چرخش دوباره به شرق؟
پشت پرده دیدار لاریجانی و پوتین در بزنگاه دیپلماسی

«به نظر میرسد ایران با توجه به شرق در عین ادامه تماسها با طرف غربی، در تلاش برای ایجاد این توازن است. لاریجانی نیز با توجه به تجربیات دیپلماتیک خود به عنوان دبیر شعام و مذاکرهکننده ارشد ایران در موضوع هستهای طی سالهای ۸۴ تا ۸۶، میتواند در این حوزه نقشآفرین باشد.»
عصر روز یکشنبه، کاخ کرملین خبری کوتاه از دیدار مشاور مقام رهبری و رئیسجمهور روسیه منتشر کرد. خبری که نشان میداد علی لاریجانی در سفری از پیش اعلام نشده به مسکو رفته و با ولادیمیر پوتین ملاقات کرده است. روایت طرف روسی از این سفر کلی و کوتاه بود.
به گزارش هممیهن، صرفاً اعلام شد که موضوع تشدید تنشها در خاورمیانه و وضعیت مسئله هستهای ایران مورد تبادل نظر قرار گرفته و پوتین نیز حمایت خود را از ثبات در خاورمیانه و حلوفصل سیاسی پرونده هستهای اعلام کرده است.
روز گذشته، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه درباره این سفر توضیحاتی داد که البته این اظهارات هم جزئیات بیشتری در خود نداشت. او در نشست خبری گفت: «آقای دکتر لاریجانی بهعنوان فرستاده ویژه رئیسجمهور، حامل پیام و دیدگاه کلان جمهوری اسلامی ایران راجع به تحولات منطقه، تحولات بینالمللی و همینطور روابط دوجانبه بودهاند.
دیدار بسیار خوبی با رئیسجمهور روسیه داشتهاند که در آن، در مورد طیف متنوعی از موضوعات، بهویژه روابط دوجانبه و مسائل منطقهای، پس از تحولات سه چهار هفته اخیر، گفتوگو کردهاند. این امر، متعارف است که کشورها به فراخور تحولات و با توجه به اهمیت موضوعات، فرستادههایی را به کشورهای هدف اعزام کنند.» او همچنین به این موضوع اشاره کرد که وزارت امور خارجه در جریان این سفر بوده و ناهماهنگی نیز وجود نداشته است.
اهمیت سفر لاریجانی
اعزام مشاور مقام معظم رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان فرستاده ویژه رئیسجمهور، نشاندهنده اهمیت تعامل با کشورهای شرقی در جریان تحرکات دیپلماتیک برای عبور از بحران فعلی است. هماهنگی تهران با مسکو و پکن به خصوص در موضوع هستهای، در سطح بالایی قرار دارد و امروز نیز جلسهای سهجانبه در سطح مدیران کل دستگاه سیاست خارجی سه کشور در تهران برگزار میشود. روسیه و چین به عنوان دو عضو برجام و اعضای دائم شورای امنیت، نقشی کلیدی در موضوع هستهای ایفا میکنند که میتواند منفی یا مثبت باشد.
چنانچه در سالهای دهه هشتاد،آنها دو پایه محکم قطعنامههای فصل هفتی ایران بودند. اما این فضا به مرور تغییر کرد و جمهوری اسلامی ایران نیز متوجه شد که روابط با مسکو و پکن باید بازسازی شود تا آنها بازیگران منفی پرونده هستهای نباشند. درحالیکه گفتوگوی ایران و تروئیکای اروپایی روز جمعه در استانبول برگزار میشود و روابط ایران و اروپا در تیرهترین حالت ممکن خود در نیمقرن گذشته قرار دارد، اهمیت این هماهنگیها با کشورهای شرقی دوچندان شده است. حل مسئله هستهای ایران که موضوع جلوگیری از بازگشت ذیل تحریمهای شورای امنیت را نیز در دل خود دارد، نیازمند برقراری تعادل میان شرق و غرب است.
به نظر میرسد ایران با توجه به شرق در عین ادامه تماسها با طرف غربی، در تلاش برای ایجاد این توازن است. لاریجانی نیز با توجه به تجربیات دیپلماتیک خود به عنوان دبیر شعام و مذاکرهکننده ارشد ایران در موضوع هستهای طی سالهای ۸۴ تا ۸۶، میتواند در این حوزه نقشآفرین باشد. علاوه بر این که طی سالهای ۸۷ تا ۹۹ به عنوان یکی از سران قوا، عملاً به صورت مستقیم و غیرمستقیم در این حوزه درگیر بوده است.
