شش تصور اشتباه درباره طرح تنظیم بازار گوشت قرمز

خیلی از ما در مورد طرح عرضه گوشت تنظیم بازار کلی اشتباه میکنیم. از برداشت اشتباه سهیمهبندی شدن گوشت تا برداشت اشتباهی که گوشت تنظیم بازار را همان گوشت یخزده میداند. برای همین سراغ چند اشتباه عمدهای رفتیم که مردم در مورد گوشت تنظیم بازار مرتکب میشوند و خواندن آنها میتواند کممک زیادی به روشن شدن قضیه بکند.

۱- گوشت سهمیهبندی شده!
بزرگترین اشتباهی که خیلی از ما در مورد طرح تنظیم بازار میکنیم این است که فکر میکنیم گوشت سهمیهبندی شده. حالا اینکه این لفظ سهمیهبندی از کجا آمده خدا میداند. شما به هر قصابی که مراجعه کنید، هرچقدر دلتان بخواهد میتوانید گوشت بخرید و اصلا بحث سهمیهبندی گوشت مطرح نیست. احتمالا این فکر اشتباه از وقتی فکرمان را مشغول کرد که شنیدیم فروش گوشت تنظیم بازار صرفا با ارائه کارت ملی انجام میشود. آن موقع بود که خیلیها گمان کردند که گوشت سهمیهبندی شده و قرار است به هر کد ملی ماهی سه کیلوگرم گوشت بدهند. یک سوالی اینجا مطرح میشود و آن هم این است که به نظر شما آیا در کشور سامانه جامعی برای ثبت کد ملی و سهمیه و گوشت وجود دارد؟ آیا وقتی کارت ملی خود را برای دریافت گوشت تنظیم بازار نشان دادید، شماره آن را جایی ثبت کردند؟ اصلا بیایید یک بار این موضوع را امتحان کنیم.
۲- ۳.۵ کیلوگرم گوشت در ماه کم است!
فرآیند توزیع تنظیم بازار به شکلی است که هر کس صرفا میتواند در ازای ارائه کارت ملی ۳.۵ کیلوگرم گوشت تنظیم بازار بخرد. در بخش اول گفتیم که این به معنی سهمیهبندی نیست، ولی جدا از آن خیلیها فکر میکنند ۳.۵ کیلوگرم گوشت خیلی کم است. سوالی که اینجا پیش میآید این است که مگر روزی چند وعده گوشت میخوریم؟ سرانه کل مصرف گوشت در کشور سالی یک میلیون تن گوشت قرمز است. تازه آن هم گوشت قرمز؛ یعنی گوشت گوسفند و گوساله روی هم سالی یک میلیون تن. حالا این عدد را به ۸۰ میلیون نفر جمعیت کشور تقسیم کنید تا ببینید سرانه مصرف گوشت هر ایرانی کلا ۱۲ کیلوگرم در سال است. یعنی ماهی یک کیلو! حالا باز هم میگویید ۳.۵ کیلوگرم گوشت کم است و توهین به شخصیت والای ایرانیها محسوب میشود؟ حتی اگر دو برابر مصرف میانگین هم گوشت بخورید باز هم خیلی کمتر از ۳.۵ کیلوگرم در ماه گوشت لازمتان میشود.
۳- گوشت تنظیم بازار یعنی گوشت یخزده!
اشتباهات لفظی و دقت نکردن در استفاده درست از کلمات باعث شده خیلیها فکر کنند که گوشت تنظیم بازار همان گوشت منجمد گوساله برزیلی است. درحالی که گوشت تنظیم بازار انواع و اقسام دارد. همانطور که به چند شکل ممکن گوشت به کشور وارد میشود. از واردات دام زنده گرفته، تا لاشه که گوشت گرم میدهد و گوشت منجمدی که میشناسیم؛ بنابراین گوشت تنظیم بازار صرفا گوشت منجمد نیست و حتی ممکن است قطعات مختلف گوشت گرم از جمله ران و سردست و ... باشد.
۴- گوشت یخزده بد است!
علاوه بر اینکه خیلیها فکر میکنند گوشت تنظیم بازار همان گوشت یخزده است، خیلیها در مورد مصرف گوشت یخزده از خودشان مقاومت نشان میدهند. انگار که گوشت یخزده از فضا آمده یا در آزمایشگاه تولید شده و همراه خودش کلی ویروس و بیماری دارد! درحالی که گوشت یخزده هم همان فرآیند تولید گوشت گرم را دارد، با این تفاوت که برای صادرات به مسافتهای زیادی منجمد شده است.
۵- گوشت گرم وارداتی استرالیا بهتر از قرقیزستان است!
خیلیها نژادپرستی را در حد گوسفندها گسترش دادهاند. انگار که گوسفندهای استرالیایی چشم آبی هستند و قرقیزستانیها چشمهای آسیایی مشکی دارند. برای همین خیلی به مبدا گوشتهای وارداتی اهمیت میدهند و ترجیه میدهند گوشت استرالیایی بخورند تا قرقیزستانی. درحالی که آنچنان تفاوتی بین محل تولد و کشتار گوسفندها نیست. گوسفندهای استرالیایی صرفا به خاطر حجم بالای صادرات دام این کشور اسم درکردهاند و تفاوت خاصی با دام دیگر کشورها ندارند.
۶- تخصیص گوشت یخزده به یارانهبگیرها یعنی بقیه گوشت گران بخرند!
دو روایت مختلف با هم تلفیق شده و حالا انگار گوشت یخزده فقط به یارانهبگیرها تعلق میگیرد. آن هم نه هر یارانهبگیری، بلکه فقط آنهایی که تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند میتوانند از گوشت یخزده تنظیم بازاری استفاده کنند. قضیه از این قرار است که سیستم توزیع طرح تنظیم بازاری چند ماه است که به صورت آزمون و خطا در حال امتحان کردن روشهای توزیع است. در جدیدترین تغییرات روش توزیع گوشت تنظیم بازاری، قرار است که گوشت یخزده تنظیم بازاری به گروههای هدف تعلق بگیرد که همان افراد تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی هستند و قرار است توسط وزارت رفاه شناسایی شوند.