پیشبینی آماری از سفر ترامپ به جنوب خلیج فارس
تریلیونها دلار پول یا نمایش سیاسی؟ حقیقت قراردادهای عربستان، قطر و امارات با آمریکا

ترامپ از اعلان ارقام بزرگ برای تقویت وجهه خود بهعنوان مذاکرهکننده بهره میبرد. کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز از این اعلانها برای نمایش روابط نزدیک با آمریکا و جلب سرمایه. اما تجارت سالانه این ۳ کشور با آمریکا در ۲۰۲۳ حدود ۶۲ میلیارد دلار و سرمایهگذاری مستقیم خارجی در محدوده چند ده میلیارد دلار بود. این ارقام در مقایسه با ۳.۲ تریلیون دلار اعلامشده در ۲۰۲۵، شکاف عظیمی را نشان میدهند.
سفر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی در مه ۲۰۲۵، با اعلام تعهدات سرمایهگذاری به ارزش ۳.۲ تریلیون دلار، تردیدهایی را درباره واقعی بودن این ارقام و فاصله این ارقام اسمی تا تحقق عملی آنها ایجاد کرده است.
به گزارش همشهریآنلاین، این ارقام عظیم، شامل ۶۰۰ میلیارد دلار از عربستان، ۱.۴ تریلیون دلار از امارات و ۱.۲ تریلیون دلار از قطر، تحول در روابط اقتصادی آمریکا و خلیجفارس را نوید میدهند. با این حال، مقایسه این ارقام با حجم واقعی مبادلات اقتصادی گذشته (۲۰۱۷ تا ۲۰۲۴) تردیدهایی درباره صحت و امکان تحقق آنها ایجاد کرده است. آیا این اعداد بزرگ تنها برای جلب توجه اعلام شدهاند؟
ارقام اعلامشده، تعهدات خیرهکننده
در جریان سفر مه ۲۰۲۵، کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس تعهدات سرمایهگذاری زیر را اعلام کردند:
عربستان سعودی: ۶۰۰ میلیارد دلار در چهار سال، شامل ۱۴۲ میلیارد دلار قرارداد تسلیحاتی (سامانههای موشکی، رادار و هواپیماها) و ۸۰ میلیارد دلار در فناوری با شرکتهایی مانند گوگل و اوراکل. نیویورک تایمز اشاره میکند که این رقم ممکن است تا ۱ تریلیون دلار افزایش یابد، اما هنوز قطعی نیست.
امارات متحده عربی: ۱.۴ تریلیون دلار در ۱۰ سال، با تمرکز بر هوش مصنوعی، نیمهرساناها و انرژی. این تعهد در مارس ۲۰۲۵ توسط شیخ طحنون بن زاید اعلام شد و در سفر با قراردادهایی به ارزش ۲۰۰ میلیارد دلار (شامل دسترسی به تراشههای انویدیا) تقویت شد.
قطر: ۱.۲ تریلیون دلار، شامل خرید ۹۶ میلیارد دلاری تا ۲۱۰ هواپیمای بوئینگ، ۱۰ میلیارد دلار برای توسعه پایگاه العدید و ۴۲ میلیارد دلار قراردادهای دفاعی.
جمع این تعهدات، ۳.۲ تریلیون دلار، میشود. اما آیا این ارقام با واقعیتهای اقتصادی همخوانی دارند؟
مبادلات گذشته: شکاف با ارقام اعلامشده
برای ارزیابی صحت این تعهدات، نگاهی به مبادلات اقتصادی ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۴ بین آمریکا و این ۳ کشور ضروری است:
عربستان سعودی
سفر ۲۰۱۷: اعلام قراردادهای ۱۱۰ میلیارد دلاری تسلیحاتی و ۳۵۰ میلیارد دلاری در ۱۰ سال. طبق گزارش وزارت امور خارجه آمریکا، تا ۲۰۲۴ تنها ۳۰ میلیارد دلار (کمتر از ۱۰ درصد) اجرایی شد.
تجارت دوجانبه: در ۲۰۲۳، تجارت کالایی ۳۲ میلیارد دلار بود (۱۳ میلیارد دلار صادرات عربستان، عمدتاً پتروشیمی، و ۱۹ میلیارد دلار صادرات آمریکا، شامل فناوری).
سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI): سرمایهگذاری آمریکا در عربستان در ۲۰۲۳ به ۱۱.۳ میلیارد دلار و سرمایهگذاری عربستان در آمریکا به ۹.۶ میلیارد دلار رسید، عمدتا در حملونقل و املاک.
امارات متحده عربی
تجارت دوجانبه: در ۲۰۲۳.۲۴ میلیارد دلار تجارت کالایی ثبت شد.
سرمایهگذاری: سرمایهگذاری مستقیم خارجی آمریکا در امارات حدود ۱۵ میلیارد دلار بود. تعهد ۱.۴ تریلیون دلاری اعلامشده در ۲۰۲۵ بسیار فراتر از حجم فعلی است.
سفر ۲۰۱۷: قراردادهای محدودی امضا شد، و همکاریهای بعدی (مانند خرید تسلیحات) رشد کرد.
قطر
سفر ۲۰۱۷: قرارداد ۱۲ میلیارد دلاری با بوئینگ.
تجارت دوجانبه: در ۲۰۲۳.۶ میلیارد دلار تجارت کالایی.
سرمایهگذاری: سرمایهگذاری مستقیم خارجی آمریکا در قطر ۲.۵ میلیارد دلار. تعهدات قبلی قطر (۳۵ میلیارد دلار در ۲۰۱۵ و ۴۵ میلیارد دلار در ۲۰۱۹) بهطور کامل محقق نشد.
