در ۲۰۱۶ جان چه کسانی اهمیت دارد؟

امروزه ما با بزرگترین جابهجایی بشر روبرو هستیم- بیش از شصت میلیون نفر به دلیل جنگ، بدبختی یا ستم و سرکوب از خانههای خود در کشورهایی مانند روسیه، افغانستان، سومالی و اریتره بیرون راندهشدهاند. درصد کمی از این مردان، زنان و کودکان بیچاره زندگی خود را با وارد شدن به کشتیهای پرازدحام به خطر انداختهاند و خود را به دروازههای اروپا رساندهاند.

فرارو- امروزه ما با بزرگترین جابهجایی بشر روبرو هستیم- بیش از شصت میلیون نفر به دلیل جنگ، بدبختی یا ستم و سرکوب از خانههای خود در کشورهایی مانند روسیه، افغانستان، سومالی و اریتره بیرون راندهشدهاند. درصد کمی از این مردان، زنان و کودکان بیچاره زندگی خود را با وارد شدن به کشتیهای پرازدحام به خطر انداختهاند و خود را به دروازههای اروپا رساندهاند.
به گزارش فرارو به نقل از هافینگتون پست، در رویارویی با این بحران، مقامات اروپایی باید یک تصمیم اساسی میگرفتند- با کمک یکدیگر پناه گاهی برای این افراد ایجاد کنند، یا آنها را به کشورهای دیگر بفرستند که مردم اروپا درد و رنج آنها را نبینند و رهبران اروپایی بهراحتی شرمساری خود را پنهان کنند.
اروپاییها راهحل دوم را انتخاب کردند.
در ماه مارس قراردادی میان اتحادیه اروپا و ترکیه امضا شد که بر اساس آن اروپا به ترکیه کمک مالی و سیاسی میکند تا این کشور از ورود پناهجویان به سواحل اروپا جلوگیری کند و زندانیان اردوگاههای یونان را به خاک خود راه دهد. برای MSF ، این قرارداد کثیف نشانهای تاریخی از کنارهگیری اروپا از وظایف اخلاقی و قانونی در پناه دادن به افراد نیازمند و آواره است.
گرچه برونسپاری مهاجرین مفهوم و پدیدهای جدید نیست، اما این قرارداد تلاشی بیسابقه و سازمانیافته برای خارج کردن پناهجویان است. اروپا پیامی خطرناک به سایر کشورها میدهد: میتوان از پناه دادن به آوارگان صرفنظر کرد.
اگر اکثر کشورهای دنیا این روند را پیش بگیرند، مفهوم پناهندگی بهطور کامل از میان خواهد رفت. مردم در مناطق جنگی اسیر خواهند شد و چارهای جز ماندن و مردن نخواهند داشت. بمب باران اخیرِ اردوگاه پناهجویان در ادلب که بیستوهشت کشته بر جای گذاشت نشان میدهد مفهوم "مکان امن" در سوریه بیمعناست.
با این قرارداد، رهبران اروپایی تصمیمی گرفتهاند که باید برای شهروندان مرفه اروپا سؤالهای زیادی را برانگیزد. در 2016 چه کسانی هنوز انسان محسوب میشوند؟ زندگی چه کسانی از اهمیت برخوردار است؟ چه بلایی بر سر همدردی و بشردوستی آمده؟ و در رویارویی باغم و ناامیدیِ افرادی که زندگیشان ازهمپاشیده شده، همبستگی دیگر افراد کجا رفته است؟

سازمانهایی مانند MSF که بیش از پانزده سال است به پناهجویان کمک میکنند، اکنون نقش بسیار کمرنگتری دارند و به این دلیل شدیداً فعالیتهایشان زیر سؤال است.
رهبران اروپا که هنوز هم از اقدامات بازدارنده خود مانند لایههای سیمخاردار، سگهای محافظ و ساخت دیوارهای بلند راضی نیستند، اکنون برای کنترل مرزها به سوءاستفاده از کمکهای بشردوستانه روی آوردهاند.
قرارداد ترکیه و اتحادیه اروپا بهجای کمکرسانی به نیازمندان بدون توجه به مسائل سیاسی، به اصول انساندوستی خیانت میکند و در مقابل حملونقل دریایی را برای این افراد دشوارتر میسازد.
کمکهای بشردوستانه باید از قراردادهای سیاسی جدا شود و بدون توجه به تعداد افرادی که از ترکیه به اروپا میروند، به همه افراد نیازمند یاری رسانده شود.
اروپا میلیاردها یورو برای این قرارداد هزینه میکند و یک معضل بزرگ برای جوامع بشری به وجود میآورد. چگونه سازمانهای کمکرسانی باید در سایهی یک سیاست ضد انسانی که هدف جلوگیری از ورود پناهندگان به خاک اروپا را دارد، به این افراد نیازمند کمک کنند؟

بدون شک مشکلات زیادی در ترکیه وجود دارد. ترکیه کشوری است که هماکنون در برقراری امنیت برای سه میلیون پناهنده در خاک خود با مشکلات فراوانی روبرو است؛ اما کمکهای بشردوستانه را نمیتوان با چانهزنیهای سیاسی متوقف کرد.
پناهجویان کالا نیستند که خریدوفروش شوند و اروپا نمیتواند از زیر این مسئولیت شانه خالی کند. بهجای هل دادن این افراد به سمت خطر و پول دادن به ترکیه برای جلوگیری از ورود آنها، اروپا باید از منابع و تواناییهای قابلتوجهش برای استقبال و حمایت از این پناهجویان استفاده کند.