ترنج

در مورد

زن جوان

در فرارو بیشتر بخوانید

۲۱۷ مطلب

  • مرانی پور ادامه داد: همچنین آن مأمور نیروی حراست پالایشگاه نفت آبادان که در صحنه حضور داشت و آن رفتار ناشایست را که انجام می‌داد، بلافاصله توسط مرجع انتظامی و مقام قضائی شهر آبادان احضار شد و پس از بازجویی و تحقیقات روانه زندان شد.

  • سپس مادر مقتول گفت: من آدمی نیستم که مادر دیگری را داغدار کنم، حتی اگر حکم بر قصاص دهید من قصاص نمی‌کنم، دیه قانونی برای خودم و نوه‌ام می‌خواهم. او نه پدر دارد و نه مادر. اما این جوان را به خدا واگذار می‌کنم. با پایان جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

  • "برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی عادت به انتشار عکس از طریق گوشی خود دارند که این عکس‌ها قطعا جزء اطلاعات شخصی و خصوصی شهروندان است در حالی که نباید آن را انتشار داد."

  • دو متهم اصلی پرونده در اظهارات خود مدعی شدند : قصدمان قتل نبود و هیچ نقشه‌ای هم برای قتل او طراحی نکرده بودیم اما شدت درگیری منجر به قتل سیامک شد.

  • وقتی وارد خانه مارال شدیم مثل همیشه از ما استقبال کرد. من و احسان دست‌و‌پای دو زن جوان را بستیم. آن‌ها سعی کردند مقاومت کنند، اما زورشان به ما نرسید؛ وقتی دست‌و‌پایشان را بستیم آن‌ها خیلی جیغ و داد کردند. از ترس اینکه مبادا همسایه‌ها متوجه شدند گلویشان را بریدیم. ما همه خانه را گشتیم، اما هیچ چیزی پیدا نکردیم. من می‌دانستم مارال مقدار زیادی پول و طلا دارد، اما پیدا نکردیم و نفهمیدم آن‌ها را کجا مخفی کرده‌اند.

  • با جاماندن کارت ویزیت در خانه باغی که محل جنایت سیاه پنج مرد افغانستانی بود سرنخ مهمی برای دستگیری متهمان به دست پلیس افتاد.

  • هاشمی نژاد گفت: علت اصلی غرق شدگی های زیاد امسال بالا آمدن سطح آب، شدت بیشتر جریان و سرمای آب است که افراد پس از ورود یا سقوط در آب رودخانه با گرفتگی عضله مواجه شده و با برخورد به سنگ و درختان مسیر جان خود را از دست می دهند.

  • «روز حادثه در خیابان مولوی در حال تردد بودم که مقتول را به صورت دربستی به مقصد سبلان سوار خودروام کردم. در طول مسیر که مقتول با تلفن همراهش مکالمه می‌کرد متوجه شدم که طلا و جواهرات به همراه دارد. همین مسأله مرا وسوسه کرد که اقدام به سرقت کنم. برای همین پس از تغییر مسیر به سمت بزرگراه شهید صیاد شیرازی، با مقتول درگیر شدم و در نهایت پس از کشاندن وی به فضای سبز کنار بزرگراه با وارد آوردن چند ضربه به وسیله سنگی بزرگ، او را به قتل رساندم و متواری شدم.»

  • زن جوان در بازجویی‌ها بار دیگر اتهام سرقت را رد کرد و گفت: من حدود سه ماه پیش با این پسر که از خانواده‌ای ثروتمند است، آشنا شدم و با هم نامزد کردیم. بعد از آن من حدود ۶۰ میلیون تومان جهیزیه به خانه او بردم تا با هم زندگی کنیم. از طرفی مبلغ یک میلیون و ۵۰۰ هزار دلار به او پرداخت کردم تا با این پول کار کند و سود آن را به من بپردازد. چون این پسر تاجر بود فکر می‌کردم درآمد خوبی خواهم داشت، اما بعد از مدتی متوجه شدم او کار‌های خلاف انجام می‌دهد. به‌همین‌دلیل تصمیم گرفتم از او جدا شوم

  • سرهنگ سید خالد یوسفی که امروز شنبه در گفت‌وگو با خبرنگاران از این ماجرا خبر داد، افزود: جسد متوفیان برای بررسی بیشتر به پزشک قانونی انتقال داده شده است.

تبلیغات