نگاهی به فیلم «جادوگر کرملین»؛ تصویری ناقص از قدرت «پوتین»

«جادوگر کرملین» در ظاهر یک روایت سیاسی ساده است، اما در لایههای پنهان به دنبال یک نگاه انتقادی به قدرت و چهرههای سیاسی عصر مدرن است، تلاشی که به نظر میرسد شکست خورده است.
فرارو- اخیرا فیلم سینمایی «جادوگر کرملین» در جشنواره ونیز 2025 به نمایش درآمد، فیلمی درباره ساختار سیاسی روسیه که با واکنشهای متفاوتی مواجه شده است.
به گزارش فرارو، این فیلم بر اساس رمان پرفروشی «جادوگر کرملین» اثر «جولیانو داامپولی» ساخته شده و داستان زندگی مردی به نام «وادیم بارانوف» را روایت میکند که به عنوان برنامهریز رسانهای در دولت «پوتین» کار میکند.
داستان، مخاطب را به دوران پر التهاب تاریخ سیاسی شوروی در دهه 1990 میبرد. زمانی که شوروی در افول به سر میبرد و با به قدرت رسیدن «یلتسین» منحل شده و به مرور توسط گروهی از الیگارشیهای قدرتمند «پوتین» رهبر این کشور میشود.
ماجرا از جایی آغاز میشود که قدرتمندان روسی به این نتیجه میرسند «یلتسین» دیگر توانایی اداره کشور را ندارد و باید رهبری جدید انتخاب کنند و هیچ کس بهتر از «ولادیمیر پوتین» نمیتواند باشد. کسی که تا آن زمان مخالفتی با تصمیم آنها نداشت. با این حال همه چیز به این سادگی نیست. آنها «پوتین» را دست کم گرفتند، چرا که بعد از به قدرت رسیدن همه چیز را به نفع خود تغییر داد. در عین حال «بارانوف» بدون ذرهای تردید هر کاری را در دنیای رسانه انجام میدهد تا قدرت رهبر روسیه حفظ شود.
روایتی چند پاره از قدرت در کرملین
«جادوگر کرملین» به سراغ اتفاقاتی میرود که یک روایت سیاسی متفاوت از روسیه و شخص «پوتین» ارائه میدهد، مانند پیروزی او در انتخابات سال 2000 یا جنگ اوکراین. این فیلم از یک ساختار کلیشهای برای روایت قصه استفاده میکند. «بارانوف» در خانه ییلاقیاش در حال مصاحبه با نویسنده آمریکایی است. در واقع فیلم با فلشبکی از خاطرات او آغاز میشود که با قرار دادن یک قصه عاشقانه و احساسی نیز تلاش میکند مخاطب را با خود همراه کند.
یکی از نقاط قوت فیلم، بازیگر نقش «پوتین» است که به شکلی باورپذیر و دقیق حرکتها و رفتارهای این سیاستمدار را تقلید میکند. مخاطب از این کاراکتر همان لبخند سرد و خشکی را میبیند که «پوتین» در دیدار با رهبران سایر کشورها دارد. با گذشت یک ساعت از زمان فیلم «پوتین» با بازی «جود لا» وارد صحنه میشود و اثر را برای مخاطب جذاب میکند. با این حال در سکانسهایی که او حضور ندارد داستان چیزی برای ارائه ندارد.
در مقابل بازیگر نقش «وادیم بارانوف» یک بازی کسل کننده و یکنواخت دارد و نوع حرف زدن او شبیه به یک قصه خوابآور برای مخاطب است. در واقع این کاراکتر که مهمترین نقش «جادوی کرملین» است، تبدیل به شخصیتی بیاثر و بدون جذابیت شده است. فیلم به جای نمایش جذاب قصه، گرفتار روایت کلمه به کلمه متن شده و زیبایی آن را از بین برده است. در عین حال، داستان مدام از شاخهای به شاخه دیگر میپرد و فرصت درک لحظات و اتفاقات را به مخاطب نمیدهد که چگونه «پوتین» در روسیه تبدیل به یک قدرت خودکامه میشود. همچنین «جادوگر کرملین» ساختاری چند تکه دارد و با وجود اجرای درخشان «جود لا»، نمیتواند یک داستان دراماتیک قدرتمند را به مخاطب نشان دهد.