جمعبندی: تجارت سالانه این ۳ کشور با آمریکا در ۲۰۲۳ حدود ۶۲ میلیارد دلار (۳۲+۲۴+۶) و سرمایهگذاری مستقیم خارجی در محدوده چند ده میلیارد دلار بود. این ارقام در مقایسه با ۳.۲ تریلیون دلار اعلامشده در ۲۰۲۵، شکاف عظیمی را نشان میدهند.
چرا ارقام اعلامشده غیرواقعی به نظر میرسند؟
چند عامل نشاندهنده گزافهگویی در ارقام اعلامشده است:
طبیعت بلندمدت تعهدات: این ارقام برای بازههای ۴ تا ۱۰ سال هستند و شامل سرمایهگذاری مستقیم خارجی، قراردادهای تجاری و پروژههای مشترک میشوند. به گفته کارن یانگ از موسسه خاورمیانه، تحقق آنها به عواملی مانند قیمت نفت، سیاستهای کنگره آمریکا و ثبات منطقهای بستگی دارد. برای مثال، ۱.۴ تریلیون دلار امارات به معنای ۱۴۰ میلیارد دلار سالانه است، در حالی که تجارت فعلی ۲۴ میلیارد دلار است.
سابقهعدم تحقق: در ۲۰۱۷، عربستان ۳۵۰ میلیارد دلار تعهد داد، اما تا ۲۰۲۴ تنها ۳۰ میلیارد دلار اجرایی شد. نیویورک تایمز گزارش میدهد که در ۲۰۲۵، تنها ۲۲۲ میلیارد دلار از ۶۰۰ میلیارد دلار عربستان به پروژههای مشخص (۱۴۲+۸۰) اشاره دارد و بقیه مبهم است. این الگو نشاندهنده بزرگنمایی برای تبلیغات سیاسی است.
ابهام در جزئیات: کاخ سفید جزئیات کامل ۳.۲ تریلیون دلار را ارائه نکرده است. به گفته جان آلترمن از مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی، اعلام اعداد بزرگ برای جلب توجه انجام میشود، اما تحقق آنها نامطمئن است. برخی پروژهها (مانند قراردادهای فناوری عربستان) پیشتر در جریان بودند و بهعنوان دستاورد جدید اعلام شدند.
اهداف سیاسی: ترامپ از اعلان ارقام بزرگ برای تقویت وجهه خود بهعنوان مذاکرهکننده بهره میبرد. کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز از این اعلانها برای نمایش روابط نزدیک با آمریکا و جلب سرمایهگذاری داخلی استفاده میکنند.
ارزش واقعی قراردادها
با وجود گزافهگویی، برخی قراردادها واقعی و قابلاجرا هستند:
عربستان: قرارداد ۱۴۲ میلیارد دلاری تسلیحاتی مستقیما به شرکتهایی مانند لاکهید مارتین سود میرساند و ۸۰ میلیارد دلار فناوری میتواند ۵۰۰ شغل در آمریکا ایجاد کند (طبق برآورد موسسه بروکینگز).
امارات: قرارداد ۲۰۰ میلیارد دلاری، شامل همکاری در هوش مصنوعی و تراشههای انویدیا، امارات را به مرکز فناوری تبدیل میکند.
قطر: خرید ۹۶ میلیارد دلاری بوئینگ و ۱۰ میلیارد دلار برای پایگاه العدید، صنعت هوافضای آمریکا و نفوذ ژئوپلیتیکی را تقویت میکند.
طبق تحلیل صندوق بینالمللی پول، تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد این ارقام مستقیما به آمریکا میرسد، و بقیه صرف پروژههای مشترک یا زیرساختهای خلیج فارس میشود.
چرا خلیجفارس؟
انتخاب خلیجفارس به دلیل ثروت عظیم نفتی (۳۰ درصد ذخایر جهانی)، موضع حامی آمریکا و بازده فوری است. برخلاف شرق آسیا (با تنشهای چین-آمریکا) یا آفریقا (با تسلط چین)، این کشورها شرکای کمریسک هستند. عربستان (رتبه ۱۷ تولید ناخالص داخلی جهانی)، امارات (۳۲) و قطر (۵۴) با وجود رتبههای متوسط، نقش کلیدی در انرژی و سرمایهگذاری دارند.
پیامدها برای طرفین
آمریکا: حتی اگر بخشی از تعهدات محقق شود، مشاغل در هوافضا، فناوری و دفاع ایجاد میشود. قراردادهای تسلیحاتی و بوئینگ به اقتصاد ایالات متحده کمک میکند.
خلیجفارس: دسترسی به فناوری پیشرفته (مانند هوش مصنوعی)، تنوع اقتصادی (چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان، هدف فناوری امارات) و تقویت جایگاه ژئوپلیتیکی.
ارقام ۳.۲ تریلیون دلاری اعلامشده در سفر ۲۰۲۵ تا حدی گزافهگویی هستند. حجم مبادلات ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۴ (چند صد میلیارد دلار) و سابقهعدم تحقق تعهدات (مانند ۲۰۱۷) نشاندهنده شکاف بین اعلان و واقعیت است. با این حال، قراردادهای مشخص (مانند ۱۴۲ میلیارد دلار تسلیحاتی عربستان و ۹۶ میلیارد دلار بوئینگ قطر) بنا به ارزیابی رسانههای خارجی واقعی هستند و منافع اقتصادی برای هر ۲ طرف دارند. برای قضاوت دقیقتر، باید منتظر گزارشهای اجرایی و دادههای آتی بود. این ارقام بزرگ، بیش از آنکه بازتاب واقعیت باشند، ابزار نمایش قدرت دیپلماتیک هستند.