عباس عبدی روزنامه نگار اصلاح طلب به توئیت محمد صالح مفتاح فعال رسانهای اصولگرا درباره فاکتور کردن هشتگهای توئیتری برای شهید حججی توسط عدهای واکنش نشان داد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۵۲۰ مطلب
عباس عبدی روزنامه نگار اصلاح طلب به توئیت محمد صالح مفتاح فعال رسانهای اصولگرا درباره فاکتور کردن هشتگهای توئیتری برای شهید حججی توسط عدهای واکنش نشان داد.
آنچه را که میتوان به عنوان یک گزاره پذیرفتنی طرح کرد، تغییر رویکرد ایران نسبت به نظام بینالملل است. در داخل این نظام میتوان بازی کرد و عرض عریضی هم دارد. میتوان یارگیری کرد، میتوان قراردادهای ۲۵ساله بست، ولی به محض اینکه اصول این نظام را نادیده بگیرید، زیان، پشت زیان خواهد بود.
اکنون و با بهبود روابط اعراب و اسراییل اقداماتی برای تغییر حوزه ورزشی اسراییل در دستور کار است و بعید نیست که طی یکی، دو سال آینده به آسیا بیاید. این اتفاق معادل حذف کلی ورزش ایران از فدراسیونهای آسیایی و جهانی خواهد بود.
چرا نگاه بلندمدت در ایران غایب است؟ به این علت که منافع کوتاهمدت بسیار مهمتر از نتایج بلندمدت است. بلندمدت برای سیاستگذار نقد و عینی نیست، امری نسیه و دور از دسترس است، در حالی که کوتاهمدت نقد و مهم است.
اصلاح ساختاری یعنی برقراری یک قاعده کلی برای قیمتگذاری که خارج از اراده دولت باشد. مشکل بنزین این نیست که چرا قیمت آن ۱۵۰۰ تومان است و ۳۰۰۰ تومان نیست. مشکل این است که در هر دو حالت ارادهای سیاسی و غیرعلمی، قیمت آن را تعیین میکند.
ابتدا گفتند بچه بیاورید یک میلیون به حساب نوزاد واریز میکنیم و طبعا سالانه هم باید اضافه میشد، البته انجام ندادند و سپس در ادامه انواع و اقسام ترفندها و تبلیغات را پیش گرفتند، ولی نتیجه چه شد؟
رییس شورای شهر چه کرد؟ دستور داد صورت مساله پاک شود. یعنی به قول خودشان بساط اتوبوسخوابی برچیده شود. مساله از طریق پاک کردن صورت مساله حل شد؟! حتی از یک اظهار همدردی و ناراحتی خشک و خالی نیز دریغ کردند.
به جای یک پوست موز نوشتم که «دو پوست موز زیر پای دولت است. اول ادامه دلار ۴۲۰۰ تومانی. دوم حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی.
هنگامی که مجلس کشور هر روز به طور غیرشفاف طرحهایی را مخالف مطالبات عادی مردم در دستور کار قرار میدهد، چگونه میتوان نخبگان را به حضور در کشور خود تشویق و امیدوار کرد؟ به درستی گفته میشود که میتوان برای همه مشکلات کشور راهحل علمی پیدا کرد و این راهحلها وجود دارد.
نظام رسانهای رسمی در ایران تقریباً انحصاری و تبلیغاتمحور است. منظورم تبلیغات غیر تجاری است. دادههای سیاسی و دینی آن عموماً رنگ و لعاب تبلیغی دارند. در این چارچوب نامگذاری خیلی مهم میشود.