«اقدامات نمادین مانند تغییر چهرههای مستقر در پستهای حساس یا پایان دادن به برخی حصرها میتواند نشانهای از میل به دگرگونی باشد و اعتماد مردم را جلب کند.»
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۲۸ مطلب
«اقدامات نمادین مانند تغییر چهرههای مستقر در پستهای حساس یا پایان دادن به برخی حصرها میتواند نشانهای از میل به دگرگونی باشد و اعتماد مردم را جلب کند.»
«مسائل ریز و کوچکی وجود دارد که حکمرانان و دولتمردان از آن بیخبر هستند، درحالیکه بهشدت شهروندان را آزار میدهد، درحالحاضر قطع برق تقریبا یک روز در میان اتفاق میافتد. متأسفانه حتی در ساعت اعلام آن سیستم با مشکل مواجهه شده است.»
«الان ۸ سال است که معتقدیم اصل ۱۷۷ قانون اساسی اشاره کرده که باید بازنگری قانون اساسی صورت بگیرد. یعنی ۱۳۶۸ تا الان بیش از ۳۶-۳۵ سال گذشته ولی هیچ تغییراتی در ساختار نداشتیم. بسیاری از بن بستهایی که وجود دارد ناشی از این است. البته من نمیخواهم بگویم که ۳۵ موردی که گفتم ۳۵ اصل است.»
یکی از اساسیترین چالشهای حکمرانی در ایران، عدم تمایز روشن میان مسائل دائمی حاکمیتی و مسائل متغیر سیاست عمومی است. هرچند امنیت، دادرسی، قانونگذاری، سیاست خارجی و دیپلماسی، از جمله وظایف ذاتی و همیشگی دولتهای مدرن محسوب میشوند و باید در هر دورهای با جدیت دنبال شوند، اما آنچه در یک نظام سیاستگذاری کارآمد اهمیت دارد، تفکیک حوزههای حاکمیتی از حوزههای خدمات عمومی و سپس، تعیین اولویتهای واقعی جامعه در سیاست عمومی است.
آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات، دور کردن خطر جنگ را وظیفهای همگانی برای حکومت و شهروندان دانست.
سید احمد علمالهدی نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی گفت: اگر قشر تنگدست شرایط خود را پذیرفت، دیگر در قدرت سهمی نخواهد داشت و جریان قدرت به دست قشر مرفه میافتد که از همه امکانات برخوردار است. در چنین جامعهای فساد و ظلم رشد میکند.
یکی از مراجع عظام تقلید گفت: «وقتی جبر باشد، کسی به دستگاه حکومت اعتراض نمیکند. این نقشه را معاویه کشید؛ چون بهترین مکتب برای حکمروایی ظالمانه و جائرانه، مکتب جبر است.»
نظام تصمیمگیری در لابهلای دهها شورای عالی و کمیسیون دیری است که به کما رفته است. دیر وقتی است که در این کشور هیچ تصمیمی گرفته نمیشود، چراکه شوراها اصولا برای تصمیمگیری خلق نشدند، بلکه فرصت تصمیم را که وظیفه ذاتی مدیران است، از آنها سلب کردهاند.
«شاید سیاستمداران ما شبیه به کوهنوردانی شدهاند که در سرمای کوهستان، گرفتار سرمازدگی شدهاند و در پی آن، به خواب رفتهاند. این یادداشت هرچند بسیار تلخ نوشته شده است، اما امیدوارم تلخی آن، نیشتری باشد که این افراد را از خواب سرمازدگی بیدار کند. مردم ما حق دارند بدانند که نظام تصمیمگیری برای مواجهه با شرایطی که احتمال وقوع آن بسیار زیاد است و زندگی آنها را کاملا تحت تاثیر قرار میدهد، چه برنامهای دارد.»
«به نظر میرسید مهمترین ساحت فقه معاصر را باید «فقه حکمرانی» بدانیم. حکمرانی فرایند تصمیمگیری در ساحتهای سیاستگذاری، قانونگذاری، تقنین، روابط و نظارت و ارزیابی برای تغییر وضع موجود را شامل میشود.»