مصطفی هاشمی طبا: نه راهاندازی قطار تهران قم اصفهان توجیه دارد، نه تخصیص ارز به چای دبش؛ چیزی که وجود ندارد عقل سلیم است

نامه ۲۴ نفر از صاحبنظران مسائل راهآهن به رئیسجمهور درخصوص راهآهن سریعالسیر تهران- قم- اصفهان هرچند به نظر محتوای فنی دارد، اما اگر بیشتر دقت کنیم، نشانه حضور آفتی در تصمیمگیریهای کشور یعنی عدم کاربرد عقل سلیم را در خود دارد.
مصطفی هاشمی طبا در شرق نوشت: هر انسان معمولی هرچند بیسواد باشد، میداند که درآمد خود را چگونه و با چه اولویتی خرج کند، اما متأسفانه در تصمیمگیریهای کشور این عقل سلیم به کار نمیرود. حاصل آن میشود نامهای با امضای ۲۴ کارشناس به رئیسجمهور درخصوص بهکاربردن عقل سلیم.
میدانیم قطار تهران- قم- اصفهان موجود است، اما تصمیمگیران به بهانه جذب توریست، طرح قطار سریعالسیر تهران- قم- اصفهان را با هزینه ۲/۷ میلیارد دلار ارائه کردهاند و استدلالشان هم کمک به گردشگران خارجی (کدام گردشگران؟) و تسریع در جابهجایی آنهاست؛ درحالیکه اصفهان از نظر ترافیک بسیار کند و از نظر امکانات اقامتی بسیار ضعیف است. نظر کارشناسان برقیکردن خط موجود با هزینه بسیار کمتر و امکان اضافهکردن سرعت تا ۲۰۰ کیلومتر در ساعت است.
در کنار این طرح میدانیم که قطار تهران- مشهد دوخطه است و امکان اعزام قطار مسافری هر ۲۰ دقیقه یک بار ممکن است. برای تهران- مشهد هم طرح قطار سریعالسیر دادند که هزینه آن به روایتی ۲۰ میلیارد دلار و به روایتی ۱۳ میلیارد دلار بوده است که بتواند زائرین را سریعتر به مقصد برساند. حال برای زائری که به زیارت میرود، تفاوت چهار ساعت با هشت ساعت چقدر تأثیر دارد، معلوم نیست.
این شلختهبازی در تصمیمات بدیهی، درحالیکه کشور بهشدت از لحاظ ارزی در مضیقه است، به آنجا میرسد که مبلغ ۲/۳ میلیارد دلار برای چای دبش ارز میدهند و وزیر اقتصاد مربوطه میگوید مردم نگران نباشند، ریال معادل آن پرداخت شده است و مقام مسئول امنیت ملی که حجاب و نه عدالت و توحید را عمق استراتژیک جمهوری اسلامی میداند، دستور عدم اجرای قرارداد کرسنت را میدهد که علاوه بر عدمالنفع فروش گاز، حدود ۲۰ میلیارد دلار زیان نصیب ایران میکند. در همین رابطه عقل سلیمی که مانع ایجاد پالایشگاه تصفیه مازوت شد و گاز را تنها منبع انرژی حرارتی در سراسر کشور کرد و قطع آن مترادف با ایجاد مسائل مختلف در کشور است نیز میتوان ذکر کرد.
حال کدام عقل سلیم حکم میکند مشکلات ارزی دارو و قطعات و مواد اولیه کارخانهها و نیروگاهها و کالای اساسی وجود داشته باشد و طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری پول نداشته باشند، اما قطار سریعالسیر لوکس مثلا برای زائران و توریستهای خارجی فراهم شود؛ درحالیکه با همین امکانات موجود و حداکثر برقیکردن آن مراد بیش از حد و ظرفیت حاصل میشود.
البته عقل سلیم جایش فقط در اولویتهای ارزی و مسائل اقتصادی و پروژهها نیست، عقل سلیم در زیر زبان هم نهفته است. زبان در دهان ای خردمند چیست؟ کلید در گنج صاحب هنر، چو در بسته باشد چه داند کسی، که گوهرفروش است یا پیلهور.
از آن نماینده مجلسی که بمبافکن B۲ را قارقارک مینامد و حتما F۳۵ را روروئک که میتواند از آریزونا به ایران بیاید و بمباران کند و برگردد، میگذریم؛ چراکه معلوم نیست از چه قماشی است و با رأی چه کسانی به مجلس آمده است. از گروه فرهیختگانی که خود را صاحب فلسفه، کمال، دانش و واژهشناسی میدانند، بعید است که به ناف یا بند تنبان متوسل شوند و اسرائیل را که بیش از هر ایالت، برای آمریکا مهم است، به صورت انفرادی قضاوت کند و عِده و عُدّه پشتیبان آن را نفهمد و نداند، هرچند بعید است مکنونات قلبی گوینده با اظهاراتش هماهنگ باشد. اگر بخواهیم تصمیمگیریهای خلاف عقل سلیم را بشماریم، بسیار بیشتر است و توهم و خودبزرگبینی نقش اصلی را دارد؛ مثل آنکه شعار دادند آمریکا و اسرائیل جرئت نمیکنند حمله کنند و از قِبل این حرفها و مسجدکردن کاخ سفید و حسینیهکردن الیزه کار را برای ما به تنگنا کشاندهاند.
مقام معظم رهبری در سالهای مختلف تأکید بسیار بر دشمنشناسی و تدبیر برای مقابله کردهاند و البته این نمونه بارز یک عقل سلیم است، اما آنان که نوعا متظاهرا سنگ ولایت بر سینه میزنند، آمریکا را موجود زبون و ترسو و در حال اضمحلال میخواندند و اسرائیل توسعهطلب، جنایتکار و کودککش را موجودی ضعیف تصور کردند که فقط در حال حفظ و دفاع از خود است و عنقریب به دریا ریخته خواهد شد، این نشانه عدم شناخت دشمن توسط عقل سلیم و خودبزرگبینی و توهم است.
اگر در شرایط عادی، هر کشوری نتواند اولویتها را تشخیص دهد و امکانات خود را حسب اولویت به کار نگیرد، طبیعی است که نمیتواند به حیات خود ادامه دهد. در کشور ما مانند آنچه در برنامههای پنجم، ششم و هفتم توسعه، به همه امور یکسان نگریستند و صد البته به اجرای هیچکدام توفیق نیافتند، بسیار است. درحالیکه امروز در مرکز توطئه استکبار و صهیونیسم قرار داریم و باید اولویتها تشخیص و به آن عمل شود، میبینیم پس از آتشبس تجاوز ۱۲روزه صهیونیسم، کارها همچنان به روال گذشته یعنی «ببینیم چه میشود»، در جریان است و هیچگونه برنامه مشخصی برای شرایط فعلی که همچنان در معرض خطر صهیونیسم اشغالگر و توسعهطلب و آمریکای سروریطلب است، دیده نمیشود. عقل سلیم را به کار گیریم.