ترنج موبایل
کد خبر: ۴۰۲۲۳۲

چگونه صاحبخانه بی‌انصاف را ادب کنیم؟

چگونه صاحبخانه بی‌انصاف را ادب کنیم؟

شنبه راس ساعت ۹ شب، در حالی که ۲۵ روز تا پایان مهلت قرارداد اجاره‌مان باقی مانده بود، صاحبخانه به موبایلم زنگ زد و یک جمله نامفهوم به زبان آورد. شماره‌اش را با تلفن ثابت گرفتم و بعد از کلی من من کردن، گفت: برای تمدید قرارداد می‌خواهد مبلغ رهن و اجاره را افزایش دهد. با یک حساب سرانگشنی متوجه شدم رقمی که در نظر گرفته حدود ۵۰ درصد بیشتر از پارسال است. انتظار داشتیم چکار کنم؟ بدون حتی یک لحظه تردید گفتم خانه را خالی می‌کنیم و به مکالمه خاتمه دادم.

تبلیغات
تبلیغات
چگونه صاحبخانه بی‌انصاف را ادب کنیم؟
فرارو- آقای احمدی شنبه راس ساعت ۹ شب به موبایلم زنگ زد و گفت: «هنمنمن منهن هننمم منهنمنن». اول فکر کردم تلفن ایراد پیدا کرده یا موبایل خوب آنتن نمی‌دهد. عذرخواهی کردم و خواستم حرفش را تکرار کند. از آن طرف خط دوباره صدایی نامفهموم شنیده شد. جایم را عوض کردم، اما مشکل به قوت خود باقی بود. در حالی که به سمت تلفن ثابت خانه خیز برداشته بودم، یادم افتاد ۲۵ روز به پایان زمان قرارداد اجاره خانه‌مان باقی نمانده و احتمالا تماس تلفنی باید به همین موضوع مربوط باشد.
همسرم با نگرانی کنارم نشست. بعد از سلام و احوال‌پرسی آقای احمدی گفت: با چند مشاور املاک صحبت کرده و با توجه به قیمت جدید هر مترمربع مسکن در محله، قیمت جدیدی برای کرایه‌خانه در نظر گرفته است. آقای احمدی احتمالا بدترین صاحبخانه دنیاست. وقتی تیرماه پارسال خانه اش را دیدیم حتی با وجود ترک بزرگی که سرتاسر دیوار پذیرایی را گرفته بود و شکلی زشت و بدقواره به آن می‌داد از آن خوشمان آمد. اگر بخواهم صادقانه بگویم بیشتر محل خانه چشم‌مان را گرفت. چون تنها پنج دقیقه با خانه پدر و مادرم فاصله داشت و به این ترتیب هر وقت دلمان می‌خواست می‌توانستیم خودمان را سرشان خراب کنیم.

همان اول رک و پوست کنده به آقای احمدی گفتیم خانه را پسندیده‌ایم و اگر فکری به حال ترک روی دیوار کند، با وجود کرایه نسبتا زیادی که برایش تعیین کرده با هم به توافق می‌رسیم. زود اخم‌هایش توی هم رفت. ترک دیوار را نشان داد و گفت: اینکه چیزی نیست مال خود دیواره! فهمیدیم باید خانه را با ترک روی دیوار اجاره کنیم یا خرج نقاشی را خودمان بپردازیم. چاره‌ای نبود. یک روز بعد کلید را تحویل گرفتیم و به یک نقاش زنگ زدیم. طرف ۵۰۰ هزار تومان گرفت و در عرض یک روز از شر ترک زشت روی دیوار خلاص‌مان کرد.
محبوب‌ترین‌ها
یک ماه بعد از چیده‌شدن وسایل‌مان، پلیس زنگ هر چهار واحد را زد و خواست برویم پایین. یک افسر خوش تیپ و وظیفه‌شناس برایمان توضیح داد که در گشت‌زنی معمولشان به این نتیجه رسیده که ساختمان ما پایین‌ترین میزان امنیت در محل را دارد. توصیه کرد برای پیشگیری از دزدی هر چه زودتر برای نصب نرده و حفاظ آهنی، دوربین مدار بسته و در شیشه‌ای جلوی ورودی اقدام کنیم. همسایه‌ها از آقای پلیس تشکر کردند. قرار شد موضوع را به آقای احمدی هم اطلاع دهیم. اگر چه جوابش برای ما قابل پیش‌بینی بود، اما سه خانواده دیگر را شگفت‌زده کرد. آقای احمدی حاضر نبود پولی بابت ارتقا امنیت ساختمان بدهد.

با این حال شنبه راس ساعت ۹ و در حالی که ۲۵ روز تا پایان مهلت قرارداد اجاره‌مان باقی مانده بود، به موبایلم زنگ زد و یک جمله نامفهوم به زبان آورد. شماره‌اش را با تلفن ثابت گرفتم و بعد از کلی من من کردن، گفت: برای تمدید قرارداد قصد افزایش مبلغ رهن و اجاره را دارد. با یک حساب سرانگشنی متوجه شدم رقمی که در نظر گرفته حدود ۵۰ درصد بیشتر از پارسال است. انتظار داشتیم چکار کنم؟ بدون حتی یک لحظه تردید گفتم خانه را خالی می‌کنیم و به مکالمه خاتمه دادم. یکشنبه شب دوباره تلفنم زنگ خورد. آقای احمدی این بار با لحنی مهربان گفت: فکرهایش را کرده و، چون مستاجر‌های خوبی بوده‌ایم، تصمیم دارد فقط ۴۰۰ هزار تومان به اجاره‌خانه پارسال اضافه کند. از او تشکر کردم و گفتم با اینکه دلمان برای اولین خانه‌ای که در آن زندگی مشترکمان را شروع کرده‌ایم، تنگ می‌شود تصمیم داریم رنج اسباب‌کشی را به جان بخریم. راستش حتی با وجود اینکه آقای احمدی احتمالا بدترین صاحبخانه دنیاست، اما باز دلم نیامد بگویم تنها با دو ساعت و ۳۰ دقیقه جستجو خانه‌ای بزرگ‌تر و تمیزتر و امن‌تر در کوچه بالایی با همان رقم اجاره سال گذشته پیدا کرده‌ایم.
تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات

نظرات بینندگان

(۱۴ نظر)
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات