یک کارشناس اقتصادی گفت: وقتی هر ساله قیمت گندم و تورم افزایش پیدا میکند، قیمت نان هم باید افزایش پیدا کند؛ اما برای طبقاتی که زیر خط فقر هستند باید فکری اساسی کرد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۴۴۹ مطلب
یک کارشناس اقتصادی گفت: وقتی هر ساله قیمت گندم و تورم افزایش پیدا میکند، قیمت نان هم باید افزایش پیدا کند؛ اما برای طبقاتی که زیر خط فقر هستند باید فکری اساسی کرد.
متاسفانه در کشور ما عمدتا از شیوه کوپنی استفاده میشود. همین امر موجب شده در کشور ما، به لحاظ درآمد سرانه از کشورهای پایین خاورمیانه باشد. وقتی این سیستم کوپنی شروع به کار میکند دولت پس از مدتی کوتاه با کمبود منابع مالی مواجه میشود و در چنین شرایطی، دولت سعی میکند از بیراهه منابع تامین کند. مثلا پول چاپ کند، استقراض کند یا مالیات را افزایش دهد که اینها خود باعث افزایش تورم میشوند
جامعهای که طبقه متوسط قدرتمند داشته باشد از مسائل معیشتی فراتر میرود و میتواند نگاه سیاسی بهتری داشته باشد. وقتی جامعه درگیر مسائل اولیه معیشت خود باشد، بحث مشارکت در انتخابات هم مفهوم سازندهای پیدا نمیکند. حتی فریب انتخاباتی در جامعهای که قشر متوسط بیشتری دارد کمتر رخ میدهد. متاسفانه در طول سالهای اخیر سیاستهای فقرزدایی مورد بی مهری قرار گرفته اند و فقط شعار داده میشود و تا زمانی که رونق اقتصادی در کشور حاکم نباشد نمیتوانیم انتظار فقرزدایی داشته باشیم. با یارانه دادن که نمیشود…
ویتنام در برنامه پنجساله دوم خود (۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰) اهداف تهاجمی را با نرخهای رشد سالانه ۸ تا ۱۰ درصدی برای کشاورزی تعیین کرده بود؛ اما بهجای اینها در عمل، تولیدات کشاورزی سالانه تنها ۲ درصد افزایش یافت.
عمده افرادی که با دلایل مرتبط با محل سکونت، مهاجرت میکنند با هدف بهبود شرایط این کار را انجام میدهند. در کشور ما نگاههای مرتبط با مبحث حکمرانی مسیر نادرستی را در پیش گرفته و راهی اشتباه میرود. اصل مهاجرت، بد نیست. این که یک شخص، با یک خانواده برای افزایش درامدهای خود، برای افزایش بهره وری و ارتقای سطح زندگی خود مهاجرت کنند را نمیتوانیم به عنوان یک موضوع تمام منفی نگاه کنیم و چه بسا که در مجموع مثبت هم هست، اما ما هیچ برنامهای نداریم که کدام بخشهای کشور پتانسیل افزایش جمعیت دارند و کدام…
متاسفانه بسیاری از نمایندگان شناخت کافی از حوزه مسکن و چالشهای آن ندارند و در نتیجه در زمینه قانونگذاری چندان قوی عمل نکرده اند. به طور کلی همکاری بین قوه مجریه و قوه مقننه در حوزه بازار مسکن بسیار ضعیف است و شاید بتوانم اینگونه جمع بندی کنم که مشکل اصلی بازار مسکن ما همین عدم حمایت و همراهی قوا است. اگر آقای پزشکیان قرار است در حوزه مسکن تحولی ایجاد کند باید بتواند با مجلس به تفاهم رسیده و مجلسیها را قانع کند که شرایط ایده آلی در حوزه مسکن نداریم.
اگر آقای پزشکیان در همین ۴ سال پیش رو حداقل بخشی از وعدهها و تعهداتی را که مطرح کرده اند به سرانجام برسانند، بخش زیادی از محرومیتهای اجتماعی و مشکلات مردم حل خواهد شد. البته تعهد به چند وعده کافی نخواهد بود، اما همین اجرای تعهدات میتواند تا حد زیادی در کاهش محرومیتها موثر باشد. مدت زمان ۴ سال کم نیست و نمیشود بهانه آورد و گفت نشد در ۴ سال مشکلات را حل کنیم. اگر واقعا عزم سیاسی کافی برای حل مشکلاتی از جمله محرومیت وجود داشته باشد، بهانههای جانبی را نمیتوان پذیرفت.
متاسفانه سالهاست در کشور ما مسائل اقتصادی حادی وجود دارد که این مشکلات همزمان با تغییراتی که در سبک زندگی خانوادهها به وجود آمده، چالشهایی سخت را به خانوادهها تزریق میکند. سطح انتظارات خانوادههای امروز با سالهای گذشته نیز بسیار تفاوت دارد و این در حالی است، که تورم سرسام آور عملا عرصه را بر نان اور خانواده تنگ کرده و آنهایی که امکان تامین زندگی را ندارند یا از خیر ازدواج میگذرند و بسیاری از افراد قید ازدواج را کاملا زده اند یا در صورت ازدواج به شدت در معرض خطر طلاق قرار دارند.
این تلقی هم که برخی تصور کنند مسائل اقتصادی کشور به حدی بغرنج است که قابل حل نخواهد بود اشتباه است. مسائل اقتصادی کشور قابل حل است به شرطی که شاهد کارشکنیها هم نباشیم. همه جریانها و گروهها باید به این فکر کنند که شرایط کشور به نفع همه مردم ایران پیش برود. از تندروهاگرفته تا ان چه که اسمش را دولت در سایه گذاشته اند، میتواند در روند امور کشور و فعالیت دولت اختلال ایجاد کند. برخی هم کاسبان تحریم هستند که قطعا دلشان نمیخواهد تحریمهای کشور لغو شود.
علیرغم سه چالش کلیدی اشاره شده در بالا یعنی مساله تحریمهای اقتصادی و آرایش جدید سیاسی داخلی و جهانی، افول سرمایه اجتماعی و ناترازیهای اقتصاد کلان، روزنههای امیدی همچنان برای دولت چهاردهم وجود دارد که در صورت خردگرایی و عقلانیت حداکثری، فرصت مواجهه با چالش ها را فراهم می سازد. مهمترین فرصت اقتصاد ایران بدهی داخلی و خارجی پایین کشور است. هم اکنون نسبت بدهی داخلی به تولید ناخالص داخلی حدود ۲۵ درصد است و بدهی خارجی نیز بسیار اندک و کمتر از ۸ میلیارد دلار است.