بازتاب در روزنامهها
بخشی از روزنامههای اصلی کشور با توجه به این که خبر دیدار پوتین و لاریجانی بدون هیچ اعلام قبلی، شامگاه یکشنبه اعلام شد، تا حد امکان به این سفر پرداختند. نحوه واکنش و ضریبی که به این رویداد مهم دیپلماتیک داده شد نیز در آنها متفاوت بود. روزنامه اصولگرای فرهیختگان با ترکیبی از عکس لاریجانی و پوتین، با تیتر دیدار ویژه در مسکو به تحلیل اهمیت این موضوع پرداخت. روزنامه سازندگی و جوان نیز دو روزنامه دیگری بودند که عکس یا تیتر یک خود را به این رویداد اختصاص دادند. سازندگی از تیتر دور تند دیپلماسی و جوان از عنوان حرکت لاریجانی در شطرنج راهبردهای جنگی استفاده کردند. همچنین روزنامه شرق تیتر یک خود را به این موضوع اختصاص داد. کیهان نیز با تیتری خبری به این موضوع پرداخت.
فرهیختگان در تحلیلی راجع به این سفر نوشت: «سفرهای سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران به روسیه و چین و مذاکرات با تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلیس) این گزاره را تائید میکند که تهران به اهمیت تثبیت شرایط پس از جنگ از طریق دیپلماسی پی برده است. کارکرد دیپلماسی برای تهران نه برای عقبنشینی، بلکه با هدف تثبیت دستاوردهای میدانی، مدیریت اعمال فشارهای غرب و جلوگیری از شکلگیری اجماع علیه ایران صورت میگیرد.
در تازهترین اقدام، علی لاریجانی، مشاور رهبر انقلاب در سفری که رسانههای منطقه آن را «غیرمنتظره» خواندند، به مسکو سفر کرد و در کاخ کرملین با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه دیدار و درباره اوضاع غرب آسیا و همچنین برنامه هستهای ایران گفتوگو کرد. سفر لاریجانی به مسکو آن هم در کمتر از چهار هفته پس از سفر وزیر امورخارجه، با توجه به جایگاه و نقش لاریجانی، جدا از نمایش عادیبودن رابطه دو کشور، بیانگر جایگاه مسکو در سیاست خارجی تهران است.» این روزنامه همچنین به سفرهای سال گذشته لاریجانی به دمشق و بیروت، حضور پررنگ رسانهای و همچنین مصاحبههای اخیر او در دوران جنگ پرداخت و از آن با عنوان بازگشت لاریجانی یاد کرد.
روزنامه سازندگی سفر لاریجانی به مسکو را بخشی از پازل دیپلماسی برای دور کردن کشور از جنگ دانست. روزنامه حزب کارگزاران در کنار اشاره به این سفر، دیگر تحرکات دیپلماتیک هفتههای اخیر را مدنظر قرار داد و به مرور آنها پرداخت. در بخشی از این گزارش آمده بود: «اگر نمودار سیر تحرکات دیپلماتیک ایران در سطوح مختلف را مشاهده کنیم به خوبی میبینیم که نهتنها قبل از جنگ ۱۲ روزه بلکه به خصوص پس از آن، دستگاه دیپلماسی کشورمان و سایر سطوح عالی سیاسی در حال فعال کردن و استفاده بیشتر از اهرم دیپلماتیک و رایزنی هستند. به عنوان مثال سفر علی لاریجانی به مسکو و دیدار وی با پوتین نشان از ضرورت تبادل نظر تهران با متحدان خود دارد.»
حمله رجانیوز
در رسانههای آنلاین، تندترین واکنش مربوط به سایت رجانیوز – نزدیک به سعید جلیلی – بود. این رسانه، سفر لاریجانی در حوزه سیاست خارجی را دستمایه حمله به دولت پزشکیان کرد و عملاً وارد عرصه دعواهای سیاسی شد. چراکه ارگان جریان سیاسی تندرو، از دل حمله به دولت، به تسویه حساب با دیگر اصولگرایان به خصوص جریان قالیباف نیز پرداخت.
