چرا تورم، شر مطلق است؟
«وقتی تورم بالا میرود، این ستون فرو میریزد. چون مردم دیگر نمیدانند ارزش پولشان فردا چقدر خواهد بود. معاملهگر، کارگر، سرمایهگذار و حتی دولت، همه در فضای بیاعتمادی تصمیم میگیرند. هیچ قراردادی در هوای بیثبات دوام نمیآورد.»
تورم، واژهای است که سالهاست در گفتوگوهای روزمره، تحلیلهای اقتصادی و تصمیمهای سیاسی تکرار میشود؛ اما کمتر دربارهی ماهیت اخلاقی و اجتماعی آن بحثی جدی صورت گرفته است.
دکتر فرهاد نیلی، اقتصاددان و پژوهشگر برجسته، در گفتوگو اخیرش با سروش صحت در برنامه «اکنون»، نگاهی متفاوت به این پدیده دارد. به باور او، «تورم فقط یک مسئلهی اقتصادی نیست؛ یک زنجیرهی بیاعتمادی، بیعدالتی و بیاخلاقی است. به همین دلیل، تورم را باید شر مطلق دانست.»
تورم، دشمن نامرئی اعتماد
دکتر نیلی در ابتدای گفتوگو با تأکید بر اینکه «اعتماد، ستون فقرات هر اقتصاد سالم است» گفت:«وقتی تورم بالا میرود، این ستون فرو میریزد. چون مردم دیگر نمیدانند ارزش پولشان فردا چقدر خواهد بود. معاملهگر، کارگر، سرمایهگذار و حتی دولت، همه در فضای بیاعتمادی تصمیم میگیرند. هیچ قراردادی در هوای بیثبات دوام نمیآورد.»
به گفته او، «تورم یعنی بیاعتباری وعدهها.» اگر کسی امروز قول میدهد که فردا کالایی را با قیمت معینی بفروشد، اما تورم در این فاصله همه چیز را تغییر دهد، نه او به قولش پایبند میماند و نه خریدار به او اعتماد میکند. این شکستن اعتماد، به تعبیر نیلی، «سمی است که از اقتصاد شروع میشود و به اخلاق اجتماعی سرایت میکند.»
تورم، انتقال ثروت از ضعیف به قوی
در بخش دیگری از گفتوگو، دکتر نیلی بر ماهیت ناعادلانهی تورم تأکید کرد:« تورم، بیرحمانهترین نوع مالیات است؛ چون فقرا را بیشتر از ثروتمندان تنبیه میکند. کسی که داراییاش پول نقد است، هر روز فقیرتر میشود، و کسی که دارایی واقعی دارد، هر روز ثروتمندتر. تورم، از جیب بیقدرتها میدزدد و به حساب قدرتمندها و دارندگان دارایی میریزد.»
او توضیح داد که در اقتصادهای تورمی، حتی کار کردن هم از معنا میافتد:«کسی که کار میکند و حقوق ثابت میگیرد، همیشه بازنده است. چون قبل از اینکه حقوقش به دستش برسد، ارزش آن نصف شده است. وقتی تورم بالا میرود، جامعه به این نتیجه میرسد که تلاش و پسانداز بیفایده است. و این یعنی نابودی نظم اخلاقی اقتصاد.»
تورم، دشمن آینده
نیلی با نگاه آیندهمحور هم به این پدیده پرداخت: «تورم مثل مه غلیظی است که افق را از دید ما پنهان میکند. سیاستگذار نمیتواند برای بلندمدت تصمیم بگیرد، سرمایهگذار نمیداند فردا چه خواهد شد، و خانوادهها نمیتوانند برنامهریزی کنند. وقتی هیچکس به آینده اعتماد ندارد، هیچکس برای آینده کار نمیکند.»
او افزود:«تورم، پروژهی ساختن فردا را متوقف میکند. جامعهای که درگیر تورم مزمن است، فقط در امروز زندگی میکند — آن هم با اضطراب. اما ملتهایی پیشرفت کردهاند که توانستهاند افق را شفاف ببینند و برایش هزینه بدهند.»
به باور نیلی، حتی سیاستگذاران هم قربانی تورماند:«وقتی تورم بالا میرود، دولتها ناچار میشوند تصمیمهای کوتاهمدت بگیرند تا نارضایتی را کنترل کنند. این تصمیمهای مقطعی، خود به عامل تورم تبدیل میشوند. نتیجه، چرخهای از اشتباه و واکنش است که از آن گریزی نیست.»
اخلاق اقتصادی در عصر تورم
در بخش دیگری از گفتوگو، نیلی تورم را از زاویهی اخلاق اقتصادی تبیین کرد و گفت:«اقتصاد فقط مجموعهای از عدد و فرمول نیست؛ بخشی از زیست اخلاقی جامعه است. در جامعهای که تورم مزمن وجود دارد، دروغ گفتن و پنهانکاری به عادت تبدیل میشود. چون هیچکس نمیداند قیمت واقعی چیست، همه سعی میکنند دیگری را فریب دهند تا ضرر نکنند. این یعنی فروپاشی اخلاق بازار.»
او ادامه داد:«تورم، همانقدر که سرمایه را نابود میکند، اخلاق را هم از بین میبرد. هیچ جامعهای با بیاعتمادی، دروغ و بیثباتی نمیتواند رشد کند. در نتیجه، تورم نهفقط شر اقتصادی، بلکه شر اجتماعی و اخلاقی است.»
تورم و سیاست؛ مسئولیت سنگین حکومت
دکتر نیلی در پایان، ریشهی تورم را در تصمیمهای حکمرانی دانست و گفت:«تورم، حاصل اتفاق نیست؛ نتیجهی تصمیم است. اگر دولتها بیش از توان اقتصاد خرج کنند، یا برای تأمین منابع به چاپ پول متوسل شوند، عملاً تورم را انتخاب کردهاند. اما باید بدانند تورم، سیاستی است که در کوتاهمدت راحتی میآورد و در بلندمدت ویرانی.»
او با اشاره به تجربهی جهانی افزود:«هیچ کشوری با تورم بالا توسعه پیدا نکرده است. رشد پایدار فقط در اقتصادهای باثبات اتفاق میافتد. اگر سیاستگذار بخواهد میان رضایت کوتاهمدت و آیندهی بلندمدت یکی را انتخاب کند، باید شجاعت انتخابِ سخت را داشته باشد. چون در نهایت، مهمترین پروژهی ملی هر کشوری، ساختن فردایی بدون تورم است.»
از نگاه دکتر فرهاد نیلی، تورم صرفاً یک عدد اقتصادی نیست، بلکه یک بیماری اجتماعی و اخلاقی است؛ پدیدهای که اعتماد را میفرساید، عدالت را از بین میبرد، آینده را تار میکند و اخلاق عمومی را تخریب میسازد. به همین دلیل است که او میگوید:«تورم، شر مطلق است. چون هیچ خیری از دل آن بیرون نمیآید؛ نه برای اقتصاد، نه برای سیاست و نه برای انسان.»
گزیده از عصرایران