ترنج موبایل
کد خبر: ۸۸۳۲۰۶

چرخش ریاض به سمت تهران به جای تل‌آویو!

چرخش ریاض به سمت تهران به جای تل‌آویو!

حمله نظامی متجاوزانه رژیم صهیونیستی به ایران در سحرگاه ۲۳ خرداد انجام شد. طی این حملات تاسیسات اتمی، مراکز نظامی و اماکن غیرنظامی از جمله مراکز درمانی، زندان اوین و محله‌های مسکونی هدف قرار گرفتند که موجب به شهادت رسیدن شماری از فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان هسته‌ای و شهروندان غیرنظامی شد.

تبلیغات
تبلیغات

نشریه آنلاین «کریدل» در گزارشی نوشته در پی اتخاذ راهبرد جنگی حساب‎شده از سوی ایران در پاسخ به تجاوزگری رژیم صهیونیستی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه که آسیب‌پذیری این رژیم و افول چتر امنیتی آمریکا را آشکار ساخت، عربستان را وادار به کنار گذاشتن فرضیات پیشین خود از امنیت منطقه کرده و اکنون ایران را یک عامل قدرت غیرقابل چشم‌پوشی در منطقه می‌یابد که نیازمند تعامل مستقیم با آن است.

به گزارش ایسنا، در رویارویی اخیر ایران و رژیم صهیونیستی که نشان‌دهنده تغییر قاطع در معادلات قدرت منطقه‌ای، به‌ویژه در خلیج فارس بود، پاسخ نظامی مستقیم و حساب‌شده ایران آسیب‌پذیری‌های راهبردی تل‌آویو را آشکار کرد و پایتخت‌های کشورهای خلیج فارس، به‌ویژه ریاض، را وادار به بازنگری در فرضیات دیرینه‌شان درباره امنیت منطقه‌ای کرد. 

حمله نظامی متجاوزانه رژیم صهیونیستی به ایران در سحرگاه ۲۳ خرداد انجام شد. طی این حملات تاسیسات اتمی، مراکز نظامی و اماکن غیرنظامی از جمله مراکز درمانی، زندان اوین و محله‌های مسکونی هدف قرار گرفتند که موجب به شهادت رسیدن شماری از فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان هسته‌ای و شهروندان غیرنظامی شد.

آمریکا دوم تیرماه با مداخله مستقیم در این درگیری سه تاسیسات هسته‌ای ایران در فردو، اصفهان و نطنز را با بمب‌های سنگرشکن هدف قرار داد. این تاسیسات آسیب زیادی دیده‌اند، اما افزایش سطح تشعشعات خارجی در آن‌ها گزارش نشده است.

این حملات متجاوزانه به تمامیت ارضی و حاکمیت ملی ایران در میانه مذاکرات غیرمستقیم تهران-واشنگتن درباره توافقی در زمینه محدودسازی برنامه هسته‌ای ایران و لغو تحریم‌های ایران رخ داد.

رئیس‌جمهور آمریکا فریبکارانه به وجود فرصتی برای دیپلماسی اشاره می‌کرد، درحالی که از برنامه رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران اطلاع داشت و به حمایت کامل از آن اذعان کرد.

ایران طی عملیات «وعده صادق ۳» و «بشارت فتح» به این حملات متجاوزانه پاسخ داد. درنهایت، حملات متجاوزانه به ایران با پیشنهاد آتش‌بس از سوی آمریکا در سوم تیرماه متوقف شد.

نشریه آنلاین کرِیدل با این مقدمه در گزارشی نوشت: این بازنگری تحت هدایت عربستان سعودی امری مجزا نبوده و عوامل زیادی بر آن اثرگذار بوده است. سال‌ها شکست سیاسی، نظامی و دیپلماتیک تحت قیمومیت آمریکا و اسرائیل، کشورهای خلیج فارس را به سوی تدابیر امنیتی پایدارتر و غیرتقابلی سوق داده است. آنچه اکنون شاهدش هستیم، از بین رفتن تدریجی اتحادهای منسوخ و گشایش کانال‌های عمل‌گرایانه و منفعت‌محور با تهران است. 

این نشریه با نوشتن این که «راهبرد جنگی ایران انتظارات منطقه‌ای را دگرگون کرد»، مطرح کرد: برخورد تهران با آخرین درگیری نظامی با تکیه آن بر ضربات دقیق، اتحادهای منطقه‌ای و تشدید حساب‌شده اقدامات، سطح جدیدی از بازدارندگی را نشان داد. تهران با استفاده از شبکه‌های منطقه‌ای، پایگاه‌های موشکی و پهپادهای پیشرفته، این رویارویی را با دقت مدیریت و از ورود به یک جنگ تمام‌عیار پرهیز کرد اما در عین حال، پیام‌های روشنی درباره توانایی خود در بازدارندگی و گسترش درگیری در صورت لزوم به دشمن ارسال کرد. 

