جایگاه مخدوش روز وکیل مدافع در تقویم رسمی
وکیل، همواره چون سایهای استوار، در کنارهی حق حرکت میکند، لیکن سایه نیز نیازمند شناسایی و تبیین جایگاه خود است. این امر، صرفاً مربوط به گرامیداشت یک صنف نیست؛ بلکه تأکیدی است بر ارج نهادن به مفهوم «دفاع مشروع» به مثابه حق بنیادین شهروندان در برابر هرگونه سطوت یا تعمد ناروا.
در صحیفهی تقویم رسمی کشور، هر روز مزین به نامی است که یادآور رشادت دلاوران، شکوه دانشمندان، یا پاسداشت حرفههایی است که شاهرگ حیات جامعه محسوب میشوند. روز ماما، خبرنگار، مرزبان یا روز معلم و غیره؛ هر یک یادآور تعهد و فداکاریاند و هر عنصری که ستونی از بنای تمدن و استقلال یک ملت را تشکیل دهد، جایگاهی شایسته یافته است.
اما در این میان، یک جایگاه کلیدی، سکوتخورده باقی مانده است! جایگاه رفیع «وکیل مدافع». حرفهای که نه تنها پاسدار حقوق فردی است، بلکه نگهبان نهایی توازن میان شهروند و قدرت نیز محسوب میشود. وکیل مدافع، فارغ از آنکه در قامت دفاع از متهم حاضر باشد یا در مقام مطالبهی حق موکل، همواره در خط مقدم نبرد میان حق و باطل ایستاده است. او تجسم عینی اصل «برائت ذمه» است؛ کسی که اطمینان میدهد تا زمانی که حقی اثبات نشده، حرمت آن محفوظ بماند و با واژههایی که گاه از جانش میتراود، میکوشد تا حقیقتی دفنشده دوباره نفس بکشد و در سایهی قلم و کلام وکیل مدافع بتوان ادعای حاکمیت قانون را با اطمینان بیشتری فریاد زد.
سؤال اینجاست: چرا این جایگاه حیاتی، که پیوندی ناگسستنی با عزت فردی و نظم اجتماعی دارد، هنوز در تقویم ملی ما جایگاهی رسمی نیافته است؟ این غیبت، نه تنها یک کمتوجهی اداری، بلکه یک نادیده انگاشتن نمادین از اهمیت «دفاع مشروع» است. این نادیدهانگاشتن، میتواند بهمثابه این پیام تلقی شود که در نگاه رسمی، ابزار دفاع و احقاق حق، در مرتبهای پایینتر از سایر مشاغل قرار دارد؛ اما نبود نام او در تقویم، زخمیست بر پیکر عدالت، و نشانیست از بیمهری به آنان که بیادعا، در صف نخست دفاع از حقوق مردم ایستادهاند.
در حالی که وکیل، پیش از آنکه وکیل باشد، یک شهروند است که برای تضمین حقوق دیگر شهروندان میکوشد. این یک گسست در پازل احترام به تمام ارکان نظام حقوقی کشور است. گویی عدالت، فرزندی دارد که در سایه زاده شده و در روشنایی فراموش میشود. وکلای مدافع، هر روز را در پیچ و خم پروندهها، در میان انبوه اسناد و در کوران استدلالهای حقوقی سپری میکنند. روز وکیل مدافع، روزی است که در آن نفسهای تشنهی شهروندان به امید احقاق حق، به جریان خواهد افتاد. لازم است روزی تعیین شود که در آن، فارغ از برد و باخت، فقط و فقط بر اهمیت و ضرورت استقلال وکیل، بر ضرورت دسترسی همگان به عدالت، و بر نقش خطیر وکیل در اعتلای فرهنگ دادرسی صحیح، تاکید کند.
این روز، باید روزی برای یادآوری تعهد وکیل به شرافت حرفه و روزی برای یادآوری تعهد مسئولین به پاسداری از استقلال نهاد وکالت باشد. چه آنکه وکیل، زبان گویای آنانیست که در پیچ و خم الفاظ حقوقی، راه را گم کردهاند و او با دانش خویش، با قلمی که از جوهر حق و عدالت آغشته است، و با زبانی که از منطق و قانون تغذیه میکند، پلی میان انسان و عدالت میسازد. در محاکم، جایی که هر واژه وزنی دارد و هر سکوت میتواند سرنوشتساز باشد، وکیل چون نگهبانی بیدار، از حقوق موکل خویش پاسداری میکند. در پایان این تأمل، غیاب روز وکیل مدافع در تقویم رسمی کشور، همچون حفرهای در سند هویت حرفهای ماست؛ سندی که باید منعکسکننده اهمیت هر رکن در ساختار عدالت باشد.
وکیل، همواره چون سایهای استوار، در کنارهی حق حرکت میکند، لیکن سایه نیز نیازمند شناسایی و تبیین جایگاه خود است. این امر، صرفاً مربوط به گرامیداشت یک صنف نیست؛ بلکه تأکیدی است بر ارج نهادن به مفهوم «دفاع مشروع» به مثابه حق بنیادین شهروندان در برابر هرگونه سطوت یا تعمد ناروا. باشد که در گذر زمان و با تعمیق درک جامعه از نقش حیاتی استقلال وکالت، این جایگاه رفیع، نه با التماس، بلکه با درک جمعی از ضرورت تاریخیاش، در صحیفهی ملی ما ثبت گردد؛ روزی که نه از سر تشریفات، بلکه از سر بیداری باشد و همگی به احترام توازن و قانون، تعظیم کنیم.