اصولگرایی علیه اصولگرایی!
سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری، بزرگترین جبهه اصولگرایی با ١٨ حزب و تشکل، برای دومینبار علیه سایر اصولگرایان سر به اعتراض برداشته است.
کمال سجادی برخلاف محمدرضا باهنر، رئیس جبهه پیروان که ترجیح میدهد همچنان میاندار باشد و به شکلی سخن بگوید که نه سیخ بسوزد و نه کباب، تاکنون دو بار انتقادات صریحی به اصولگرایان و جمنا کرده است؛ بار نخست همان زمان انتخابات مجلس بود که بهشدت از سهم ناچیز جبهه پیروان در فهرست تهران در برابر سهم جریانهای نوپایی مانند جبهه پایداری، ایثارگران و رهپویان انتقاد کرد و حالا هم از مشکلات ساختاری جمنا گفته و تلویحا به بازیگردانی احزابی مانند رهپویان و ایثارگران انتقاد کرده است.
جریانهای ریشهدار یا قدیمیتر اصولگرایی، در ماجرای انتخابات گذشته، یا وارد بازی نشدند یا از نواصولگرایان بازی خوردند و زیر یهخم آنها رفتند. حزب مؤتلفه از اول، ورودش به جبهه مردمی نیروهای انقلاب، اماواگر داشت و بعد هم درون خودش دچار شکاف شد و آخر سر هم مشخص نشد میرسلیم نامزد حزب است یا شخصا وارد گود انتخابات شده است.
او با انتقاد از نقش افراد بهجای احزاب و جریانها درون جمنا گفته است: «به طور مثال، اکنون جامعه اسلامی کارمندان، دارای مخاطبان فراوان و تعداد زیادی عضو کارمند و بازنشسته و تنها تشکل سیاسی کارمندی در کشور است که به فعالیت میپردازد؛ اما در جمنا به آن صورت که باید، به آن بها داده نمیشود.
برخی معتقدند که مأموریت جمنا که یکباره با آغاز انتخابات ریاستجمهوری سر برآورد، با پایان انتخابات ریاستجمهوری هم قاعدتا به پایان رسیده است. جمنا در اغما یا ابهام عنوانهایی است که میشد برای این جبهه استفاده کرد. همان روزهای بعد از انتخابات، محمدرضا باهنر در پاسخ به اینکه آیا پس از شکست اصولگرایان در انتخابات اخیر، جبهه مردمی نیروهای انقلاب (جمنا) همچنان محوریت اصولگرایان را بر عهده دارد یا نه، گفته بود: «خیر؛ هنوز معلوم نیست. در حال بحث هستیم و احتمال تجدید سازمان وجود دارد. البته جمنا ظرفیت بزرگی است ولی کامل نیست و باید تکمیل شود».
اعضای شورای مرکزی جمنا، هرازگاهی مصاحبه میکنند و از برنامههای آتی آن سخن میگویند. بر اساس آخرین جلسه این جبهه، قرار شده جمنا بهزودی سند راهبردی خود را که به تصویب شورای مرکزی رسیده و شامل راهبردها و برنامههای عملیاتی است، ابلاغ کند و فعالیت خود را بر اساس رویکردهای جدید برآمده از تجربه گذشته و تحلیل درست از فرصتها و تهدیدهای محیط شروع کند. مشخص نیست آنطور که سجادی دغدغه دارد، نقش بدنه و قشر اصولگرا در تدوین این سند راهبردی چقدر بوده یا اگر نبوده، بعد از این نقش آن چطور دیده شده است!