رجانیوز نوشت: «کنار گذاشته شدن علی لاریجانی پس از روی کار آمدن شهید رئیسی در مهرماه ۱۴۰۰ نیز این گمان را تقویت میکرد که تنها در دوران حاکمیت غربگرایان در ایران، طرفهای شرقی تمایلی به همکاری در سطح رؤسایجمهور نداشته و مایلند تا تعاملات راهبردی را در سطحی جدیتر دنبال کنند. حالا و پس از چند سال گویا تاریخ در حال تکرار است. سفر لاریجانی به مسکو در دورانی که دولتمردان به طور روزانه مشغول ارسال پالس مذاکره با غرب هستند، پیام و معنای روشنی برای تحلیلگران سیاسی دارد اما در این بین، لشکر رسانهای وفاق همچنان ماجرا را وارونه جلوه میدهد.
نواصولگرایان و بلندگوهای اجارهای وفاق در حرکتی هماهنگ، سفر لاریجانی به مسکو را دستمایهای جدید برای حمله به سعید جلیلی قرار دادهاند. همان جریان مدعی وحدت ملی و همبستگی اجتماعی که کوچکترین نقدی به دولت را برنمیتابد، از سفر مشاور رهبری به مسکو خوراک تبلیغاتی علیه نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی تولید میکند! این جریان حتی از خود سوال نمیکند که این سفر با هدف تبادل پیام سیاسی، نه به معنای کنار زدن سعید جلیلی بلکه حاکی از به حاشیه رفتن جریان غربگرا در درون دولت و حاکمیت است. مشخص نیست این وفاق در شرایطی که تبادل پیام سیاسی اساساً جزو وظایف جلیلی نیست، چگونه انجام این مأموریت از سوی لاریجانی را به معنای نادیدهگرفتن او از سوی رهبری توصیف میکند.
از سوی دیگر، حامیان قالیباف که فریاد وحدت و مظلومنمایی آنان در برابر هر انتقادی بلند است، در روزهای اخیر ابتدا با طرح دروغ ممانعت خانواده شهدا از دیدار با جلیلی و سپس با طعنه به او پس از سفر لاریجانی به مسکو، بار دیگر فضای استادیومی و انتخاباتی را در عرصه رسانه زنده کردهاند و مانند همیشه، مانع از فهم صحیح اتفاقات شده و مشغول کوچه دادن به دولت و وزارت خارجه پس از این اتفاق معنادار هستند.»
روسیه و چین در دیپلماسی هستهای موثر هستند
محسن پاکآئین، دیپلمات پیشین و تحلیلگر سیاست خارجی درباره اهمیت این سفر به هممیهن گفت: «از چند بُعد میشود اهمیت این سفر را مورد توجه قرار داد؛ اول بحث رایزنیهای جمهوری اسلامی ایران و روسیه در ارتباط با مباحث مهم مثل تحولات سوریه، نسلکشی اسرائیل در غزه، مسئله هستهای، مذاکرات با اروپا. معمولاً در این مسائل با روسها رایزنی و تبادل نظر میکنیم و ارتباط نزدیکی داریم.
به اعتقاد من، بُعد دیگر این مسئله، توجه خاص رهبر معظم انقلاب به رایزنی با روسیه است. همچنین میشود به این تحولات که ذکر کردم، موضوع روابط دوجانبه را هم اضافه کرد. با اعزام مشاور مقام معظم رهبری به مسکو، این موضوع نشان داده میشود که ایشان به روابط با روسیه به طور خاص توجه دارند و رایزنی با این کشور را حائز اهمیت میدانند.» او اضافه کرد: «روسیه با توجه به اینکه عضو دائم شورای امنیت، بزرگترین همسایه ایران و قدرتی در سطح اوراسیا نه که در سطح جهان است، اهمیت بسیار زیادی دارد.»
سفیر پیشین ایران در آذربایجان، درباره نقشآفرینی روسیه و چین در این برهه زمانی نیز گفت: «هر دوی این کشورها اعضای دائم شورای امنیت هستند و میتوانند موثر واقع شوند. در خصوص ایران، پکن و مسکو میتوانند اروپا را متقاعد کنند که مسیری جز دیپلماسی و مذاکره برای اختلافات به خصوص در رابطه با برنامه هستهای صلحآمیز ایران را دنبال نکنند.
در بُعد منطقهای هم روسیه و چین باید بیش از گذشته در ارتباط با مسئله سوریه و جلوگیری از تجزیه این کشور و افزایش جنگهای داخلی و همچنین نسلکشی اسرائیل در غزه فعال باشند. فعالیتهای بینالمللی خود را افزایش دهند. قطعنامههایی در شورای امنیت سازمان ملل ارائه کنند که حتی اگر با وتوی آمریکا مواجه شود، فشار بر اسرائیل و آمریکا را بالا میبرد. اگر این دو کشور از همه توان خود استفاده کنند، ممکن است که اتفاقات خوبی برای استقرار صلح در غرب آسیا و جلوگیری از فاجعهای که به خاطر شرارتهای رژیم صهیونیستی در حال وقوع است، بیفتد.»
باید از ظرفیت لاریجانی استفاده کرد
امیررضا واعظ آشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا و عضو شورای مرکزی موتلفه، در تحلیل فعال شدن دوباره لاریجانی به هممیهن گفت: «آقای لاریجانی در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بیشتر از قبل فعال شد. من مصاحبههای ایشان بعد از جنگ را بسیار منطقی و خردمندانه تحلیل میکنم چون خیلی خوب صحبت کردند. مواضع انقلابی از خود نشان دادند و در عین حال ثابت کردند که جزو نیروهای باتجربه حوزه سیاسی هستند.
در حوزه بینالمللی هم صحبتهای آقای لاریجانی بازتاب پیدا کرد و خبرگزاریهای دنیا روی این اظهارات مانور دادند. صحبتهایشان هم روحیهبخش بود. در مورد سفر اخیر به روسیه و ملاقاتی که با پوتین صورت گرفت هم باید گفت که آقای لاریجانی مشاور مقام معظم رهبری هستند و قطعاً با نظر و حمایت ایشان این سفر را انجام دادند. به نظرم این سفر، سفری خواهد بود که هماهنگی ایران و روسیه و راهبردهای میان دو کشور را تقویت خواهد کرد.»
او ادامه داد: «نکته مهم این است که سعی ما باید استفاده از ظرفیت نیروهای خوب کشور باشد. رفتارمان طوری نباشد که افراد دارای ظرفیت و آنهایی که میتوانند در شرایط امروز کشور کمککننده باشند را از خودمان برانیم و به نحوی فکر کنیم که آنها خودی نیستند. موضوع خودی و غیرخودی را باید فراموش کرد. جنگ نشان داد که ما اگر یک ید واحد نباشیم، شکننده خواهیم بود.
خوشبختانه پیشگام این موضوع هم مردم بودند. همیشه میگویم باید از دشمنانمان یاد بگیریم. آنها هیچوقت سر اصولشان کوتاه نمیآیند و با یکدیگر جنگ و نزاع نمیکنند. بلکه به فرعیات میپردازند. ما هم باید این روش را داشته باشیم. روی اصول با یکدیگر جدل نکنیم. در سیاستهای پاییندستی به گفتوشنود بپردازیم و به نتیجهای برسیم.»
واعظ آشتیانی یادآور شد: «فکر میکنم آقای لاریجانی از آن دسته نیروهایی است که در این بزنگاه نشان داد قابلیتهای خاصی دارد. هرچند به ایشان در مسائلی مانند قصه برجام انتقاداتی وارد است. لاریجانی هم مانند دیگر افراد حوزه اصولگرایی و اصلاحطلبی فارغ از نقد نیست. اما مزیتهایی دارد. از جمله اینکه هیچ وقت با تهمت و توهین گفتوگو نمیکند. سیاستورزیاش سیاستورزی زرد نیست.
آن انتقادات هم باعث نمیشود که چنین نیروهایی که میتوانند به کشور کمک کنند را نادیده بگیریم. به نظرم لاریجانی نشان داد که قابلیت گفتوگو و ارائه گفتمان سیاسی کارآمد و سازنده دارد. برداشتم این است که نگاه آقای لاریجانی میتواند در آینده تاثیرات خوبی داشته باشد و اگر همین روند و فرآیند را طی کند، میتواند در آینده نهچندان دور یک چهره تاثیرگذار باشد.»