پدرسوختههای جدید، پدرسوختههای قدیم نیستند!/ قدیمیها منقرض شدند

برخلاف این روزها، زمانی در گذشته، اینجا پر از پدر سوختهها بود. اما روز به روز تعدادشان کم و کمتر شد؛ چنان که امروز به سختی میتوان یکی دو نفر پدر سوخته را پیدا کرد. در واقع ما دچار قحطی پدر سوختهها و پدر سوختگی شدهایم!
محمد صالح علا در اطلاعات نوشت: سلام به پدر سوختهها! پدر سوختههای محترم! هرچند که سلام من بیپاسخ است. زیرا که سالهاست ما دیگر پدر سوختهای نداریم و امروز شاید به سختی بتوان تک و توک پدر سوختهای پیدا کرد.
چرا که آنها در گذشته زیاد بودند. بنابراین بهتر است بگوییم خدا رحمت کند پدر سوختهها را که حالا دیگر سالهاست پدر سوختهها رخ در نقاب خاک کشیدهاند.
برخلاف این روزها، زمانی در گذشته، اینجا پر از پدر سوختهها بود. اما روز به روز تعدادشان کم و کمتر شد؛ چنان که امروز به سختی میتوان یکی دو نفر پدر سوخته را پیدا کرد. در واقع ما دچار قحطی پدر سوختهها و پدر سوختگی شدهایم!
پس نخست نگاهی به منشأ پدر سوختهها بیندازیم و در آخر هم به پدر سوختهبازیها بپردازیم. البته شما بهتر و بیشتر از من، پدر سوختهها را میشناسید. من تنها برای یادآوری دوستان جوان و نوجوانم میگویم که احتمالاً از منشأ پدر سوختگی بیخبرند.
آنها نمیدانند که پدر سوختهها از کی و کجا راه به سرزمین ما باز کردند و به تولید نسل پدر سوخته اهتمام ورزیدهاند. چنان که به هر طرف نگاه میکردی، تعداد زیادی پدر سوخته را میدیدی که در همه جا بودند. در هر محلهای، در هر منصبی، در هر صنفی. اما به یکباره نسلشان منقرض شد. آنسان که امروز جوانها خیال میکنند پدرسوختهها کسانی هستند که پدرشان آتش گرفته و سوخته که این درست نیست. زیرا آنها در این سرزمین همواره در کمال رفاه و احترام بسیار زیستهاند و هرگز کسی پدرشان را نسوزانده است. پس مبدأ پدر سوختهها از کجاست؟
در واقع این عبارت از زمانی بر سر زبانها افتاد که مهاجرین رنگین پوست آفریقایی، سیاهها و برخی از مردم آن سوی خلیج فارس به کشور ما آمدند و به عنوان کنیز و غلام در خانهها شغلی گرفتند. بعد هم ازدواج کردند و چون رنگ پوست فرزندانشان تیره بود، به آنها فرزند سیاه سوخته یا پدرسوخته میگفتند و چون والدینشان مشاغل نازلی داشتند، پدرسوخته تبدیل به عبارتی تحقیر آمیز، ناخوشایند و ناسزاگونه شد.
اما کم کم پدرسوختهها در مسیر تاریخ حل شدند و رنگ باختند. چنان که در روزگار ما دیگر هیچ پدرسوختهای پیدا نمیشود. زیرا که دیگر نه غلامی هست و نه کنیزی. آنها همه خودشان آقا و خانماند. دیگر پدرسوختهای اینجا یافت نمیشود. مگر در زبان شفاهی مردم کوچه و بازار. [اما خب از آن نوع پدرسوخته های منفی معروف و مصطلح در عرف امروز جامعه، تا دلتان بخواهد، الی ماشاءالله داریم. کافی است دور و برتان را با دقت نگاه کنید!]