیت فعالیت‌های هسته‌ای ایران در برابر آژانس را به‌طور کامل حذف کرده و اهرم فشار جدیدی علیه غرب ایجاد می‌کند.

این امر می‌تواند به ایران امکان دهد تا در مذاکرات احتمالی آینده، از موضع قوی‌تری برای دستیابی به توافقی عادلانه برخوردار شود و از حرکت به سمت سلاح هسته‌ای به عنوان عاملی بازدارنده در برابر تهدیدات نظامی استفاده کند. با این حال، این سناریو می‌تواند به تشدید بحران، درگیری‌های نیابتی یا حتی اقدام نظامی منجر شود. سناریوی دیگر، مذاکره تحت فشار جدید است که در آن غرب ممکن است به دلیل استراتژی خروج ایران از NPT، ناچار به دستیابی به توافق جدیدی با ایران شود. همچنین، سناریوی انزوای طولانی‌مدت مشابه تجربه کره‌شمالی نیز محتمل است که ایران را به سمت خودکفایی اجباری سوق دهد.

سناریوی دوم، فسخ توافقنامه جامع پادمان با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است که به عنوان جایگزینی برای خروج از NPT مطرح می‌شود. این توافقنامه که در سال ۱۳۵۳ بین ایران و آژانس منعقد شد، چارچوبی برای نظارت بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران فراهم می‌کند و پروتکل الحاقی، که ایران به‌صورت داوطلبانه به آن پیوسته نیز ذیل این توافقنامه قرار دارد و دسترسی گسترده‌ای به بازرسان آژانس برای بررسی مکان‌ها و اطلاعات هسته‌ای فراهم می‌کند. فسخ توافقنامه جامع پادمان به‌طور خودکار پروتکل الحاقی را نیز لغو می‌کند. این اقدام با ارایه یک اظهارنامه رسمی دیپلماتیک به مدیرکل آژانس و پس از ۱۰ روز قابل اجرا است و تبعات آن به‌مراتب کمتر از خروج از NPT خواهد بود.

با این حال، این اقدام نیز چالش‌هایی به همراه دارد، ازجمله ایجاد بحران فوری در آژانس، گزارش‌عدم اطمینان از صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران به شورای امنیت و افزایش فشارهای دیپلماتیک بر ایران. ازسوی دیگر، فسخ توافقنامه پادمان اهرم قوی و فوری برای مذاکره ایجاد می‌کند و نظارت آژانس بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران را به‌طور کامل مختل می‌کند. در عین حال، ایران همچنان در چارچوب NPT باقی می‌ماند و این امکان را حفظ می‌کند که از طریق رایزنی‌های حقوقی در مجامع بین‌المللی مانع از شکل‌گیری اجماع جهانی علیه خود به عنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌المللی شود.

این رویکرد پیامی قاطع به جامعه جهانی ارسال می‌کند که بازگشت ایران به چارچوب پادمان مستلزم لغو تحریم‌ها و دستیابی به توافقی عادلانه و برد-برد است. این استراتژی می‌تواند با ایجاد یک بحران کنترل‌شده، غرب را به بازگشت به توافق برجام وادارد، بدون اینکه ایران از NPT خارج شود. این گزینه، گرچه پیچیدگی‌های خاص خود را دارد، احتمالا در دستور کار ایران قرار خواهد گرفت و به عنوان راهکاری برای مدیریت بحران مورد توجه خواهد بود. 

