تجلیلهای بیپایان از سحر امامی؛ چهره ملی را قربانی بزرگنمایی نکنید!

پس از صحنه دراماتیکی که سحر امامی در صداوسیما به هنگام حمله اسرائیل به این ساختمان رقم زد، نهادها به تکاپو افتادند تا از او چهرهای اسطورهای بسازند، درحالی که به گفته برخی تحلیلگران، وی به خودی خود تبدیل به چهرهای ملی شد. حال برخی رسانهها نگران این مساله هستند که افراط در تجلیل از او موجب سوختنش شود.
فرارو- سحر امامی، مجری تلویزیون، به هنگام حمله رژیم اسرائیل به ساختمان صدا و سیما، جلوی دوربین ماند و این واکنش او در لحظه حساس، سرتیتر اخبار داخلی و خارجی شد.
به گزارش فرارو، پس از رسانهای شدن واکنش سحر امامی در لحظه حمله موشکی، تجلیل نهادهای مختلف از وی آغاز گشت. از گرفتن کمربند افتخاری تکواندو در مراسم تجلیل از شهدای ورزشکار ۱۲ روز دفاع ملی تا آئین بزرگداشت شهدای رسانه در نبرد با رژیم صهیونیستی که شامگاه یکشنبه ۲۹ تیر ماه ۱۴۰۴ با حضور فعالان رسانههای جهان در سالن همایشهای بینالمللی صدا و سیما برگزار شد. این تجلیلها کار را به جایی رساند که یکی از خبرنگارهای مطرح از وی پرسید که آیا نماینده مجلس میشوید و او پاسخ داد:«نه من همین ارتباطم با مردم را در قاب تلویزیون بسیار دوست دارم.»
این تجلیلها حتی از مرزهای ایران نیز گذشت و به ونزوئلا رسید. تا جایی که وی در کنفرانس «صدای جهانی جدید» از وزیر ارتباطات ونزوئلا هدیه دریافت کرد. از طرفی دیگر، نیکلاس مادورو، رئیس جمهوری ونزوئلا نیز از او تقدیر کرد و در مراسم اهدای جایزه سیمون بولیوار به وی جایزه داد.
تمامی این اقدامات موجب شد که برخی رسانهها در نگرانی به از بین رفتن چهره ملی سحر امامی واکنش نشان دهند.
در این میان روزنامهای اصلاح طلب هم میهن در یادداشتی نوشت: «چرا در این سیستم عریض و طویل یک نفر نیست که به آقایان بگوید این جنگ به غیر از سرکار خانم امامی قهرمانهای دیگری هم داشت.»
روزنامه خراسان نیز در واکنش به این حواشی نگرانی خود از مراسمهای فرمایشی و تقدیرهایی که خرج کردن بیدلیل او برای برخی نهادها و چهرههاست را نشان داد و نوشت: سحر امامی که تا قبل از آن بهدلایل مختلف چهرهای ملی محسوب نمیشد و بسیاری نسبت به مواضع و نوع اجرایش انتقاد داشتند با آن شهامت بینظیر ظرف چند دقیقه به چهرهای ملی تبدیل شد؛ خودجوش پروفایلها تغییر کرد؛ منتقدانش او را ستودند و تصویرش با آن ایستادگی، شد یکی از نمادهایی که جامعه در آن روزهای پرالتهاب نیاز داشت تا شجاعت ایرانی را به رخ دنیا بکشد. تصویری که به درستی در خاطر ما حک شد باید همانطور دست نخورده و بیآلایش بماند.»
از طرفی دیگر فرهیختگان نیز به این مساله واکنش نشان داد و با اشاره به لحظات حساس جنگ 12 روزه و به خصوص لحظه حمله به ساختمان شیشهای نوشت: «در چنین فضایی، برجستهشدن برخی چهرهها در رسانه، شاید واکنشی طبیعی به لحظههایی از شجاعت یا حضور مؤثر بود؛ اما باید مراقبت کرد که در روایت ما، حقیقت، قربانی بزرگنمایی یا غفلت نشود.»
این روزنامه در واکنش به تقدیم جایزه تکواندو به سحر امامی متذکر شد که: «واقعیت این است که چنین تقدیرهایی اگر با دقت و تناسب کافی همراه نباشند ممکن است بهجای پاسداشت مفاهیم اصیل به کمرنگشدن ارزشهای واقعی حرفهای و ورزشی منجر شوند. شاید اگر فدراسیون تکواندو بهجای این نمادسازی پرسروصدا رویکردی متعادلتر، تخصصیتر و در شأن فضای ورزشی انتخاب میکرد یا حتی از انجام چنین اقدامی صرفنظر میکرد. پیام قدردانی، نهتنها مؤثرتر، بلکه قابلپذیرشتر برای افکار عمومی بود.»