مجتبی جباری «خاص»ترین مرد آبی

استقلال با هدایت مجتبی جباری عنوان قهرمانی جام حذفی را به دست آورد.
در جهنمیترین شرایط ممکن، لبخند گوشه لبان هوادارن استقلال نقش بست. درست در فصلی که تصمیمات عجیب و غریب مدیریتی، تغییرات گسترده و اتفاقات ناخواسته، کمر همت به سقوط و تزلزل استقلال بسته بود، به یکباره با به قدرت رسیدن مجتبی جباری، جهنم، تبدیل به بهشت شد و تیم از مدار خارج شدهی استقلال، قهرمان. آبیپوشان تهران در دیدار فینال جام حذفی به مصاف ملوان رفته بودند و توانستند با نتیجه یک بر صفر، رقیب را شکست داده و جام قهرمانی را بالای سر ببرند؛ آنها دقیقا در شرایطی که بدترین فصل دهه اخیر را تجربه میکردند، قهرمان شدند تا حالا کلی دلیل برای فخرفروشی به رقیب دیرینه یعنی پرسپولیس داشته باشند.
بالاتر از پرسپولیس، حضور در آسیا
استقلال با همین قهرمانی که به دست آورد توانست دوباره نامش را به تنهایی به عنوان پرافتخارترین تیم جام حذفی سر زبان بیندازد. آبیپوشان که پیش از این در عدد 7 با پرسپولیس برابر بودند، این بار از فرصت نهایت استفاده را کردند و با ثبت هشتمین عنوان قهرمانی توانستند بالاتر از رقیب دیرینه، در این جام قدرتنمایی کنند. البته که شاید این موضوع، ذیل داستان کسب سهمیه حضورشان در لیگ قهرمانان آسیا سطح 2، برای فصل آینده قرار بگیرد. استقلال با قهرمانی در جام حذفی، سهمیه حضورش در آسیا را هم قطعی کرد تا در فصلی که از ابتدا تا انتهایش از سوی رقیب دیرینه و هوادارانش طعنه و کنایه شنید، بهتر از آنها، به لحاظ دستاورد، کار کرده باشد. هرچند که این هشتمین قهرمانی، شاید اتفاقی هم نیست. «هشت» یادآور روزهای خاطرهساز مردی در استقلال است که «هشت» میپوشید و حالا هشتمین قهرمانی در جام حذفی را هم به ارمغان آورده است.
مجتبی؛ مرد خاص استقلال
درست است که در این مقطع نباید از کاری که جباری در استقلال کرد، حماسه ساخت. به ویژه اینکه تیم او در همین بازی فینال، دقایق زیادی بیرمق نشان داد ولی واقعیت این است که مجتبی جباری، بیشترین تاثیر را در قهرمانی استقلال دارد. او تیم بیرمق و بیجانی که پس از تغییرات زیاد به بوژوویچ رسید و نحیفتر شد را تحویل گرفت و به معنای واقعی متحول کرد. شاید تحولش در حوزه فنی چشمگیر نباشد ولی به لحاظ روحی و تزریق روحیه برتریجویانه، کارش بینقص است. نتیجه هم روشن است؛ جباری از مرحله یکچهارم نهایی جام حذفی، مرد اول کادر فنی استقلال بوده؛ 3 بازی، 3 برد، 4 گل زده، بدون هیچ گل خوردهای. روشن است که او برخلاف سایر تفکراتی که نزد دیگر مربیان استقلال در این فصل بود، موفقیت را نه در بردن بازیها، بلکه در کسب جام میدانست. او در دل جهنم، دست استقلال را گرفت و ماموریتش را با قهرمان کردن این تیم، به پایان رساند.