ترنج موبایل
کد خبر: ۸۸۸۳۵۵

​ترینیتی و پروژه منهتن؛ از کشفی آزمایشگاهی که مسیر تاریخ را تغییر داد چه می‌دانیم؟

​ترینیتی و پروژه منهتن؛ از کشفی آزمایشگاهی که مسیر تاریخ را تغییر داد چه می‌دانیم؟

شاید بطور خلاصه بتوان گفت که از آزمایش ترینیتی به عنوان آغازگر عصر اتم یاد می‌شود؛ عصری که با یک کشف آزمایشگاهی شروع شد و جهان را تکان داد.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- محمد حسن خلیلی؛ اگرچه بسیاری از ما در خصوص بمباران شهرهای هیروشیما و ناگاساکی مطالبی شنیده‌ایم، اما شاید کمتر از مقدماتی که به ساخت بمب هسته‌ای و آغاز عصر اتمی منجر شد، شنیده باشیم.

به گزارش فرارو، شاید اگر بخواهیم یکی از مهمترین رویدادهای قرن بیستم را نام ببریم، بی گمان ذهنمان به سمت چرخش جهان به سمت آزمایشهای هسته‌ای و ساخت بمب هسته‌ای برود؛ رویدادی که در میانه جنگ جهانی دوم به وقوع پیوست.

کشفی آزمایشگاهی که مسیر جهان را تغییر داد

همانطوری که بالاتر گفتیم، برای یافتن پاسخ این پرسش بایستی برگهای دفتر تاریخ را تا نیمه قرن بیستم و بحبوحه جنگ جهانی دوم و حتی اندکی پیش از آغاز جنگ جهانی دوم به عقب ورق بزنیم. همانطوری که در پایگاه اینترنتی «موزه تاریخ طبیعی آمریکا» (American Museum of Natural History) آمده، در سال 1938 سه شیمی‌دان در یک آزمایشگاه در شهر برلین آلمان کشفی کردند که مسیر تاریخ را تغییر داد. آنها موفق به شکافت اتم اورانیوم شدند. آنها متوجه شدند انرژی که به هنگام شکافت اتم اورانیوم ایجاد می‌شود آنچنان زیاد است که می‌تواند به میزان یک بمب انرژی بدهد. اما پیش از آنکه چنین بمبی ساخته شود، شماری مشکلات فنی بایستی حل می‌شدند.

آلبرت اینشتین و بمب هسته‌ای

اما شاید این پرسش به ذهن بیاید آیا «آلبرت اینشتین» که تقریبا بزرگترین فیزیکدان قرن بیستم به شمار می‌رفت، نقشی در ساخت بمب اتم داشته است یا خیر. در جواب باید بگوییم اگرچه نقش وی نقشی مستقیم نبوده، اما طبق آنچه در پایگاه «بیوگرافی» در خصوص نقش اینشتین در ساخت بمب اتم آمده، او در واقع بزرگترین اشتباه زندگی اش را در این خصوص انجام داد.

دیدار سرنوشت ساز با دوستی قدیمی

در واقع بر اساس داده‌های پایگاه بیوگرافی، همه چیز از یک دیدار با دوستی قدیمی اغاز شد. «لئو زیلارد» (Leo Szilard) یک فیزیکدان آلمانی- مجارستانی بود که در دهه بیست میلادی (دهه بیست قرن بیستم) با آلبرت اینشتین همکاری می‌کرد. در واقع اینشتین و زیلارد در آن دوران روی پروژه ای کار می‌کردند که به ساخت پمپ یخچالی که قطعات متحرک ندارد، ختم شد؛ چیزی که از آن به عنوان «یخچال اینشتین» یا «یخچال اینشتین- زیلارد» یاد می‌شود و در میان ایرانیان به «یخچال نفتی» مشهور بود.

همانطور که در بالاتر بیان شد، در سال 1938 دانشمندان آلمانی موفق شدند به شکل تجربی اتم اورانیوم را بشکافند. زمانی که زیلارد از این موضوع مطلع شد، به شدت نگران شد؛ چرا که وی در سال 1933 و در زمانی که در لندن مشغول به فعالیت بود، به ایده «واکنش زنجیره‌ای هسته‌ای» پی برده بود.