به نوشته این نشریه، پیام این راهبرد به کشورهای حاشیه خلیج فارس این بود که «ایران نه منزوی است و نه آسیب‌پذیر. این کشور قادر است بدون ورود به یک جنگ گسترده، نتایج را در جبهه‌های مختلف رقم بزند».

یک دیپلمات عرب که در جریان این تحولات قرار داشته است، می‌گوید: این جنگ نقطه عطفی در تفکر عربستان سعودی بود. ریاض اکنون درک می‌کند که ایران یک قدرت نظامی بالغ است که در برابر تحمیل مقاوم است. فشارهای سنتی دیگر کارساز نیست. امنیت عربستان اکنون به تعامل مستقیم با ایران و نه با اسرائیل و قطعا نه تحت چتر امنیتی رو به افول آمریکا وابسته است.

این گزارش می‌افزاید: نارضایتی اصلی عربستان تشدید تجاوزات تل‌آویو علیه فلسطینیان و رد صریح ابتکارات صلح عربی، از جمله ابتکار صلح عربی به رهبری ریاض در سال ۲۰۰۲، نهفته است. سرسختی «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل، به‌ویژه گسترش متجاوزانه شهرک‌ها در بیت‌المقدس و کرانه باختری اشغال عربستان را نگران کرده است. 

کریدل با اشاره به اینکه «این تحریک‌ها نه تنها موجب اخلال در تلاش‌های دیپلماتیک می‌شود، بلکه به مشروعیت پان‌اسلامی این پادشاهی ضربه می‌زند و وادار به بازنگری در مورد اسرائیل به عنوان شریک راهبردی خود می‌شود»، نوشته منبع دیپلماتیک یادشده در این باره می‌گوید: این بن‌بست سیاسی اسرائیل، عربستان سعودی را وادار می‌کند تا در تصورات پیشین خود در منطقه تحدید نظر کند و ایران را به عنوان یک عامل قدرت منطقه‌ای غیرقابل چشم‌پوشی ببیند.

مهار به جای تقابل؛ چرخش ریاض به سمت تهران

این نشریه آنلاین نوشت: عربستان سعودی در پشت درهای بسته در حال پیشبرد راهبرد «مهار مثبت» با ایران است. این امر نشان‌دهنده فاصله گرفتن آشکار از دوران جنگ‌های نیابتی و خصومت ایدئولوژیک است. ریاض دیگر به دنبال تقابل نیست، بلکه به دنبال هماهنگی، به‌ویژه در مسائل امنیت منطقه‌ای و انرژی است. 

منابع دیپلماتیک به کریدل گفته‌اند که بازگشایی سفارت‌ها و افزایش هماهنگی امنیتی طرفین صرفا اثرات جانبی میانجیگری چین نبوده و منعکس‌کننده باور عمیق‌تر عربستان مبنی بر این است که عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی، به‌ویژه پس از آشکار شدن آسیب‌پذیری‌ تل‌آویو در جنگ اخیر، هیچ سود امنیتی هدفمندی ندارد.

به نوشته کریدل، «مسیر جدید ریاض همچنین نشان‌دهنده اشتیاق فزاینده آن برای راه‌حل‌های منطقه‌ای دور از واشنگتن است، موضعی که به‌طور فزاینده‌ای در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز رایج شده است».

در ادامه این مطلب مطرح شد: ایران به سرعت در حال تبدیل اهرم فشار نظامی به سرمایه سیاسی است. ایران فراتر از نمایش توانایی‌های موشکی و پهپادی، اکنون فعالانه در حال جذب کشورهای عربی خلیج فارس با پیشنهادهای همکاری اقتصادی، یکپارچگی منطقه‌ای و ساختار امنیتی بومی است. 

منابع آگاه به کریدل گفتند: ایران در حال دنبال کردن تعامل جامع با عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر و عمان است که شامل مشارکت‌های اقتصادی و همسویی در پرونده‌های کلیدی منطقه‌ای، از یمن تا سوریه و عراق می‌شود.

این نشریه آنلاین نوشت: موضع تهران با دیدگاه دیرینه آن سازگار است که طبق آن، امنیت خلیج فارس باید توسط کشورهای و مردم آن تعیین شود، نه توسط برنامه‌های خارجی.

