هزینه اینترنت نسل زد چقدر است؟

هزینه اینترنت در خانوارهای دارای فرزندان نسل زد به حدود ۲.۵ درصد از کل هزینهها رسیده است
طی دو دهه گذشته، اینترنت به سرعت از یک ابزار جانبی به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره تبدیل شده است. در دهههای پیشین، حتی نبود تلفن همراه اخلال چندانی در فعالیتهای روزانه ایجاد نمیکرد؛ اما امروز قطع دسترسی تنها برای چند ساعت میتواند جریان عادی زندگی و کسبوکار را مختل کند. این وابستگی در میان نسل جوان، بهویژه نسل زد، پررنگتر است و موجب شده خانوارهایی که فرزندان این نسل را دارند، الگوی مصرف و هزینه ارتباطی متفاوتی نسبت به سایر خانوارها داشته باشند.
به گزارش اکو ایران، بررسی دادههای رسمی بودجه خانوار نشان میدهد سهم هزینه اینترنت از کل هزینه خانوارها در بلندمدت روندی نزولی داشته است؛ اما این کاهش نه به دلیل افت مصرف، بلکه به علت رشد سریعتر سایر هزینهها نسبت به ارتباطات است. در دوره همهگیری کرونا این روند برای مدتی تغییر کرد و سهم هزینه اینترنت در خانوارهای دارای فرزندان نسل زد به حدود ۲.۵ درصد رسید؛ جهشی که ناشی از آموزش مجازی، دورکاری و استفاده گستردهتر از خدمات آنلاین بود.
از نظر دسترسی نیز تفاوتها چشمگیر است. در سال ۱۴۰۲، بیش از ۹۳ درصد خانوارهای دارای عضو جوان ۱۸ تا ۳۰ ساله به اینترنت دسترسی داشتند، در حالی که این شاخص برای سایر خانوارها حدود ۷۰ درصد بود. با این حال، توزیع این دسترسی در سراسر کشور یکسان نیست. در استان بوشهر تقریباً تمامی خانوارهای دارای فرزند نسل زد به اینترنت متصل هستند، در حالی که این رقم در سیستان و بلوچستان تنها حدود ۵۸ درصد است. چنین اختلافی نشاندهنده شکاف جدی در زیرساختهای ارتباطی میان مناطق مختلف کشور است.
سهم هزینه ارتباطات در خانوارهای بدون فرزند نسل زد نیز از ۱.۶ درصد در استان گلستان تا ۲.۸ درصد در استان بوشهر متغیر است. این شکاف در خانوارهای دارای فرزند نسل زد پررنگتر میشود؛ جایی که بیشترین سهم هزینه با ۳.۵ درصد مربوط به بوشهر و کمترین میزان با ۱.۸۷ درصد به کهگیلویه و بویراحمد تعلق دارد. این ارقام علاوه بر تفاوت الگوی مصرف، تأثیر مستقیم دسترسی به اینترنت و کیفیت زیرساختها را نیز نشان میدهد.
از منظر اقتصادی، اینترنت تنها یک خدمت ارتباطی نیست؛ بلکه به کالایی ضروری برای آموزش، اشتغال، کسبوکار و حتی حفظ سطح رفاه خانوار تبدیل شده است. همهگیری کرونا نشان داد که نبود دسترسی کافی میتواند شکاف آموزشی و درآمدی میان خانوارها و مناطق مختلف کشور را عمیقتر کند. از این رو، گسترش زیرساختهای ارتباطی، بهویژه در استانهای کمبرخوردار، باید بهعنوان یک اولویت توسعهای و نه صرفاً یک خدمت رفاهی تلقی شود.
در نهایت، روند دادهها نشان میدهد که نقش اینترنت در زندگی خانوارها بهطور مداوم رو به افزایش است و این خدمت به بخشی پایدار از سبد هزینهای آنها تبدیل شده است. اما شکاف در میزان دسترسی و تفاوت در سهم هزینه ارتباطات، ضرورت سیاستگذاری برای ایجاد برابری دیجیتال و دسترسی عادلانهتر را برجسته میسازد؛ اقدامی که میتواند اثرات مستقیم بر اشتغالزایی، تربیت نیروی کار و توسعه اقتصادی کشور داشته باشد.