خانه کنار دریا
یادداشت منتقد" ورایتی" درباره ی "درباره الی"
سایت خبری تحلیلی "سینمای ما" با درج یادداشتی از "آلیسا سیمون" با ترجمه پیمان جوادی به بررسی "درباره الی" آخرین ساخته ی اصغر فرهادی کارگردان مستعد ایرانی پرداخته است. این یادداشت را در ذیل می خوانید:
«درباره اِلی» چهارمین فیلم اصغر فرهادی فیلمنامهنویس و کارگردان خوشقریحه و بااستعداد ایرانی ست. فیلم با مجموعهای از بازیگران جوان و تازهنفس فرهنگ فریبکاری و نیرنگ را در بخشی از جامعه مدرن و امروز ایرانی با روایتی پیچیده و مبتنی بر جزئیات فراوان به تصویر میکشد.
این درامی کمی بیش از حد طولانی درباره تعطیلات فاجعهآمیز چند خانواده متوسط تهرانی در ساحل دریاست. جالب اینکه، بسیاری از تماشاگران ایرانی که به گفته خود جذابترین فیلم سالیان اخیر سینمای ایران را شاهد بودهاند اذعان میکردند که حداقل تا مدتی -و شاید به زودی- به تماشای دوباره فیلم نخواهند رفت.
اِلی (ترانه علیدوستی) معلمی زیبا و خونگرم است که به شدت از اینکه در میان جمعی غریبه و ناآشنا به سر میبرد ناراحت و مُعَذَب به نظر میرسد.
این گروه متشکل از جمعی از دوستان و رفقای قدیمی و همدانشگاهیهای سابق است (دو زن و شوهر، یک خواهر و برادر و یک گروه سه نفره از بچهها) که افتان و خیزان و به آرامی در امتداد سواحل زیبای دریای خزر با راهنماییها و طرح و برنامهریزی سپیده (گلشیفته فراهانی) خود را به یک خانه ساحلی میرسانند تا چند روز از تعطیلات خود را در آنجا سپری کنند.
سپیده، مادر یکی از شاگردهای اِلی در مهدِ کودک است و پرتکاپو و پرانرژیتر از بقیه به نظر میرسد. سپیده منظور اصلی خود را از دعوت اِلی به این سفر تفریحی پنهان میکند، آنچه را که بزودی برای دیگران آشکار میشود.
او قصد دارد تا شرایطی به وجود آورد تا اِلی و احمد (شهاب حسینی) به ازدواج یکدیگر درآیند. احمد به تازگی از زن آلمانیاش جدا شده و بسیار علاقهمند به داشتن یک همسر ایرانی ست.
همانطور که این گردش و سفر تفریحی-خانوادگی پیش میرود به طور اتفاقی دروغها آشکار میشوند و پردهها فرو میافتند و از این لحظه به بعد به شکلی هراسانگیز فضای التهابآمیزی به وجود میآید که لحظه به لحظه به آن دامن زده میشود. بالاخره چنان شرایطی به وجود میآید که تعدادی از افراد گروه تصمیم بازگشت به تهران را میگیرند و ...
در ایران هم به مانند دیگر جوامع، فرهنگها و رسم و رسوماتی وجود دارد که تنها خودشان آنها را پذیرفته و قبول دارند. به عنوان مثال برخی از مردم ایران کارهایی انجام میدهند که آن را "تعارف" نام گذاشتهاند. بر طبق یک ضربالمثل ایرانی "تعارف" آمد و نیامد دارد، چیزی که در این فیلم به فاجعه ختم میشود.
گروهی از دوستان قدیمی بر طبق فرهنگ و رسوم ایرانی قرار میگذارند تا برای مدتی دور هم جمع شوند. آنها در جمع دوستانه و صمیمی خودشان کارهایی انجام میدهند که بیربط به فرهنگ و آئین پارسی و ایرانی نیست.
به عنوان مثال در صحنهای همه افراد گروه -از زن و مرد گرفته تا بچهها- مثل تماشاگران یک نمایش به ردیف در کنار هم مینشینند و به نمایشهایی انفرادی و تک نفره و گاه پانتومیم از هرکدام از افراد گروه نگاه میکنند و با سر و صدا و جیغ و داد و فریاد نظرشان را درباره آن بیان میکنند.
ممکن است فیلم در نیمه اول به گونهای متفاوت دیده شده و ارزیابی شود اما در نهایت کسالتآور و ملالتآور است. در این بخش از فیلم مردها چندان دوستداشتنی نیستند، رفتار خودپسندانه و برتریجویانهای نسبت به زنها و بچهها دارند و رفتار و کردارشان تا اندازهای نامطبوع و ناخوشایند است.
اما بعد از یک حادثه هراسانگیز و عمیقا نگرانکننده در دقیقه 45، فرهادی با قرار دادن نشانههایی ریتم فیلم را به یکباره عوض کرده و بر میزان هیجان و تعلیق فیلم -و کشمکش میان کاراکترها- میافزاید.
از این لحظه به بعد فیلم تبدیل به یک تریلر معمایی و پیچیده میشود که یادآور این جمله سِر والتر اِسکات است: "آه، طرحهای درهم پیچیده و درهم تنیده برای زمانی که برای اولین بار فریب دادن را امتحان میکنیم."
در حالیکه «درباره اِلی» ژرفنگری و تعمق توصیف و روایتگری فیلمهای پیشین فرهادی را ندارد اما شیوه روایی پیچیده و مجذوبکنندهای برای خود اتخاذ نموده است. با این همه، کیفیت متغیر و ناپایدار بازیهای بازیگران فیلم مانع از آن میشود تا «درباره اِلی» به بهترین کار فرهادی تبدیل شود.
فراهانی و علیدوستی (که در «شهر زیبا» و «چهارشنبه سوری» فرهادی هم حضور داشت) در ایفای نقشهای خود بهترین بازیها را در میان گروه بازیگران فیلم ارائه نمودهاند. آنها به خوبی تمام جنبههای زنانه نقششان را نشان میدهند بدون اینکه ترحمانگیز به نظر برسند.
صابِر اَبَر که در دقایق پایانی فیلم در نقش نامزد اِلی ظاهر میشود قاطعترین مرد داستان بوده و حضوری قوی و موثر دارد. فیلمبرداری فیلم به شکلی ماهرانه و حرفهای به صورت دیجیتال توسط حسین جعفریان فیلمبردار «چهارشنبه سوری» انجام شده است.
جعفریان با تغییر تدریجی رنگهای ابتدایی فیلم از رنگهای اصلی به سایه روشن و رنگهای سرد در نیمه دوم فضایی دلگیر و حزنانگیز که حاکی از وجود غم، تشویش و اضطراب است را خلق نموده. اما نباید به سادگی از کار تدوینگر فیلم گذشت که تاثیر به سزایی در بهبود کیفیت فیلم داشته است.
هایده صفییاری با حذف صحنههای تکراری سرعت بیشتری به ریتم فیلم بخشیده و ضرباهنگ مناسب و مورد نظر فرهادی را خلق کرده است.