فرماندار شهرستان اسکو ظهار کرد: طبق شواهد، فردی که اقدام به تیراندازی کرده بود، برای جدا شدن از همسرش و جهت اجرای حکم طلاق به دفترخانه مراجعه کرده بود که پس از جاری شدن حکم، به سوی همسرش تیراندازی میکند.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۶۴ مطلب
فرماندار شهرستان اسکو ظهار کرد: طبق شواهد، فردی که اقدام به تیراندازی کرده بود، برای جدا شدن از همسرش و جهت اجرای حکم طلاق به دفترخانه مراجعه کرده بود که پس از جاری شدن حکم، به سوی همسرش تیراندازی میکند.
مرد قاتل در پاسخ به سوال "چرا همسرت را کشتی؟" گفت: "میخواستم دخترم را نجات دهم. او مدام بچهام را اذیت میکرد. آن روز هم داشت بچهام را اذیت میکرد. برای همین در یک لحظه عصبی شدم."
این پرونده از سال 93 با کشف جسد مردی میانسال در حوالی فردیس کرج آغاز شد و کارآگاهان وقتی از کشف جسد مطلع شدند، با حضور در محل به بررسی موضوع پرداختند. آنها فهمیدند این مرد 55ساله که کمال نام داشت بر اثر اصابت ضربات چاقو جانش را از دست داده است. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی تلاشها برای رازگشایی از قتل آغاز شد.
چون خودش، ولی دم محسوب میشد، قصاص در انتظارش نبود، اما او به اتهام کشتن برادرش زیر چوبه دار بود تا اینکه خانوادهاش با یک شرط او را بخشیدند و قول گرفتند او از شهر برود و دیگر کاری به کار اعضای خانواده نداشته باشد، اما کمال بعد از آزادی به تعهدش عمل نکرد و دوباره رفتارهای گذشته خود را از سر گرفت تا اینکه کریم در نهایت مصمم شد او را بکشد.
«شهرام اعتیاد به مواد مخدر پیدا کرد و بعد از ازدواجش با همسرش نرگس، من و همسرم را اذیت میکرد. همین آزارها باعث شد که آنها را با شلیک گلوله به قتل برسانم و اجساد را به داخل حمام ببرم. در مدت سه روز اجساد را مثله کرده و هر قسمت از آنها را به محلی بردم».
پسر ۱۹ ساله همباشگاهی پسر ۱۵ ساله بوده که از مدتی قبل با یکدیگر اختلاف داشتند و روز حادثه درگیری آنها پس از پایان باشگاه و در مسیر خانه به زد و خورد تبدیل میشود. در این میان پدر پسر ۱۵ ساله از راه میرسد و پسرجوان را کتک میزند...
آنها در اعترافات خود گفتند که در حالت هوشیاری نبودند و از این اتفاق هیچ خاطرهای در ذهن خود ندارند، اما در بدن دخترجوان اثرات تعرض و کبودیهای ناشی از ضرب و شتم دیده شده که ثابت میکند او مورد حمله قرار گرفته است.
من از مدتها قبل با خواهرم اختلاف داشتم و گمان میکردم او با افرادی رابطه دارد. ما بارها با هم دعوا کرده بودیم، اما هیچوقت مشکل میانمان حل نمیشد. شب حادثه من و خواهرم در خانه تنها بودیم و در ظاهر هم مشکلی وجود نداشت. او برایم شام آورد و از من پذیرایی کرد. بعد از خوردن غذا احساس کردم صورتم میسوزد. اصلا حال خوبی نداشتم برای همین رفتم که بخوابم، اما هر کاری کردم خوابم نمیبرد. تا ساعت دو شب بیدار بودم. حسابی کلافه شده بودم. از آنموقع بود که صداهایی در سرم پیچید و هر کاری میکردم از بین…
پدر سنگدل مرندی که پس از ضرب و جرح فرزند خردسالش و انتشار تصاویر وی در فضای مجازی، متواری شده بود، در مخفیگاهش در تهران دستگیر شد.
«وقتی مأمور پلیس به طرفم آمد من همراه دختر مورد علاقهام بودم و از ترس اینکه بازداشت شوم اقدام به شلیک کردم و از کرده خودم پشیمان هستم».