سایه سنگین ساختوساز بر منابع آبی ایران

صنعت ساختوساز ایران، با وابستگی شدید به بتن و فولاد و مصرف بیرویه آب شرب در فرآیند اجرا، به یکی از پرمصرفترین و نامرئیترین عوامل تشدید بحران کمآبی تبدیل شده است. آماری هولناک که کمتر به چشم میآید: برای ساخت هر مترمربع ساختمان مدرن با اسکلت فلزی، حدود ۳ هزار و ۷۰۰ لیتر آب مصرف میشود. این رقم برای سازه بتنی به ۳ هزار و ۲۰۰ لیتر میرسد.
سازههای بلندمرتبه با اسکلتهای فولادی و دیوارهای بتنی، نماد توسعه شهری ایران هستند. اما پشت این نمادهای مدرنیته، یک قاتل خاموش در حال بلعیدن حیاتبخشترین منبع کشور است: آب.
به گزارش ایران، صنعت ساختوساز ایران، با وابستگی شدید به بتن و فولاد و مصرف بیرویه آب شرب در فرآیند اجرا، به یکی از پرمصرفترین و نامرئیترین عوامل تشدید بحران کمآبی تبدیل شده است. آماری هولناک که کمتر به چشم میآید: برای ساخت هر مترمربع ساختمان مدرن با اسکلت فلزی، حدود ۳ هزار و ۷۰۰ لیتر آب مصرف میشود. این رقم برای سازه بتنی به ۳ هزار و ۲۰۰ لیتر میرسد. در مقابل، معماری هوشمند و بومی ایران با مصالحی مانند خشت، برای همان مترمربع تنها به ۵۰۰ لیتر آب نیاز داشت- فقط ۱۴ درصد مصرف امروز. این فقط آغاز داستان هدررفت کلان است.
مصرف در ساختمانسازی در دو مرحله ساخت مواد اولیه در کارخانه و ساخت سازه در پروژه صورت میگیرد. در حال حاضر اغلب سازندهها با مصالحی همچون فولاد و بتن پروژههای خود را احداث میکنند که این مصالح خود آببر هستند. از همین رو انتخاب یک سیستم ساختمانی مناسب میتواند در جلوگیری از هدررفت آب تأثیر قابل توجهی داشته باشد.
از سوی دیگر در صنعت ساخت و ساز ایران، استفاده از آب شرب برای مصارف ساختمانی، یکی از عوامل تشدید بحران کمآبی محسوب میشود که رفع این مشکل مستلزم نظارت دقیق نهادهای مسئول بر فرآیند ساختوساز است. در واقع مصرف بیرویه و حجم بالای آب شرب در مراحل مختلف ساخت و بهرهبرداری ساختمانها، فشار مالی قابل توجهی به بودجه عمومی کشور وارد میکند.
درحالی که با رعایت استانداردهای صحیح ساخت و ساز، میتوان از هدررفت آب هم در مرحله اجرا و هم در دوران بهرهبرداری جلوگیری کرد. بر اساس آمار، بهینهسازی مصرف آب و افزایش بهرهوری آن در ساختمانها، گامی اساسی در جهت مدیریت پایدار منابع آب به شمار میرود.
آب شرب، قربانی پروژههای عمرانی
جریان آب شرب شبکههای شهری، نه فقط برای آشامیدن که برای ساخت دیوارها و ستونها هم استفاده میشود.
حسین احمدی، فعال بخش خصوصی و معاون اسبق خدمات فنی سازمان نظام مهندسی استان تهران، مکانیسم نگرانکننده تأمین آب کارگاهها را تشریح میکند: «سازنده با پروانه ساختمانی صادره از شهرداری، به سازمان آب منطقهای مراجعه و انشعاب آب کارگاهی دریافت میکند. این آب، همان آب شرب شبکه شهری است. تنها تفاوت، قیمت آن است: بهای آب کارگاهی ۱۰ برابر قیمت آب مصرفی مسکونی است. سال گذشته، در حالی که هر مترمکعب آب شرب مسکونی حدود ۵ هزار تومان بود، سازنده برای همان حجم در کارگاه، ۵۰ هزار تومان پرداخت میکرد.