تشکیل اتحاد جدید خلیج فارس

در ادامه این مطلب آمده است: این تحول دیدگاه این دیگر فقط محدود به عربستان سعودی نیست؛ امارات در حال گسترش همکاری اقتصادی با تهران است و در عین حال، کانال‌های امنیتی باز را حفظ می‌کند. قطر خط‌مشی دیپلماتیک محکمی با ایران را حفظ کرده و از اعتبار خود برای میانجیگری در گفت‌وگوهای کلیدی منطقه‌ای استفاده می‌کند. عمان همچنان پل مورد اعتماد منطقه و میانجی محتاط است. 

یک دیپلمات عرب که از تحولات اخیر مطلع است به کریدل می‌گوید: نشست‌های آتی کشورهای حاشیه خلیج فارس و ایران به موضوعات کشتیرانی در تنگه هرمز، همکاری و هماهنگی در حوزه انرژی و پرونده‌های گسترده‌تر منطقه‌ای معطوف خواهد بود. این اجماع در حال شکل‌گیری است که تفاهم با ایران دروازه‌ای به سوی مرحله پایدارتر در خلیج فارس باز می‌کند.

این نشریه آنلاین نوشت: در میان این تغییر جهت‌ها، اسرائیل خود را در انزوا می‌یابد و پروژه آن برای تشکیل یک محور ضدایرانی فروپاشیده است. پیمان «ابراهیم» که با میانجیگری آمریکا منعقد شد، زمانی به عنوان یک پیروزی راهبردی تبلیغ می‌شد اما اکنون در سراسر خلیج فارس چیزی بیش از بی‌علاقگی مودبانه برنمی‌انگیزند و حتی امضاکنندگان عرب فعلی آن نیز در حال عقب‌نشینی از مشارکت خود در این توافق هستند.

نخبگان سیاسی ریاض اکنون آشکارا سودمندی عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونییتی را زیر سوال می‌برد. با ادامه جنگ این رژیم علیه فلسطینیان در غزه، انتقاد جمعیت‌های خلیج فارس رساتر و رهبران عربستان محتاط‌تر می‌شوند. 

به نوشته این رسانه، «موضع عربستان بیان نشده اما غیرقابل‌انکار است: تل‌آویو دیگر نمی‌تواند امنیت را تضمین کند و دیگر نمی‌توان آن را به عنوان بازیگر بانفوذ در ثبات منطقه‌ای دید».

عمل‌گرایی به جای تقابل ایدئولوژیک

کریدل در بخش پایانی این گزارش نوشت: این گرم‌شدن روابط عربستان و ایران ایدئولوژیک نیست، بلکه سیاست عملی سرسختانه است. یک دیپلمات ارشد عرب در این باره به کریدل می‌گوید «ریاض در حال دور ریختن توهمات است. اکنون گفت‌وگو با همسایگان، نه اتحاد با واشنگتن و تل‌آویو، راهی برای حفظ منافع عربستان است. اکنون موضوع واقعیت‌های پیش رو است نه وفاداری‌های قدیمی. ایران اکنون جز ثابت معادله امنیتی خلیج فارس است».

دوقطبی «کشورهای حاشیه خلیج فارس در مقابل ایران» در حال رنگ باختن است. جنگ آخر روندی که مدت‌ها در حرکت بود را تسریع کرد، یعنی فروپاشی «پکس آمریکانا»(صلح آمریکایی) و ظهور منطقه‌گرایی چندقطبی. منطقه خلیج فارس در حال ترسیم مسیری جدید است که تبعیت از دیکته‌های آمریکایی-صهیونیستی نقش کمتری در آن دارد.

امروز، عربستان سعودی تهران را نه به عنوان تهدیدی که باید خنثی شود، بلکه به عنوان قدرتی می‌بیند که باید با آن تعامل کرد. چارچوب‌های امنیتی منطقه‌ای از درون در حال شکل‌گیری هستند. در همین حال، رژیم صهیونیستی به‌رغم لفاظی‌های بسیارش درباره یک «خاورمیانه» تحت رهبری تل‌آویو و با اتحاد عربی، برای حفظ جایگاه خود تلاش می‌کند. 

کردیل نوشت: اگر این تحولات ادامه یابد، ما در آستانه یک گذار تاریخی هستیم که ممکن است در نهایت، به منطقه خلیج فارس اجازه دهد تا امنیت و حاکمیت خود را بر اساس شرایط خود تعریف کند.  این یک آینده ایده‌آل نیست. اما یک ارتقائی راهبردی از دهه‌ها اطاعت است. عربستان سعودی در حال چرخش به سمت ایران است، نه از روی علاقه، بلکه از روی منطق.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات