زن صیغهای بعد از اینکه باخبر شد شوهر سابقش با زنی عقد دائم کرده است، شکایتی علیه او تنظیم کرد و مدعی شد از سوی این مرد مورد تجاوز قرار گرفته.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۷۳ مطلب
زن صیغهای بعد از اینکه باخبر شد شوهر سابقش با زنی عقد دائم کرده است، شکایتی علیه او تنظیم کرد و مدعی شد از سوی این مرد مورد تجاوز قرار گرفته.
وقتی زنگ در را زدم او خیلی سریع در را باز کرد و من وارد اتاق پذیرایی شدم کسی در خانه نبود چند ثانیه ایستادم تا اینکه مرد جوان وارد اتاق شد و ناگهان بهطرف من حمله کرد و با تهدید مرا قربانی نقشه شیطانیاش کرد.
همچنین کبودیهای روی بدن مقتول نشان میدهد بهزور به این بچه تعرض شده و او قصد مقاومت داشته، اما نتوانسته است. آثار خونریزی نیز وجود دارد. به این ترتیب شوهرخاله مقتول دوباره به دادسرا احضار شد. او منکر تعرض به دختربچه شد و گفت: اصلا نمیداند چه زمانی این اتفاق افتاده است. با تکمیل تحقیقات اولیه با توجه به مطرحشدن موضوع تعرض در پرونده تحقیقات در این خصوص در صلاحیت دادگاه کیفری استان مرکزی قرار گرفت.
عامل تعرض به دختر ۳/۵ ساله در یکی از بیمارستانهای شیراز، ۴۸ ساعت پس از اقدام شیطانیاش در مخفیگاه خود دستگیر شد.
مدتی بعد احساس کردم همسرم با متهمان به تجاوز که هر سه برادر و از آشنایان ما بودند، رابطه دارد و اصلا هم از این موضوع ناراحت نیست. روز حادثه همسرم مقدار زیادی به من قرص داد و خوابم برد. نیمهشب برای اینکه آب بخورم بیدار شدم و همسرم را با یکی از متهمان در خانه دیدم.
پسری جوان که فردی را به قتل رسانده، چون مدعی است به او تعرض کرده است شاهدی را به دادگاه معرفی کرد که خودش از قربانیان مقتول بود. این شاهد تأیید کرد که قربانیِ مقتول شده است.
متهم گفتههایی متفاوت با دختر جوان داشت و اظهارات او را تکذیب کرد و گفت: من این دختر را نربودهام، بلکه او خودش همراهم آمد. من او را آزار و اذیت نکردهام. او سه روز همراه من بود و روز سوم میخواست به خانه برود، اما میدانست خانوادهاش درباره این سه روز از او سؤال خواهند کرد، برای همین تصمیم گرفت با خودزنی و صحنهسازی سعی کند آنها را فریب دهد.
روز حادثه وقتی به من گفت که میخواهد با من رابطه داشته باشد و تهدیدم کرد که اگر به خواستهاش عمل نکنم، فیلم را منتشر میکند، چاقوی سلاخی را برداشتم و سر قرار رفتم. ما با هم درگیر شدیم، من او را به قتل رساندم و سرش را بریدم و بعد هم جسد را داخل چاهی انداختم، سپس ماشین او را برداشتم و به سمت خیابان اصلی شهر رفتم و جایی پارک کردم و فرار کردم.
ساعت ۱۱ شب ۲۵ بهمن سال گذشته وقتی از بیرون به خانه برگشتم متوجه شدم که همسرصیغهای ام، قصد آزار و اذیت دختر ۱۵ سالهام را دارد. سر این موضوع باهم درگیر شدیم. او با چوب به سرم زد.