این رویه دو مشکل اساسی دارد: اول، استفاده از آب باکیفیت شرب برای مصالح ساختمانی که نیازی به این کیفیت ندارند. دوم، با وجود قیمت بالاتر، باز هم هزینه آب بخش ناچیزی از کل پروژه است و انگیزهای برای صرفهجویی ایجاد نمیکند.»
حسین احمدی آب مصرفی در ساخت و ساز شهری را همان آب شرب جریان شبکه آب شهری دانست و افزود: «تنها مبلغ قابل پرداخت برای آن متفاوت است. به طوری که قیمت آب بهای کارگاهی برای ساخت و ساز ۱۰ برابر بیشتر از بهای آب مصرفی بهرهبرداری مسکونی است. به طور مثال در سال گذشته بهای آب برای هر مترمربع مسکونی حدود ۵ هزار تومان بود که برای ساخت و ساز ۵۰ هزار تومان محاسبه میشد.»
بتنریزی: قلب تپنده هدررفت
به گفته احمدی، بیش از ۸۰ درصد مصرف آب در ساختوساز شهری، سهم دو فرآیند حیاتی است: تولید بتن و عملآوری آن (مرطوبنگهداشتن بتن برای کسب مقاومت). او میگوید: «ارزانتر بودن نسبی سازه بتنی نسبت به فولادی در سالهای اخیر، باعث هجوم گسترده به این سیستم شده است. بهطور متوسط، برای ساخت هر مترمربع بنا، یک مترمکعب آب فقط در مرحله سازهای مصرف میشود. این رقم، بدون احتساب مصارف جانبی مانند آب شرب، بهداشت و استحمام کارگران است.»
قاتلان نامرئی: فولاد و سیمان
پشت صحنه مصرف آب در کارگاه، صنایع عظیم تولید مصالح ساختمانی قرار دارند که خود از بزرگترین آببَرهای کشور محسوب میشوند. محسن عباسی هرفته، عضو هیأت علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد و پژوهشگر حوزه آب در صنعت ساختمان، ابعاد فاجعه را با اعداد دقیق ترسیم میکند: «صنعت ساختمان ایران به طرز افراطی، بتنمحور و فولادمحور شده است؛ دو ماده شدیداً آلاینده و آبخوار.
تحقیقات نشان میدهد ساختمانسازی بسیار آببر است و باید فکری اساسی برای این موضوع در کشوری چون ایران که با بحران کم آبی مواجه است، گردد. برای اهمیت موضوع باید اشاره شود که کیفیت آب مصرفی در صنعت ساختمان به لحاظ سختی و فاقد املاح بودن، باید نزدیک به آب شرب باشد. برای درک عمق فاجعه کافی است بدانید تولید هر مترمکعب بتن، هزار و ۴۰۰ لیتر آب مصرف میکند.
تولید هر تن آهنآلات ساختمانی، ۲۵ هزار لیتر (۲۵ مترمکعب) آب میبلعد. این ارقام نجومی، صنعت ساختمان را به یکی از پرمصرفترین بخشها تبدیل کرده، در حالی که سهم رسمی صنعت از آب تجدیدپذیر کشور تنها حدود ۲ درصد اعلام میشود.»
سنت در برابر مدرنیته
عباسی هرفته با اشاره به هوشمندی معماران سنتی ایران در مواجهه با کمآبی، تفاوت فاحش مصرف را برجسته میسازد: «معماری بومی فلات ایران (خشتی، آجری، سنگی) مبتنی بر دیوارهای باربر بود. این سیستمها دو ویژگی کلیدی داشتند: کمآببر بودن در ساخت و عمر مفید بسیار طولانی (چند صد سال). محاسبات نشان میدهد اجرای هر مترمربع بنای خشتی سنتی، فقط به حدود ۵۰۰ لیتر آب نیاز داشت. یعنی یک بنای خشتی، فقط ۱۴ درصد یک بنای اسکلت فلزی امروزی آب مصرف میکرد. اما نکته حیاتیتر، عمر مفید است. وقتی یک بنای خشتی ۴۰۰ سال عمر میکند و ساختمان مدرن ما پس از ۲۵ تا ۳۰ سال مستهلک یا منسوخ میشود، مصرف آب واقعی بناهای سنتی در طول چرخه حیات، کمتر از ۵ درصد نمونههای مدرن امروزی بوده است! ساختمان مدرن ایرانی، ۷ برابر بنای سنتی آب میخورد و یکهشتم آن عمر میکند. این یک الگوی ناپایدار و فاجعهبار است.»
