ترنج

در مورد

نویسنده

در فرارو بیشتر بخوانید

۲۲۵ مطلب

  • اکهارت تله در کتاب «جهانی نو»، نکته‌های پیچیده‌ای را به شیوایی توضیح داده که شایان توجه کسانی است که می‌خواهند خودشان را بازشناسی کنند.

  • توصیفات زولا، نقشی مهم در آثار او ایفا می‌کنند. این توصیفات مانند توصیف انواع پنیر در داستانی به نام «شکم پاریس» یا مثلا توصیف دقیق و توأم با جزئیات ویترین یک مغازه، البته وجه «داستانی» قضیه را بیشتر می‌کند و آن را از بیان سرد و خشک موضوع جدا می‌کند؛ اما منظور زولا از این قبیل توصیفات عینی بیان زندگی به صورت آنچه هست، است.

  • اصغر عبداللهی که چند سالی بود از سرطان رنج می‌برد، در سن ۶۴ سالگی از دنیا رفت؛ او متولد ۱۳۳۴ در آبادان بود. این هنرمند نگارش فیلمنامه های، چون «خواهران غریب»، «جهیزیه‌ای برای رباب»، «نصف مال من نصف مال تو» و... را در کارنامه هنری اش دارد.

  • از نظر گلشیری جهان، داستان است. جهان، کاملا خیال است همچون مردی که پا‌های آماسیده‌اش را در نهر آبی گذاشته است، با سری افکنده به آب زلال خیره شده است که سرچشمه‌ای نامعلوم دارد و سفری نامعلوم در پیش‌رو. این نهر، این باریکه آب یا رود، همان تاریخ است که می‌گذرد و ما اکنونِ خود را پیش‌رو داریم.

  • «مگی اوفارل» در ایرلند شمالی متولد و در اسکاتلند بزرگ شد. این نویسنده ۴۸ساله تاکنون هشت رمان و یک کتاب خاطرات به چاپ رسانده است. «پس از رفتن تو» نخستین رمان او در سال ۲۰۰۰ برنده جایزه «بتی ترسک» شد و رمان «فاصله میان ما» که سومین اثر این نویسنده به شمار می‌رود در سال ۲۰۰۵ جایزه «سامرست» را برایش به ارمغان آورد.

  • چندسالی است «دختری به نام نل» با ترجمه حمیدرضا آتش‌برآب از سوی انتشارات «علمی و فرهنگی» چاپ شده. تازگی هم چاپ دوم آن به بازار آمده. با این حال جالب است بدانید نام اصلی رمان، «دختری به نام نل» یا «نل» نیست بلکه «مغازه عتیقه‌فروشی» است.

  • حسن نراقی نویسنده و پژوهشگر اجتماعی که بیشتر برای آثارش در زمینه جامعه‌شناسی غیرآکادمیک شناخته‌شده بود درگذشت.

  • مفید می‌گفت من وقتی که غرق خواندن «مرغ دریایی» هستم، غرق خواندن «سه خواهر» هستم یا آثار دراماتیک دیگر چخوف، یاد این خنده‌ام‌: لوطی هم خودش می‌خندید هم دیگران؛ از بس که مرگ عادی شده بود. از بس که اشکی برای ریختن نمانده بود، باید به مرگ بی‌امان و سرنوشت غم‌آلود خندید....

  • جواد مجابی نویسنده سرشناس کشورمان گفت: من همیشه به شوخی می‌گویم که ما مثل ماشینی هستیم که موتورش کار می‌کند ولی راه نمی‌رود، فقط دود می‌دهد. روشنفکری ایران به این دلیل ناکارآمد هست که امکان بروز اجتماعی‌اش نبوده و این هم فقط ناشی از ممنوعیت حکومت‌ها نیست. فشار حکومت‌ها و سانسور دولتی که هست. انواع ممنوعیت‌ها در محدود کردن ما عمل می‌کنند. سانسور سرمایه است، سانسور اقتصادی، سانسور سیاسی، سانسور فرهنگی و سانسور روشنفکران هست.

  • در دوره‌ای که شعر، آن هم شعر کلاسیک سکه رایج بازار بود و تنها نزد گروه‌های محدودی از روشنفکران و خواص ادبی، گونه‌های نوپدید شعر خواننده داشت، گلستان و تنی چند از نویسندگان آن دوره، نخستین تجربه‌های داستان مدرن ایرانی را رقم زدند.