فارنپالسی:
به طرز عجیبی در جنگ ۱۲ روزه ایران نفت فروخت!

رسانه آمریکایی نوشته با اشاره به نزدیکی بیشتر ایران و روسیه به چین در پی تحریمهای غرب، نوشته دوران استفاده از تحریمهای نفتی بهعنوان یک ابزار قهری به پایان رسیده است.
در ماه ژوئن و درحالی که ایران هدف حملات تجاوزکارانه آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفته بود، به قول نشریه آمریکایی، موردی عجیب اتفاق افتاد و صادرات نفت ایران افزایشی شد.
به گزارش ایسنا، به نوشته فارنپالسی، بهرغم حملات به ایران، این کشور به صادرات نفت ادامه داد و مشتریان نفت ایران در چین هم مقاومت به خرج داده و از خرید نفت این کشور ناامید نشدند.
این رسانه نوشته دلیل موفقیت ایران در فروش نفت خود بهرغم شرایط جنگی یک دلیل است: تحریمها دیگر موثر نیستند، حداقل نه به اندازهای که از ابتدا بود.
فارنپالسی نوشته است: تصور از تحریمها، بهعنوان یک ابزار قهری است که به یک کشور فشار اقتصادی وارد کند تا رفتار خود را تغییر دهد. در عمل اما کشورها در مقابل تحریمها مقاومت میکنند و ضمن تحمل هزینهها، بهدنبال راههایی برای دور زدن آن میگردند. تحریمها اکنون بهجای تغییر رفتار کشورها، باعث تغییر بازارها میشوند و روابط اقتصادی را تغییر شکل میدهند.
طبق این گزارش، دوران استفاده از تحریمهای نفتی بهعنوان یک ابزار قهری به پایان رسیده است.
این رسانه نوشته است: در حالی که بسیاری از سیاستمداران در واشنگتن هنوز وسوسه میشوند که تحریمها را به عنوان ابزاری برای جدایی از چین تشدید کنند، سیاست آمریکا با چرخش به سمت ابزارهای دیگر که قدرت تخریب کمتری داشته باشند، بهتر پیش میرود.
در این گزارش آمده که تحریمهای ایران و روسیه فراز و فرود تحریمهای نفتی به عنوان یک ابزار اقتصادی را نشان داده است. پس از کاهش شدید فروش نفت ایران پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و همچنین همهگیری کرونا، فروش نفت ایران اکنون به نزدیکی زمان پیش از تحریمها بازگشته و چین اصلیترین خریدار آن است.
برخلاف ایران، تحریمهای غرب علیه نفت روسیه، منابع مالی آن را هدف گرفت تا جریان آن را. اقداماتی نظیر تعیین سقف قیمت برای نفت روسیه از سوی سران گروه هفت بهمنظور کاهش توانایی روسیه برای دستیابی به منابع مالی بدون از بین بردن حضور نفت روسیه در بازار، اقدامی بود که غربیها احساس میکردند بر قیمتها تاثیر منفی خواهد گذاشت.
فارنپالسی در ادامه نوشته که هدف قرار دادن منابع مالی روسیه هم به اندازهای که غربیها امید داشتند، خوب پیش نرفت چراکه روسیه اکنون نفت خام خود را به آسیا گسیل داشته است.
در این گزارش آمده که تحریمها علیه ایران و روسیه باعث تغییر رفتار آنها نشده است؛ ایران در برابر فشارهای آمریکا در ارتباط با برنامه هستهای خود مقاومت کرده و روسیه هم میدان اوکراین را خالی نکرده است. تلاشها برای منزویکردن این دو کشور و همچنین ونزوئلا از بازار جهانی نفت، آنها را به تقاضای چین وابسته کرده است.
فارنپالسی در این گزارش آورده است: در حالی که آمریکا و متحدان این کشور، روسیه و ایران را به آغوش چین سوق دادهاند، تلاشها علیه یک بازیگر اقتصادی مانند چین که بزرگترین واردکننده انرژی در جهان است و بیش از ۱۰ درصد از عرضه نفت جهان را مصرف میکند، به راحتی قابل مهار نخواهد بود.
در این گزارش آمده است: علاوه بر این، جداکردن آنها از یکدیگر از طریق تحریمها مستلزم آن است که واشنگتن بازیگران آمریکایی و اروپایی را که با چین تجارت میکنند، به تحریمهای ثانویه تهدید کند. شرکتهای انرژی آمریکایی که میلیاردها دلار گاز طبیعی، نفت خام و محصولاتی مانند اتان را به چین ارسال میکنند، ناگهان دسترسی به بزرگترین مصرفکننده انرژی جهان را از دست خواهند داد. با وجود آنکه این اقدام برای چین دردناک است، اما برای تولیدکنندگان آمریکایی فاجعهبار خواهد بود.
رسانه آمریکایی به سران کاخ سفید توصیه میکند که «واشنگتن به جای افزایش فشار، باید کارآمدی تحریمهای نفتی را مجددا ارزیابی کند یا جسورانهتر، کنار گذاشتن کامل این سیاست را در نظر بگیرد».
در مورد ایران، ایالات متحده میتواند از کاهش تحریمها به عنوان انگیزهای برای ورود این کشور به مذاکرات بر سر توافق هستهای استفاده کند، در حالی که آمریکا به این موضوع اذعان دارد که توانایی آن برای محدود کردن معنادار صادرات نفت ایران محدود است. در مورد روسیه نیز ایالات متحده باید چرخش مشابهی داشته باشد و بیشتر به ابزارهای جایگزین، از جمله گسترش حمایت از اوکراین و هدف گرفتن صادرات سلاح روسیه، تکیه کند.
در پایان مطلب فارن پالسی آمده است: تحریمهای نفتی میتوانند باقی بمانند، اما این تصور را که تحریمها رفتار ایران یا روسیه را به طور معناداری تغییر خواهند داد، باید کنار گذاشت. واشنگتن و متحدانش باید واقعیت جدید را درک کنند که تحریمها بازار جهانی نفت را تغییر دادهاند، ایران و روسیه را وادار به نزدیکی بیشتر به چین کرده و جریانهای انرژی جهانی را در امتداد خطوط ژئوپلیتیکی و نه تجاری، منشعب کرده است.