زیلارد در واقع پس از آنکه از این کشف دانشمندان هسته‌ای آلمان اطلاع یافت، نگران شد که هیتلر که آن زمان بر آلمان حکومت می‌کرد، بتواند به نخستین بمب اتمی دست پیدا کند. برای همین نیز در ابتدا زنگ خطر را در میان جمع‌های خصوصی که داشت، به صدا درآورد.

در سال 1939، زیلارد به دیدار دوست قدیمی‌اش یعنی «آلبرت اینشتین» رفت و با توضیح مفهوم «واکنش زنجیره‌ای هسته‌ای» برای وی و تأثیراتی که می‌تواند داشته باشد، او را شگفت زده کرد. به نوشته «ویلیام لانوئت» (William Lanouette)، نویسنده‌ای که درباره انرژی اتمی مطلب نوشته است، اینشتین پس از شنیدن توضیحات زیلارد در خصوص «مفهوم واکنش زنیجیره‌ای هسته‌ای» اذعان کرد که ابدا به چنینی چیزی فکر نکرده بود.

724

دیدار زیلارد با آلبرت اینشتین

تلاش اینشتین و زیلارد برای جلوگیری از دستیابی آلمان نازی به اورانیوم

پس از این گفت‌وگوی مهم، آلبرت اینشتین بلافاصله موافقت کرد که به دوستانش در خاندان سلطنتی بلژیک اطلاع دهد که آلمان نازی ممکن است به کشور کنگو (که آن زمان مستعمره بلژیک به شمار می رفت و با نام کنگوی بلژیک شناخته می‌شد) به دلیل آنکه دارای بزرگترین ذخایر اورانیوم جهان است، چشم داشته باشد.

اما مدتی بعد از این دیدار اولیه، زیلارد به این نتیجه رسید که مقامات آمریکایی نیز بایستی در خصوص این تصمیم آلمان آگاهی داشته باشند. برای همین نیز زیلارد و اینشتین سه هفته بعد، برای دومین بار با همدیگر ملاقات کرده و در این خصوص با همدیگر صحبت کردند که چطور می‌توانند با «فرانکلین دلانو روزولت»، رئیس جمهور آن زمان آمریکا ارتباط برقرار کنند؛ در نتیجه کار این دو فیزیکدان بر روی یکی از تأثیرگذارترین نامه‌های جهان در قرن بیستم آغاز شد.

نامه اینشتین به روزولت

در همین اثنا بود که زیلارد موفق شد از طریق دوستانی که داشت با «الکساندر ساکس» ( Alexander Sachs) یک بانکدار آمریکایی که با کاخ سفید نیز در ارتباط بود، ملاقات کند. پس از این دیدار ساکس به زیلارد گفت که او نیز پیش از این با روزولت  در خصوص تأثیرات اورانیوم صحبت کرده، اما دولت آمریکا تصمیم گرفته تا تحقیقات در زمینه اورانیوم را پیگیری نکند؛ چرا که فیزیکدانان دانشگاه کلمبیا گفته اند چشم انداز یک بمب اتمی بسیار ناچیز خواهد بود.

ساکس اعلام کرد اگر این مطلب را روزولت از جانب اینشتین بشنود، بخاطر شهرتی که اینشتین دارد، ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد. در نتیجه اینشتین به تشویق دوست قدیمی خود زیلارد و نیز تنی چند از دانشمندان مجارستانی پناهنده در آمریکا به نامهای «یوجین ویگنر» ( Eugene Wigner) و «ادوارد تلر» (Edward Teller) نامه‌ای را به تاریخ دوم اوت 1939 (10 مرداد 1318) خطاب به فرانکلین روزولت، رئیس جمهور آمریکا ارسال کرد.

721

722

متن نامه ارسالی اینشتین به روزولت

در ابتدای نامه اینشتین خطاب به روزولت گفت: قربان؛ برخی کارهای اخیری که از سوی «انریکو فرمی» (فیزیکدان آمریکایی ایتالیایی) و «لئو زیلارد» به من به شکل دست نویس ابلاغ شده، مرا به این نتیجه رسانده است که عنصر اورانیوم ممکن است به منبعی جدید و مهمی از انرژی در آینده نزدیک بدل گردد. به نظر می‌رسد جنبه‌های خاصی از وضعیت پیش آمده که هوشیاری و در صورت لزوم، اقدامی سریع از سوی دولت [آمریکا] را می‌طلبد. بنابراین، معتقدم وظیفه من این است که حقایق و توصیه‌های زیر را به اطلاع شما برسانم:

