محسن رضایی در نامهای خطاب به رئیسجمهور؛
قصه سرهنگ و حقوقدان دیگر کارساز نیست!
به گزارش ایسنا، متن نامه محسن رضایی به شرح زیر است:
" بسم الله الرحمن الرحیم "
حجتالاسلاموالمسلمین جناب آقای دکتر روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
باسلام و تحیّت
جنابعالی و جمعی از دوستان شما، چندی قبل، با ادبیات جدیدی از جنگ و ضد جنگ، سخن گفتید، به دلیل خطراتِ استفاده از این نوع ادبیات برای امنیت ملی، مناسب دیدم، برادرانه و دلسوزانه، نکاتی را در قالب مکتوب، یادآور شوم.
با استقرار دولت ترامپ در آمریکا و تحرکات اسراییل و عربستان سعودی، شرایط منطقه تغییر کرده و نیازمند مراقبت بیشتری از سوی دولت شماست. تجربه این ملت نشان داده که هرگاه دولتی جمهوریخواه در آمریکا بر سرکار آمده، و همزمان در ایران، دولتی با مشی لیبرال بر سرکار باشد، فشارهای سنگینی بر جمهوری اسلامی واردشده و همچون چکش و سندان، منافع ملت ایران را تحتفشار قرار داده است. بیشک اگر جنابعالی با زبان جدیدی با آقای ترامپ سخن نگویید، ممکن است، رفتار فعلی جنابعالی از سوی حاکمان ایالاتمتحده، اظهار ضعف تلقی شده و تصوّر کنند که هر نوع فشاری بر دولت ایران، مؤثر واقع میشود. کما اینکه سخنگوی دولت جدید آمریکا، اعلام کرد که هشدار ما باعث شد ایران از پرتاب ماهواره، عقبنشینی کند.
در شرایط فعلی برخی معتقدند نباید آقای ترامپ را تحریک کرد که بیشک، این سخن درستی است، ولی نباید او را به رفتارهای غیرمعقول نیز امیدوار نمود که این خود، یک هنر است. اگر دو گانۀ جنگ و ضد جنگِ جنابعالی در عصر اوباما میتوانست دستاوردی داشته باشد، این ادبیات در زمان دولت فعلی آمریکا، ممکن است موجب سوءاستفادۀ جنگطلبان آمریکایی و اسرائیلی شود، چرا که هر سخن، جایی و هر نکته مکانی دارد و بیشک، امروز موقعیت ما نسبت به دولت دیروز آمریکا تغییر کرده است.
بر این اساس، نکاتی را یادآور میشوم:
۱ ـ جنابعالی واقف هستید که نتانیاهو، این فتنهگرِ منطقه و قاتل هزاران کودک، با کمک آل سعود، درصدد ماجراجویی و تحریک ترامپ علیه ایران، سوریه و عراق است. در چنین شرایطی، آیا سخن گفتن از یک گروه موهوم، در داخل کشور، بهعنوان عامل جنگافروزی، تأییدی برای آنها نخواهد داد؟ به فرض، اگر افرادی قلیل و غیرمسئول در داخل کشور، چنین افکاری علیه منافع ملی و امنیت ملت داشته باشند، باوجود رهبری حکیم و انقلابی و مردمی بصیر و آگاه و مسئولان امنیتی و نظامیِ دلسوز و توانمند و عاقل، آیا چنین تصویرسازی غیرواقعی، محلی از اعراب دارد؟ بنابراین اگر هم تهدیدی موجود باشد از سوی جنگ افروزانِ منطقه، یعنی اسراییل و عربستان است.
اگر از این جنگ، سخنی به زبان نیاورید و به تهدیدات منطقهای هم اشاره نشود و درنتیجه، توپ در میدان خودمان به چرخش درآید، و از یک جنگ فرضی و غیرواقعی، سخن به میان آید، نتیجه آن چه خواهد بود؟ بیتردید صحنه اصلی مبارزه که اقتصاد و تهدیدات ناشی از آن است به کنار گذاشته میشود و رکود ادامه مییابد و درنتیجه بجای استفاده از پشتوانههای نظام و رهبری، خود را از آن محروم میسازید، مردم را به کمک فرا نمیخوانید، درحالیکه اگر مردم و جوانان ما همچون دوران انقلاب و دفاع مقدس به صحنه بیایند، این جنگ را به یک شکوفاییِ بزرگ اقتصادی تبدیل میکنند.
۲ ـ دوگانه جنگ و ضد جنگِ جنابعالی، اگر شکل دیگری از همان قصه سرهنگ و حقوقدان باشد، باید گفت که این بار، نهتنها کارساز نخواهد بود، بلکه زیان فراوانی هم در پی خواهد داشت. چرا؟ که اولاً زحمات و تلاشها و برنامههای شما در مذاکرات با اوباما برای رفع تحریمها نتوانسته مشکلات اقتصادی را حل کند ثانیاً امروز، طرف شما آقای اوباما نیست و اگر صرفاً با شاکله حقوقدانیِ زمان اوباما، با ترامپ روبهرو شوید ممکن است آنها تصور کنند که فشار به ایران، جواب میدهد و میتوانند بدون پیامد و واکنشی هزینهبر از سوی ایران و روی میز مذاکره، حرف خود را به کرسی بنشانند.
اقتصاد قدرتمند همان اقتصادی است که در آن، رهبر، شرمنده جوانانش نباشد، همان اقتصادی است که در آن پدر، شرمنده فرزندانش نباشد، همان اقتصادی است که در آن مرد، شرمنده همسرش نباشد، همان اقتصادی است که در آن جوان، شرمنده خانوادهاش نباشد، همان اقتصادی است که در آن، مادر شهید نیازی به دستفروشی نداشته باشد و همان اقتصادی است که در آن، همسر جانباز، کارش به خودسوزی نکشد و در یککلام اقتصادی است که در آن، شأن و منزلت ملت بزرگ ایران حفظ شود.
۳ ـ جناب آقای روحانی، باوجود زحمات فراوانِ جنابعالی و جناب آقای ظریف در موضوع برجام، بپذیریم که اشتباهاتی هم داشتید. جنابعالی میدانید که من و دوستانم باوجود انتقاداتی که به برجام داشتیم، از مذاکرات حمایت کردیم، و ترجیح دادیم که در شروع کار دولت جدید، با عدم پیگیریِ انتقادات خود، کمکی به دولت کرده باشیم. ولی شما اولاً سیاست خارجی را محدود به برجام کردید و ثانیاً برجام که یک امر تاکتیکی بود را به مقولهای راهبردی تبدیل نمودید.
۴ ـ اخیراً یکی از مشاوران جنابعالی که از اساتید روابط بینالملل است به فقدان اندیشه در سیاست خارجی تصریح کرده است. البته این سخن، در خصوص دولتهای گذشته و فعلی، سخن سنجیدهای است، ولی نظام و رهبری، اندیشه مشخصی در سیاست خارجی دارد. ثمره این اندیشه را میتوانید در " ایران منطقهای " ببینید. " ایران منطقهای "، حلقه گمشده سیاست خارجی ایران بوده است. متأسفانه به دلیل عدم توجه دولت یازدهم، روابط خارجی ایران در منطقه، بهم خورده، شاید جنابعالی تصوّر میکردید که با نزدیک شدن به غرب، روابط منطقهایِ ایران تقویت میشود، درحالیکه خلاف آن تحقق یافت.
جناب آقای روحانی! خلاصه کلام اینکه اگر در فرصت تاریخیِ چند سال گذشته، دولت، در کنار دیپلماسی سیاسی و برجام، بهعنوان یک تاکتیک و نه راهبرد، همت اصلی خود را بر تبدیل کردنِ تهدیدات اقتصادی به یک فرصت تاریخی با بسیج سرمایههای انسانی و مالیِ داخلی متمرکز کرده بود و سیاست خارجی را در اختیار تولید و اشتغال و پول ملی میگذاشت جامعه ما به یک شکوفایی کمنظیری دستیافته بود.
بههرحال از گذشته باید درس گرفت. بیاییم با اتحاد کامل و برادری و در مسیر رهبریِ عالیقدر نظام و بهکارگیری تواناییهای داخلی و بها دادن به مردم واعتماد به جوانان کشور، دشمنان ایران اسلامی وملت فداکارمان رادرسومین گام انقلاب، که عبور موفقیت آمیز از ایستگاه اقتصاد وفرهنگ است، بهه شکست کشانده، شگفتی دیگری را درکنار انقلاب و دفاع مقدس، رقم بزنیم؛
محسن رضایی