وی درخصوص میزان مصرف آب در ساخت یک ساختمان عرفی در کشور عنوان کرد: «بدون در نظر گرفتن مرحله نازککاری ساختمان که میتواند متنوع باشد، آبخوارترین نوع سازه ساختمانی، سازههای فلزی هستند، به نحوی که به ازای هر مترمربع زیر بنای ساختمان با این سیستم سازهای در حدود ۳ هزار و ۷۰۰ لیتر آب مصرف میشود. در رتبه دوم سازههای بتنی هستند که هر مترمربع آنها، ۳ هزار و ۲۰۰ لیتر آب نیاز دارد؛ حال آنکه مصرف آب یک بنای خاکی نوین (خاک فشرده) تا ۷ درصد یک سازه فلزی میتواند کاهش یابد.»
مگاشهرها، بلای جان آمایش سرزمین و آب
عباسیهرفته هشدار میدهد که مدل توسعه شهری مبتنی بر تمرکزگرایی و ساخت مگاشهرها، خود عامل تشدید مصرف آب در ساختوساز است: «این رویه، بلندمرتبهسازی را اجتنابناپذیر میکند که مستلزم استفاده از همان سیستمهای پرمصرف فولادی و بتنی است. در حالی که با آمایش سرزمین صحیح و توسعه متوازن، امکان ساخت شهرهای کوچکتر و متوسط با استفاده از روشهای سازهای کمآببرتر وجود دارد. تمرکززدایی و کوچکسازی کلانشهرها به نفع شهرهای کوچک پراکنده در پهنه سرزمین – همانطور که در سنت آبادانی ایران مرسوم بود – یک ضرورت است. مگاشهرها ذاتاً ناپایدار و مانند تومور در پیکره منابع آبی عمل میکنند.»
ارزانی آب: ریشه بیتوجهی تاریخی
به گفته این استاد دانشگاه، ارزانی نسبی آب در دهههای گذشته، اصلیترین عامل بیتوجهی به مصرف بیرویه آن در ساختوساز بوده است: «تاکنون، قیمت آب آنقدر ناچیز بوده که توجه مهندسان و سیاستگذاران را بهسوی بهینهسازی مصرف جلب نکرده است. اکنون که بحران آب به اوج رسیده، برخی اولین راهحل را افزایش قیمت آب کارگاهی میدانند. اما این به تنهایی کافی نیست و فقط هزینه ساخت را افزایش داده و بار مالی را به دوش خریدار نهایی میاندازد، بیآنکه لزوماً الگوی ساخت را تغییر دهد.»
زمان چرخش به سوی خرد بومی؟
بحران آب در صنعت ساخت و ساز ایران نیازمند پاسخی فوری، بنیادین و چندوجهی است. وزارت راه و شهرسازی قادر است با اصلاح مقررات ملی ساختمان و اعمال ضوابط اجباری مصرف آب در تولید مصالح و فرآیند ساخت، راه را برای سیستمهای کمآببر (مانند خاک فشرده، مصالح بنایی پیشرفته، چوب، سیستمهای پیشساخته خشک) هموار کند.
ضرورت بازتعریف آمایشی و حرکت بهسوی توسعه پراکنده و متوازن برای کاهش اجبار به بلندمرتبهسازی و استفاده از سازههای سنگین بیش از پیش احساس میشود.
سازمانهای آب و فاضلاب نیز باید استفاده از آب شرب را برای مصالح ساختمانی و عملیات ساختمانی ممنوع و تأمین آب کارگاهی را از طریق منابع غیرشرب (آبهای بازیافتی، آبهای نامتعارف) الزامی کنند.