در طول چهار ماه گذشته این مسأله برای من محتمال و بلکه امکان پذیر شده است که ایجاد یک واکنش زنجیره‌ای هسته‌ای در مقدار زیادی از اورانیوم می تواند مقدار زیادی انرژی و مقادیر زیادی عناصر شبه رادیومی تولید کند و اکنون این مسأله قطعی به نظر می‌رسد که چنین چیزی در آینده نزدیک تحقق خواهد یافت. این پدیده همچنین می‌تواند به ساخت بمبهایی ختم شود که قابل تصور اند؛ بمبهایی بسیار قدرتمند که از نوع جدیدی ساخته شده اند. تنها یک نوع از این بمب که با قایق حمل شود و در یک بندر منفجر شود، ممکن است بطور کامل تمامی بندر را با تمامی سرزمینهای اطرافش تخریب کند.»

پروژه منهتن

در ابتدا روزولت به نامه اینشتین برای نزدیک به دوماه پاسخ نداد و همین امر نیز فیزیکدانانی که اینشتین را تشویق به ارسال این نامه کرده بودند، نگران کرد که شاید او تهدید یک جنگ هسته ای را جدی نگرفته است. از سوی دیگر، روزولت، رئیس جمهور آمریکا احساس کرد اگر هیتلر به چنین بمب قدرتمندی دست پیدا کند، ممکن است خطراتی مرگبار برای آمریکا داشته باشد.

برای همین نیز در تاریخ 19 اکتبر 1939 (26 مهر 1318) نامه ای در جواب اینشتین نوشت و به او اطلاع داد که کمیته‌ای از نمایندگان نظامی و غیرنظامی را مأمور کرده است تا درباره اورانیوم تحقیق کنند. اگرچه این اقدام نخستین گام بود، اما در نهایت اقدامات این کمیته به راه افتادن «پروژه منهتن» منجر شد؛ پروژه ای که وظیفه تحقیق و توسعه برای ساخت نخستین بمب هسته‌ای جهان را در زمان جنگ جهانی دوم برعهده داشت.

اینشتین همچنین دو نامه دیگر نیز در تاریخ 7 مارس 1940 (16 اسفند 1318) و 25 اوریل 1940 (5 اردیبهشت 1319) خطاب به روزولت نوشت و از او خواست تا تحقیقات بیشتری را در زمینه هسته‌ای به انجام برساند.

725

فرانکلین روزولت، رئیس جمهور سابق آمریکا

آزمایش ترینیتی

در پی تحقیقات دولت آمریکا روی ساخت بمب اتمی، سرانجام نخستین انفجار هسته‌ای از سوی دولت آمریکا در ساعت 5 و 29 دقیقه صبح روز 16 ژوئیه 1945 (25 تیر 1324) در صحرای آلاموگوردو در ایالت «نیومکزیکو» آمریکا به عنوان بخشی از پروژه منهتن با یک بمب پلوتونیومی انجام شد که به آزمایش «ترینیتی» معروف شد. نام ترینیتی که به معنای تثلیث در مسیحیت است، از سوی اوپنهایمر، رئیس آزمایشگاه لُس آموس و پدر بمب اتمی انتخاب شده بود.

آزمایش ترینیتی

آزمایش ترینیتی در ایالت نیومکزیکوی آمریکا

پشیمانی اینشتین

اینشتین البته خود هیچگاه روی پروژه منهتن کار نکرد و هیچ اطلاع قبلی نیز نداشت که قرار است بمب اتم بر روی شهرهای هیروشیما و ناگاساکی ژاپن استفاده شود. او بعدها از اینکه با نامه‌هایش سبب توسعه بمب اتم شد، بسیار ناراحت بود و گفته بود: «اگر می‌دانستم آلمانها نخواهند توانست بمب اتمی بسازند، چنین کاری نمی کردم.»

اینشتین تا پایان عمر چنین پشیمانی را با خود داشت. او یکسال پیش از مرگش در نامه ای به دوست شیمیدانش «لینوس پاولینگ» (Linus Pauling) در این خصوص صحبت کرد و گفت نگرانی‌اش از توسعه بمب اتم از سوی آلمان سبب چنین اقدامی شد. او همچنین نامه‌اش به روزولت را «بزرگترین اشتباه» در زندگی اش خواند.

728

تبلیغات
نویسنده : محمد حسن خلیلی
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات