مسعود استاد برادر میترا استاد نوشت: «به واسطه پادرمیانی بزرگان کرمانشاه و کشور و همچنین وکلای عزیزمان آقای مسعود افرازه و محمود حاجلویی، پدرم، مادرم و مهیارمان آقای محمدعلی نجفی را بخشیدیم و از خون عزیزمان گذشتیم.»
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۵۷ مطلب
مسعود استاد برادر میترا استاد نوشت: «به واسطه پادرمیانی بزرگان کرمانشاه و کشور و همچنین وکلای عزیزمان آقای مسعود افرازه و محمود حاجلویی، پدرم، مادرم و مهیارمان آقای محمدعلی نجفی را بخشیدیم و از خون عزیزمان گذشتیم.»
رئیس شورای قضایی استان در تشریح این پرونده اظهارکرد: مقتول در سال ۸۷ با کلت کمری از ناحیه سر به قتل میرسد که پس از آن متهم با توجه به قرائن موجود به قتل اعتراف و بازداشت میشود. پس از تحمل ۱۱ سال حبس در آستانه اجرای حکم قصاص قرار گرفته بود که با تلاش همکاران قضایی و اداری دادسرای زنجان در محل اجرای حکم در زندان مرکزی زنجان و اخذ رضایت اولیای دم، زندگی دوباره یافت.
قصد کشتنش را نداشتم. بعد از اینکه حرفهای نامزدم را شنیدم به سراغ مقتول و دوستش رفتم. با هم صحبت کردیم و موضوع تمام شد. بعد از سه روز رفتم بیرون؛ روز تولدم بود. با دوستانم به آنجا رفتیم و کمی هم مشروب خوردیم. به مناسبت تولدم جشن گرفته بودیم. آنجا بود که موضوع مزاحمت مقتول را برای دوستم تعریف کردم. او گفت که بیا برویم با او صحبت کنیم تا مشکل حل شود. وقتی به سراغ مقتول رفتیم او هم با دوستانش بود. چهار نفر بودند. صحبت ما به دعوا کشیده شد. هم مقتول و هم من چاقو کشیدیم و من ضربهای به…
جاوید ٦ ماه است که زندگی جدیدی را برای خود آغاز کرده؛ کارگر شهرداری شده و تمام توانش را به کار بسته تا بتواند زندگی سالمی را در پیش بگیرد. میخواهد فرزندی خوب برای خانوادهاش، جامعه و خانواده مقتول باشد.
ضیایی سرپرست زندان رجایی شهر با اعلام این خبر گفت: گذشت مادر از حق قصاص، کاری خداپسندانه و انسانی است که موجب رضایت الهی و ترویج فرهنگ نوعدوستی و محبت در جامعه میشود و اجر و پاداش اخروی نیز به دنبال دارد. مادر مقتول تنها، ولی دم بوده که هدف از گذشت بیقید و شرط خود را فقط رضای خداوند اعلام کرد.
«شب حادثه با محمد و احمد پس از اینکه بزم مستانهای داشتیم، با خودرویمان به حوالی میدان راهآهن رفتیم و برای مردم مزاحمت ایجاد کردیم که سرنشینان یک موتورسیکلت به رفتار ما اعتراض کردند همین عامل باعث شد بین ما درگیری رخ دهد. من چاقویی را از زیر صندلی خودرو برداشتم و به سرنشینان موتور حمله کردم و سهراب را با چاقو زدم».
دو متهم به قتل که در یک قدمی چوبه دار قرار داشتند با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران موفق شدند از خانوادههای مقتولان مهلتی دوباره بگیرند.
30 شهریور سال 83 مرد میانسالی به اداره پلیس رفت و از ناپدید شدن پسر 24 سالهاش بهنام عقیل خبر داد. او گفت: پسرم در آژانس کار میکند دیشب ساعت 8 مسافری را از افسریه به ترمینال جنوب برد اما دیگر برنگشت.