طبابت تبدیل به یک مذهب شده و واکسن و واکسیناسیون آئین و نماد مقدس مذهبی تازه است و این که توضیح داده نمیشود که چرا با علم به آن که ممکن است افراد جان خود را به خطر اندازند به هر قیمتی میخواهند واکسینه شوند. در چنین شرایطی چه باید کرد؟
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۷۹ مطلب
طبابت تبدیل به یک مذهب شده و واکسن و واکسیناسیون آئین و نماد مقدس مذهبی تازه است و این که توضیح داده نمیشود که چرا با علم به آن که ممکن است افراد جان خود را به خطر اندازند به هر قیمتی میخواهند واکسینه شوند. در چنین شرایطی چه باید کرد؟
در شرایط کنونی یکی از چالشهای جدی فراروی نظام جمهوری اسلامی ایران مساله کاهش اعتماد سیاسی و به تبع از آن سیر نزولی سرمایه اجتماعی میباشد. بررسی رویدادهای سیاسی و اجتماعی ایران در چند سال اخیر بیانگر این واقعیت است.
ناخوشی ایران امروز را فهم کنید و ارادهای معطوف به تیمارش داشته باشید تا آدمها آنچه میدانند از علاج و دوا تقدیمتان کنند. در و دروازههای ذهنی خود را بگشایید تا نقد آدمها آزارتان ندهد.
مهم تکتک افرادی نیستند که اسیر «شبهعلم» شدهاند، مهم این است که برخی و البته نه همه، تصمیمات کشور گاه در چنین ورطهای میافتد و مراکز حساس سیاستگذاری کشور به تسخیر کسانی درمیآید که تحتتأثیر «شِبهعلم»اند.
بیتردید، با منع و ممانعت نمیتوان فضای ذهنی مردم را تغییر داد، نمیتوان نگاه تیره آنان را سپید کرد، نمیتوان سوگیری منفی آنان را مثبت کرد.
کنش سیاسی برای آنکه آسیبزا نباشد باید بر تحلیل روشن استوار باشد و تحلیل هم به نوبۀ خود بر سنجش بیطرفانۀ دادهها در دستگاهِ نظری قابل ابطال و در نظر گرفتن پیامدهای عمل در تمام جوانب آن تکیه دارد و مختص زمان و مکانی خاص و در نتیجه همیشه منعطف و سیال است.
صفاییفراهانی گفت: اگر نیروهای یکدست فعلی قدرت فکرکردن در جهان امروز را نداشته باشند، بدون اینکه ساختار اقتصادی کشور را نداشته باشند، این ساختار یکدست شکست میخورد.
در تعداد زیادی از کشورها، حکومتهای استبدادی خود را زیر لباس دموکراسی پوشاندهاند و این پوشش نازک در سالهای اخیر تا حد زیادی از بین رفته و واقعیت این حکومتها نمایان شده است. روسیه مثال خوبی در این زمینه است.
استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: وقتی ایدئولوژی بر معیشت و رفاه مردم سایه میافکند و بخش عظیمی از بودجهی مملکت بلعیده میشود، واضح است که مردمِ برخی مناطق و اصلا مردم کل ایران به چنین فلاکتی میرسند.
عباس عبدی نوشت: مردم و جامعه نمیدانند که برنامه حکومت برای حل مسائل چیست؟ مردم باید در انتظار چه اقداماتی باشند؟ همه نظرات و راهحلها از طرف عرصه عمومی و نخبگان مطرح میشود. در مقابل از طرف ساختار قدرت سکوت پشت سکوت است.