ترنج

در مورد

تاریخ

در فرارو بیشتر بخوانید

۴۵۰ مطلب

  • امپراتریس وو تنها زنی بود که در چین با قدرت تمام فرمانروایی کرد. او بانوی دربار و همسر امپراتور، بیوه امپراتور (عنوان و لقب امپراتور فقید به همسرش می‌رسد) و به طور رسمی از سال ۶۹۰ تا ۷۰۵ امپراتریس چین بود.

  • آنچه ضرورت پرداختن به تاریخ اجتماعی را برای گروهی از تاریخ‌نگاران مطرح کرد، نفی انحصار بی‌اما و اگر عاملیت تاریخ در کار خبرگان و نخبگان تاریخ‌نگار بود که گاه با شولای طبقه اجتماعی فرادست به روایت گذشته می‌نشینند و گاه در هیئت نهاد‌های سیاسی و یا اجتماعی.

  • قوام از اشرف الملوک فرزندی نداشت. به همین دلیل در ۷۲ سالگی با یک دختر روستایی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج «حسین قوام» بود. احمد قوام السطلنه در سومین سالگرد واقعه قیام ۳۰ تیر در ۳۱ تیر ۱۳۳۴ در ۸۳ سالگی در تهران مرد.

  • این روز‌های کوچه هفت پیچ بستری مناسب برای توسعه گردشگری و زنده نگه داشتن بافت تاریخی را رقم زده است.

  • در این گزارش نگاهی انداخته ایم به اتفاقات و رویداد‌های سیاسی و فرهنگی در سال‌های دور.

  • در این گزارش نگاهی انداخته ایم به اتفاقات و رویداد‌های سیاسی و فرهنگی در سال‌های دور.

  • آگریپینا نرون را به امپراتوری رساند، اما او پسر قدر‌شناسی نبود. نرون او را وادار می‌کرد که به نقش سنتی خود یعنی مادری بازگردد. از او می‌خواست در خانه بماند و لباس‌های زیبا بپوشد، اما آگریپینا می‌خواست حکومت کند. بعد از بدترین دعوایی که باهم کردند، نرون دریافت که تنها راه برای این که هر کاری دلش می‌خواهد بکند این است که مادرش را بکشد...

  • وضعیت یک جامعه را با چه معیارهایی می‌توان سنجید؟ تا پیش از نیمۀ قرن نوزدهم، کمتر کسی گمان می‌کرد که بشود با جمع و تفریق سود و هزینه به چنین ارزیابی‌هایی رسید. پژوهش‌های آماری در آن دوره عمدتاً مسائلی انسانی را می‌سنجدیدند: تن‌فروشی، اعتیاد به الکل، بیماری، تکدیگری و... اما بعدها همه‌چیز تبدیل شد به آمارهای پولی مثل نرخ تولید. چطور این اتفاق افتاد؟ و پیامدهای آن چه بود؟

  • تاکنون هیچ مدرک مشخصی از وجود نئاندرتال‌ها در آفریقا یافت نشده است، اما وجود شوکبه باید این مسئله را به ما گوشزد کند که فاصله محل یافت آن تا قاهره زیاد نیست و ممکن است نئاندرتال‌ها در آفریقا هم وجود داشته‌اند. به علاوه این، ابزار‌های سنگی یافت شده در کنار دندان به نظر مدرن می‌رسند.

  • برای صرف غذا، پارچه سفیدی در کف ایوان گسترده شد و به جای بشقاب نیز در جلوی هر نفر نان پهن فطیر گذاردند و ما آماده شدیم تا با انگشتان خودمان به جای کارد و چنگال و قاشق، به صرف غذا بپردازیم. غذای آن روز عبارت بود از بره کامل کباب شده، جوجه و مرغابی سرخ شده، جگر، کبک که آن را به سیخ کشیده و کباب کرده بودند، همراه ماست و دوغ، انواع میوه‌جات مثل هلو، انگور، خربزه و انواع و اقسام شیرینی‌های خوشمزه.... نشستیم و بی‌اختیار دست به کار خوردن شدیم.