ترنج

در مورد

جنایت خانوادگی

در فرارو بیشتر بخوانید

۶۴ مطلب

  • «صبح با هم صبحانه‌مان را خوردیم که ساعتی بعد متوجه پیام‌هایی از یک مرد ناشناس شدم و دیدم خواهرم برای عصر با او قرار گذاشت به خاطر همین من بشدت عصبانی شدم و با هم بحث‌مان شد، اما دیدم گوشش بدهکار نصیحت من نیست. حدود ساعت ۲ بعدازظهر بود که از کشوی آشپزخانه یک چاقو برداشتم و بعد با چاقو به جانش افتادم، بعد لباس هایم را که خونی شده بود عوض کردم و در تماس با پلیس خودم را معرفی کردم».

  • «دامادمان با کوکب اختلاف داشت و او را اذیت می‌کرد. حتی یک‌بار وقتی ما از شهرستان به تهران آمدیم و به خانه آن‌ها رفتیم، مجید از عصبانیت دوغ و ماستی را که سوغات برده بودیم روی زمین ریخت و جلوی چشم ما دخترمان را کتک زد. ما اطمینان داریم او قتل را انجام داده است و به همین دلیل حاضر هستیم ۵۰ نفر را برای برگزاری مراسم قسامه به دادگاه معرفی کنیم».

  • «همسرم با مردی رابطه داشت، دخترم این موضوع را به من گفت و من هم عصبانی شدم. دخترم می‌گفت: فیلم رابطه همسرم را هم دارد و همسرم به او حق‌السکوت می‌دهد. روز حادثه به خانه آمدم و متوجه شدم همسرم با مردی که رابطه داشته هارد کامیپوتر دخترم را برده که فیلم را پاک کند، من سوار اتوبوس شدم و همسرم و مردی را که همراه او بود، تعقیب کردم؛ آن‌ها با سمند می‌رفتند و من سوار اتوبوس بودم. در خیابان پاسداران همسرم را دیدم، مردی را که همراهش بود، با چاقو زدم و او فرار کرد، بعد همسرم را زدم و بعد هم خودزنی کردم».

  • «از او خواستم به پارک نزدیک خانه‌اش بیاید تا آنجا صحبت کنیم. مجددا برادرم همان صحبت‌های قبلی را تکرار کرد و همین موضوع باعث درگیری ما دو نفر شد. در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و با چاقو ضربه‌ای به سینه برادرم زدم. برادرم روی زمین افتاد و غرق در خون شد. درحالی‌که بسیار ترسیده بودم، بی‌هدف از محل دور شدم و فرار کردم».

  • شوهر به بهانه صحبت با همسرش، دخترهایشان را به خانه خواهر خود فرستاد، اما پس از گفتگو با همسرش مذاکره شان به نتیجه‌ای نرسید و مرد خشمگین در اوج عصبانیت سر زن را با چاقو برید. او سپس موضوع را به برادرش خبر داد و برادر قاتل هم پس از حضور در صحنه جنایت این مرد را با موتورسیکلت خود به کلانتری برد و او را تحویل پلیس داد.

  • پسرخاله ام چند بار به من ابراز علاقه کرده بود. او از اینکه می‌دید شوهرم با من و بچه‌هایم بد رفتاری می‌کند ناراحت بود و همیشه می‌گفت: اگرچندین سال زودتر به دنیا آمده بود هرگز اجازه نمی‌داد تا با بهرام ازدواج کنم. او پیشنهاد قتل همسرم را مطرح کرد. حتی یکبار به من گفته بود بهتر است در غذای بهرام سم بریزم و او را مسموم کنم تا برای همیشه از بدرفتاری‌های او خلاص شود.

  • من و مهناز یک سالی بود که باهم ازدواج موقت کرده بودیم. روز حادثه من و مهناز داشتیم مواد مخدر مصرف می‌کردیم که باهم مشاجره کردیم صدای مهناز بالارفت. من از او خواستم که داد نزند و صدایش را پایین بیاورد نمی‌خواستم همسایه‌ها صدایش را بشنوند.

  • پس از حضور ماموران در محل درگیری مشخص شد جوانی ۲۰ ساله به دنبال اختلافات خانوادگی به درب منزل پدرهمسرش مراجعه و ابتدا همسر خود را با ضربه چاقو مجروح می‌کند.

  • با اعترافات تکان دهنده این زن جوان او در شعبه چهارم دادگاه کیفری به قصاص محکوم و حکم قصاص او از سوی قضات دیوانعالی تأیید شد.اما ماجرا به همین جا ختم نشد.

  • مأموران بعد از ورود به خانه و بررسی شواهد اولیه مطمئن شدند هیچ غریبه‌ای به‌زور وارد محل حادثه نشده است. آن‌ها در ادامه سراغ جسد رفتند و با توجه به کبودی‌های دور گردن مینو پی بردند این دختر دوساله خفه شده است. تمامی آثار و مدارک دلالت بر آن داشت که مینو به‌دست مادر خود خفه شده است به همین دلیل مأموران تصمیم گرفتند به بیمارستان بروند تا از این زن تحقیق کنند