ذیل سوال بالا، گروهی مدعی‌اند تا سررسید قطعنامه ۲۲۳۱ که ۱۸ اکتبر مختومه خواهد شد شاید کشورهای غربی بالاخص تروییکای اروپایی برای جلوگیری از تنش‌های پرهزینه احتمالی گام‌های جدی‌تری بردارند، این سناریو تا چه اندازه قابل اعتنا است؟ 

با توجه به تحولات داخلی و بین‌المللی، احتمال دستیابی به فرصت‌های ویژه برای دیپلماسی بسیار اندک است. مقام معظم رهبری در پیام تلویزیونی اخیر خود تاکید کردند که مذاکره مستقیم با ایالات متحده نه‌تنها به منافع ملی ایران کمکی نمی‌کند، بلکه از دفع تهدیدات علیه کشور ناتوان است و حتی می‌تواند به زیان‌های بزرگ و جبران‌ناپذیری منجر شود. بر این اساس، مذاکره مستقیم با امریکا منتفی است. از آنجا که یکی از شروط کشورهای اروپایی برای به‌تعویق انداختن اجرای ماشه، آغاز مذاکرات با امریکا بوده، این گزینه نیز عملا کنار گذاشته شده و مکانیسم ماشه در تاریخ ۲۸ سپتامبر اجرایی خواهد شد. این امر ایران را در برابر شرایط جدیدی قرار خواهد داد.

علی لاریجانی، در اظهارات اخیر خود در اتاق بازرگانی، اشاره کرد که ایران برای مذاکره آماده است، اما خواسته‌های غیرمنطقی امریکا، نظیر محدود کردن برد موشک‌های ایران به ۵۰۰ کیلومتر، به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست. چنین شرایطی برای هیچ ایرانی غیرتمندی قابل قبول نخواهد بود. در نتیجه، پس از نشست مجمع عمومی سازمان ملل و اجرای ماشه، سطح تنش‌ها بین ایران و غرب، به‌ویژه با رژیم صهیونیستی، به‌طور قابل‌توجهی افزایش خواهد یافت.

تلاش‌های ایران و کشورهای اروپایی برای یافتن راه‌حلی دیپلماتیک احتمالا ناکام خواهد ماند و ایران با وضعیت جدیدی مواجه خواهد شد. در شرایط بحرانی کنونی، ایران نباید به انزوا کشیده شود، بلکه باید برای فعالیت‌های دیپلماتیک جدی‌تر آماده شود. جنگ کنونی، جنگ روایت‌هاست و تصمیم‌گیری‌ها براساس روایت‌های ساخته‌شده انجام می‌شود. غرب با ترویج این روایت که ایران در ضعیف‌ترین موقعیت خود در دو دهه گذشته قرار دارد، تلاش می‌کند تعاملات یا برخوردها با ایران را از این منظر پیش ببرد.

بنابراین، ایران باید این برداشت نادرست را در محیط بین‌المللی تغییر دهد و ادراکی متفاوت از جایگاه قدرتمند خود ارایه کند. این امر نیازمند تلاش‌های ویژه دیپلماتیک و رسانه‌ای است. با اجرای مکانیسم ماشه، حجم فشارها و تهدیدات علیه ایران افزایش خواهد یافت.

ایران باید تحرک بیشتری از خود نشان دهد تا بستر را برای مذاکرات بعدی آماده کند. در صورتی که حمله نظامی جدیدی رخ ندهد، حل‌وفصل مسائل از طریق دیپلماسی همچنان ضروری است. ایران باید اهرم‌های قوی مذاکراتی برای خود ایجاد کند تا در مذاکرات احتمالی آینده، که ممکن است به چارچوب برجام ارجاع داشته باشد، از موضع قدرت وارد شود. با توجه به اختلافات شدید میان قدرت‌های دارای حق وتو در شورای امنیت، دستیابی به سازوکاری جدید مشابه برجام در شرایط کنونی بعید به نظر می‌رسد.

با این حال، می‌توان بر محور توافق برجام با تغییراتی متناسب با شرایط جدید کار کرد و مذاکرات را بر این اساس پیش برد. دیپلمات‌های ایرانی باید برای فراهم کردن این بستر در محیط بین‌المللی آماده شوند. اجرای مکانیسم ماشه به معنای پایان دیپلماسی یا انزوای ایران و حرکت به سمت خودکفایی مطلق نیست، بلکه برعکس، ایران باید تعاملات بین‌المللی خود را گسترش دهد تا از فرصت‌های دیپلماتیک بهره‌مند شود.

 

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات