نقد روزنامه اصلاح طلب به رویکرد رسانهها؛ وقتی صداوسیما تازه یاد وطن افتاد!

«شوربختانه در چند دهه گذشته، در ادبیات آموزشی، تبلیغی و رسانهای به عنصر هویت ملی و سرزمینی و پاسداشت آن توجهی که در خور میهنمان باشد، انجام نمیشد. در این میان، به ویژه صداوسیما، در این برهه طولانی، به استثنای هنگامههای تحویل سال نو و شب یلدا، نشانهای از سرزمین و هویت ملی را بازنمایی نمینمود.»
توجه رسانه ملی به مساله میهندوستی و هویت ایرانی در طول جنگ 12 روزه واکنشهای بسیاری را برانگیخته است.
روزنامه اعتماد در مطلبی با اشاره به این موضوع نوشت: وطن و سرزمین، مهمترین محور همگرایی مردم یک کشور است و هیچ عنصری به اندازه آن نمیتواند همنوایی و انسجام ملی را پدید آورد و آن را پایدار و همیشگی سازد. با وجود اهمیت وطن و هویت ملی که پیرامون آن پدیدار میشود، در سالهای پس از انقلاب 57، تلاش آشکاری ازسوی برخی گروههای سیاسی برای به حاشیه راندن گفتمان میهن و هویت ملی به کار بسته شد.
درحالی که در این چند دهه پس از انقلاب، از دوران جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان و تنگناها و تحریمهای پس از جنگ، مردم نجیب این سرزمین برای ایران و حفظ یکپارچگی آن، سختیها را تحمل کردند. در گذشته تاریخی نیز مردم جای جای این سرزمین، سختیها را به جان خریدند تا سرزمینشان حفظ شود، همانگونه که برای نمونه در زمان جنگ جهانی اول و یورش نیروهای روسی به سرحدات شمال غربی کشور و خطه آذربایجان و پدید آمدن قحطی، مادر آذری که فرزندش گرسنه بود و ریشه گیاهی را با خاک میخورد، به ستارخان گفت «خاک میخوریم و خون میدهیم اما خاک به دشمن نمیدهیم.» در جنگ هشت ساله صدها هزار نفر از فرزندان این سرزمین برای حفظ میهن، جان شیرین خود را از دست دادند و شهدای جاودانه سرزمین شدند.
وقتی مردمی اینچنین برای سرزمین خود جانفشانی میکنند و جان میدهند تا ایران زنده بماند، چرا روحیه میهندوستی مورد بیمهری قرار میگیرد و سخن از ملیت و هویت ملی ناپسند شمرده میشود؟ شوربختانه در چند دهه گذشته، در ادبیات آموزشی، تبلیغی و رسانهای به عنصر هویت ملی و سرزمینی و پاسداشت آن توجهی که در خور میهنمان باشد، انجام نمیشد. در این میان، به ویژه صداوسیما، در این برهه طولانی، به استثنای هنگامههای تحویل سال نو و شب یلدا، نشانهای از سرزمین و هویت ملی را بازنمایی نمینمود. متاسفانه همین چند ماه پیش بود که در یکی از شبکههای تلویزیونی، مرز و جغرافیای سرزمینی به سخره گرفته شد و مرز سرزمینی و ملیت موضوعی بیهوده معرفی گردید!!
توجه افراطگونه به مباحث ایدئولوژیک و امتمحور، باعث شده بود تا ملت و سرزمین، کوچکترین محلی از اِعراب نداشته باشد و در اندازه بخشی از همان امت، به نشانگان هویتی و فرهنگی سرزمین خودمان، توجهی نمیشد. در این مدت که کشورمان درگیر جنگ شد، صداوسیما در یک تغییر جهتِ آشکار به مضامین و محتواهای ملی (سرود و ترانه، شعر و متن ادبی حماسی) روی آورد. بنده از بین رسانهها و کالاهای فرهنگی، بیش از دیگر رسانهها پس از مطالعه کتاب، از رادیو استفاده میکنم و حتی همزمان با انجام کارهای علمی، شنونده برنامههای رادیویی هستم. میتوانم ادعا کنم در این دو، سه هفته گذشته به اندازه چند دهه مضامین هویتی از برنامههای رادیویی به ویژه رادیو فرهنگ شنیدم. چرا این اندازه دیرهنگام، باید به انگارههای هویت ملی و میهنی توجه شود؟ این جنگ، نشان داد که تنها و تنها ایرانیان در هر کجای کره خاکی باشند و با هر باور و جهتگیری فکری، دغدغه وطن دارند و غم هموطنان را غم خویش و شادی آنها را شادی خود میدانند.
ما ایرانیان، با وجود گوناگونی فکری، قومی و مذهبی، در یک محور همنوا و همصدا هستیم و آن توجه به گوهر وجودی به نام «سرزمین ایران و میراث مشترک آن» است. دریغا که برای سالهای طولانی، رسانهها و بسیاری از مسوولان، این میراث مشترک را از ادبیات و برنامههای خود کنار گذاشته بودند. امیدوارم گفتمان مشترک ایران و سرزمین آن، در رسانهها و ادبیات جامعهمان همیشگی و نه مقطعی، باشد.
پاینده باد سرزمین ایران و هویت ایرانی.
نویسنده: اصغر میرفردی