ترنج

در مورد

آدم ربایی

در فرارو بیشتر بخوانید

۳۶۲ مطلب

  • او از من خواست سوار ماشینش شوم تا مرا به خانه برساند. بعد از طی مسافتی ناگهان تغییر مسیر داد می‌خواست مرا برباید، اما من شروع به سر و صدا کردم و درنهایت در خودرو را باز کردم و خودم را از ماشین به بیرون انداختم. احساس کردم تمام بدنم درهم شکسته و زخمی شده است. مرد عابری که در حال گذشتن از آنجا بود مرا به بیمارستان برد.

  • جمعه گذشته مرد و زنی جوان با مراجعه به کلانتری نواب از ناپدید شدن دختر ۷ ساله‌شان به نام فاطمه خبر دادند.

  • مرد جوان با تهدید وارد خانه شد و قصد داشت که دختر جوان را مورد آزار و اذیت قرار دهد که در همان لحظه خانواده فرنام وارد شده و به‌دنبال صدای فریاد دختر جوان؛ او را نجات دادند.

  • به گفته وی پس از اظهارات شاکی، کارآگاهان با بررسی دوربین‌های مداربسته متوجه شدند ربایندگان با استفاده از یک دستگاه خودرو سواری اقدام به ربودن شاکی کرده اند. با انجام اقدامات پلیسی، مالک خودرو به نام داوود شناسایی شد که با حضور در اداره یازدهم پلیس آگاهی به کارآگاهان اعلام داشت خودرویش بیشتر اوقات از جمله در روز حادثه در اختیار پسرش به نام بهروز بوده است.

  • متهم ردیف اول این پرونده در تحقیقات گفت: مدتی قبل با دختری به نام پرستو آشنا شدم و او نقشه یک آدم ربایی را مطرح کرد. طبق نقشه، پرستو به بهانه‌ای با این مرد طرح دوستی ریخت. بعد از جلب اعتماد وی من به عنوان راننده آژانس پرستو و پیرمرد را به باغی در کرج برده و با همدستی دو نفر دیگر مورد شکنجه قرار دادیم.

  • رضا درباره علت آدم‌ربایی نیز گفت: یک روز که از این موضوع به‌شدت ناراحت بودم و در قهوه‌خانه نشسته بودم، یکی از دوستانم دلیل ناراحتی‌ام را پرسید و من موضوع صاحب‌کار سابقم را به او گفتم و او به من گفت: راهی بلد است که می‌توانم طلبم را بگیرم. من هم خوشحال شدم و به او گفتم اگر بتواند طلبم را از صاحب‌کار سابقم بگیرد،...

  • مأموران در تحقیقات اولیه توانستند حمید را به دام بیندازند. این متهم اگرچه اتهام آدم‌ربایی را پذیرفت، اما ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: آن کیف واقعا پر از سکه بود و من هم می‌خواستم سکه‌هایم را از شاکی تحویل بگیرم، اما او زیر بار نرفت و دفعه اول، من درحالی‌که خیلی ناراحت بودم از مسافرخانه بیرون آمدم. دو مرد مرا در آن اوضاع آشفته دیدند و ماجرا را پرسیدند. وقتی واقعه را تعریف کردم، گفتند حاضر هستند دوستم را بربایند.

  • با توجه به اینکه 5 میلیون تومان پول به کارت زن میانسال واریز شده بود مأموران موفق به شناسایی وی به نام مریم شده و او را در یکی از شهرستان‌های اطراف تهران دستگیر کردند.

  • کارگر رستوران که عاشق زن شوهردار شده بود برای رسیدن به وی شوهرش را به قتل رساند، اما زندگی مخفیانه آن‌ها ۴ ماه بیشتر دوام نداشت.