ترنج

در مورد

تجاوز

در فرارو بیشتر بخوانید

۷۰۴ مطلب

  • «وقتی از تاکسی تلفنی پیاده شدم، او کرایه ام را به راننده پرداخت کرد و من به داخل منزل عموی او رفتم، ولی آن جوان شیطان صفت مرا به زور مورد آزار قرار داد. دیگر روی بازگشت به منزلمان را نداشتم و بی هدف سوار یک پراید شدم که ناگهان ماموران انتظامی در پی گزارش خانواده ام مرا شناسایی کردند».

  • «ماجرا از یک جشن تولد شروع شد. من و مقتول به آن جشن دعوت شده بودیم. میهمانان مشروب خورده بودند و حالت طبیعی نداشتند. من قصد ترک آنجا را داشتم که متوجه شدم مقتول قصد آزارم را دارد. بعد از آن جشن تولد، او باز هم سد راهم شد. به همین دلیل تصمیم به انتقام گرفتم. شب حادثه با او در پارک رو‌به‌رو شدم و با تسمه‌ای که روی زمین افتاده بود خفه‌اش کردم و جسد را میان شمشاد‌ها انداختم».

  • یک سال قبل دختر جوانی به نام آرمیتا به مأموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد از سوی چهار پسر مورد تجاوز قرار گرفته ‌است. «از دانشگاه به خانه برمی‌گشتم که سوار یک ماشین شاسی‌بلند شدم که چهار سرنشین داشت. سرنشینان این خودرو که همگی جوان بودند، بعد از طی مسافتی تغییر مسیر دادند و مرا به حوالی کوه بی‌بی‌شهربانو در شهرری بردند و سه نفر از آنها بی‌رحمانه آزارم دادند. یکی از آنها که راننده بود مرا شکنجه نداد».

  • آن‌ها در اعترافات خود گفتند که در حالت هوشیاری نبودند و از این اتفاق هیچ خاطره‌ای در ذهن خود ندارند، اما در بدن دخترجوان اثرات تعرض و کبودی‌های ناشی از ضرب و شتم دیده شده که ثابت می‌کند او مورد حمله قرار گرفته است.

  • دوپاردیو در سال‌های اخیر برای انتقادات و حملات تند به قوانین مالیاتی فرانسه و البته ارتباط نزدیک با ولادمیر پوتین رییس‌جمهور روسیه همواره در صدر اخبار بوده است. حالا او متهم شده است که ماه گذشته در یکی از اقامتگاه‌های خود به یک بازیگر زن جوان که نامش فاش نشده، تجاوز کرده است.

  • نتایج پژوهش جدید «آژانس توسعه بین‌المللی اونتاریو» با موضوع «مهاجرت اجباری روهینگیا: تجربه‌های ناگفته» نشان داد که از ماه اوت سال 2017 تاکنون، حدود 24 هزار مسلمان روهینگیایی بوسیله ارتش میانمار کشته شده و حدود 18000 زن و دختر روهینگایی از سوی نیروهای ارتش مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند.

  • معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، از دستگیری متهم پرونده آزار و اذیت در یک کلینیک دندانپزشکی پیش از خروج وی از کشور خبر داد.

  • همان روز اول پسردایی ام که حدود 18 سال سن داشت مرا به داخل زیرزمین برد و... اما هنگامی که گریه کنان از زیرزمین بیرون آمدم زن دایی ام متوجه ماجرا شد و من همه اتفاقات را برایش بازگو کردم. او به جای آن که پسرش را سرزنش کند مرا مقصر جلوه داد و تهدید کرد که نباید به کسی چیزی بگویم.