ترنج

در مورد

زن جوان

در فرارو بیشتر بخوانید

۲۱۷ مطلب

  • بنا به تایید عوامل اورژانس، شخص عابر که خانم ۳۰ ساله ای بود در پی این برخورد جان خود را از دست داده و دو نفر از سه نفر سرنشین پژو نیز که یک مرد ۳۸ ساله و یک خانم ۷۰ ساله بودند

  • گزارش این آدم ربایی کافی بود تا تحقیقات از سوی کارآگاهان پلیس آغاز شود. باتوجه به اطلاعاتی که دختر جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد، مرد ورزشکار خیلی زود بازداشت شد.

  • ابتدا خیلی ترسیدم و ترس عجیبی داشتم فکر نمی‌کردم ماساژور یک مرد باشد، اما آن مرد که «الف» نام داشت با برخوردی مودبانه و با بیان این که ماساژدرمانی هم مانند فیزیوتراپی کاری بسیار تخصصی است مرا متقاعد کرد که ترسی نداشته باشم. او برای جلب اعتمادم اتاق‌ها را نیز نشانم داد که مطمئن شوم شخص دیگری در منزل نیست. اگر چه انتظار نداشتم که در آن خانه با مرد ماساژور روبه رو شوم، اما او با صحبت هایش درباره مزایای ماساژدرمانی از اضطرابم کاست.

  • همچنین فرزند 11ساله زن جوان در تحقیقات به مأموران پلیس گفت: مدتی بعد از اینکه پدرم از خانه رفت، مادرم به ما گفت با او به پشت‌بام برویم، من نرفتم اما مامانم برادر شش‌ساله‌ام را بغل کرد و رفتند و چند دقیقه بعد صدای همسایه‌ها را که شنیدم، من هم بیرون آمدم و دیدم چه اتفاقی افتاده است.

  • فرناز که ثریا نام داشت در تحقیقات انجام شده گفت: به خاطر ناامیدی از داشتن زندگی مرفه و مشکلات زندگی قصد خودکشی داشتم اما با صحبت‌های همکارم از خودکشی منصرف شدم و با راهنمایی‌های او به خانه یکی از دوستانم به نام ثریا رفتم.

  • کارشناسان پلیس فتا درحالی‌که زن جوان تأکید می‌کرد پسر آشنا در این ماجرا نقشی ندارد، با اقدامات فنی و پلیسی موفق به شناسایی عامل این مزاحمت اینترنتی شدند و در عملیاتی غافلگیرانه متهم را که فرهاد نام دارد، دستگیر کردند.

  • وقتی نوبت به دختر مقتول رسید، او گفت: من هیچ کاری نکردم، من پدرم را دوست داشتم. با اینکه او و مادرم از هم جدا شده بودند، اما من آن‌ها را دوست داشتم و هیچ‌وقت راضی به مرگ پدرم نبودم. او گفت: من از هیچ‌کدام از متهمان بازداشتی شکایتی ندارم. به نظر من آن‌ها هیچ کاری نکرده‌اند، اگر فرد دیگری دستگیر شود که پدرم را کشته باشد، خواهان مجازات او هستم.

  • مأموران پلیس فتا درتحقیقات از زن جوان پی بردند مرد غریبه که به همه تصاویر و فیلم‌های شخصی زن دسترسی پیدا کرده بود، با تهدید به انتشار تصاویر شخصی او، اقدام به اخاذی کرده است و با توجه به اینکه این اخاذی‌ها همچنان ادامه داشت، زن جوان برای پایان‌دادن به تهدید‌ها از پلیس درخواست کمک کرد

  • پسر مورد علاقه خواهرزاده ام به همراه دوستش روی تختی نشسته و منتظر ما بودند. خواهرزاده 17 ساله ام او را از روی تصویری که برایش فرستاده بود شناخت و بدین ترتیب ما هم روی همان تخت دور هم نشستیم.

  • در همین روز‌ها بود که با زنی در مرکز بهزیستی آشنا شدم. او زن مهربانی بود که به مرکز بهزیستی رفت و آمد می‌کرد و در دل من جای گرفته بود. آن زمان ۱۴ سال بیشتر نداشتم و به خاطر زیبایی ظاهری مورد توجه قرار می‌گرفتم تا این که روزی آن زن مرا برای پسرش خواستگاری کرد.

تبلیغات