۴ توصیه یک نهاد پژوهشی به بنگاههای میانرده بررسی شد؛
راه بقا در ۲۰۲۵

چهار استراتژی کلیدی بقا در برابر افزایش هزینهها شامل تمرکز بر سودآوری و کنترل هزینهها، حذف ناکارآمدیها با اتوماسیون و دیجیتالسازی، ارتقای مهارت نیروی انسانی و تضمین امنیت سایبری مسیر بقا و توسعه را هموار خواهندکرد. این استراتژیها، نهتنها ابزارهای مقابله با بحرانهای فعلی؛ بلکه، بنیانی برای بازآفرینی مدل کسبوکار تولیدکنندگان در دوران گذار به اقتصاد دیجیتال جهانی محسوب میشوند.
سال ۲۰۲۴ برای بخش تولید میانرده جهان، بهویژه در آمریکا، سالی دشوار و فرساینده بود. نرخهای بهره همچنان در سطوح بالا باقی ماند؛ تورم اگرچه اندکی کاهش یافت؛ اما، فشار هزینهها را تغییر نداد و وعدههای اصلاحات مالیاتی نیز بینتیجه ماند. در چنین شرایطی، تولیدکنندگان نتوانستند از افزایش قیمتها برای جبران هزینههای رو به رشد استفاده کنند و رشد بسیاری از صنایع یا منفی شد یا در محدوده صفر ایستاد.
به گزارش دنیای اقتصاد، اکنون که در میانه سال ۲۰۲۵ قرار داریم، چشمانداز صنعت تولید همچنان پر از تردید است. با وجود تابآوری اقتصاد کلان آمریکا در برابر پیشبینیهای رکودی، تولیدکنندگان با چالشهای بزرگی از قبیل رشد محدود، هزینههای فزاینده نیروی کار، انرژی و مواد اولیه و تهدیدهای امنیتی سایبری که کسبوکارها را به لرزه انداخته است، مواجهاند. در چنین فضایی، سیالایکانکت چهار استراتژی کلیدی به عنوان نقشه بقا و توسعه صنایع را معرفی کرده است.
رشد هست، اما کافی نیست
طبق گزارش سیالایکانکت، اقتصاد کلان آمریکا از نیمه دوم سال ۲۰۲۲ توانست با قدرت از پیشبینیهای رکودی فاصله بگیرد و با وجود تمام بحرانهای مالی، نرخ بهره بالا و جنگهای تعرفهای، رشد مثبت را تجربه کند. اکنون نیز تحلیلها حاکی از آن است که رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا در سال ۲۰۲۵ در محدوده دو درصد باقی خواهدماند. این نرخ رشد اگرچه از بسیاری کشورهای توسعهیافته سریعتر است؛ اما، برای تولیدکنندگان که به دنبال جهش سود و بازیابی زیانهای پیشین هستند، ناکافی به نظر میرسد.
انجمن ملی تولیدکنندگان آمریکا اعلام کرده است که از میان ۱۸ بخش اصلی تولیدی، ۱۶ بخش انتظار دارند که رشد امسال آنها مابین یک تا چهار درصد باشد. این مساله بدان معناست که خبری از رونق بالا نیست و رقابت برای جذب همین میزان محدود از رشد، بسیار شدیدتر از گذشته خواهدبود. آن چیزی که تفاوت اصلی این دوره با دورههای قبلی به شمار میآید، از این قرار است که برخلاف دوران پساکرونا که افزایش قیمتها و کمبود عرضه، موتور رشد درآمدی بود؛ اکنون سهم رشد ناشی از افزایش قیمتها بهشدت کاهش یافته است.
بررسیها نشان میدهد که حدود ۶۰ درصد تولیدکنندگان قادر خواهندبود تا قیمت محصولات خود را تنها بین ۱.۷ تا ۲.۶ درصد افزایش دهند و مابقی حتی همین امکان محدود را نیز ندارند. این یعنی بازگشت به اصول اولیه کسبوکار؛ تولیدکنندگان باید با همان قیمتهای ثابت، بهرهوری و سودآوری خود را افزایش دهند.
هزینههایی که آرام نمیگیرند
در کنار رشد کند صنایع، فشار هزینهها همچنان بزرگترین تهدید برای تولیدکنندگان است. نرخهای دستمزد در آمریکا در سال ۲۰۲۵ بین ۲.۷ تا ۳.۵ درصد افزایش خواهدیافت که بخش مهمی از آن ناشی از رقابت شدید برای جذب نیروی انسانی ماهر و جبران نرخ تورم عمومی است. در مقابل هزینههای بیمه درمانی نیز بین ۸ تا ۹ درصد رشد کرده است. در حوزه مواد اولیه نیز، قیمتها بهطور میانگین ۵.۳ درصد افزایش یافته و پیشبینیها در خصوص انرژی نیز حاکی از افزایش ۱۹ درصدی قیمت بین سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۸ است.
بار سنگین حملات سایبری
یکی از چالشهای نوظهور، اما بهشدت خطرناک برای بخش تولید در جهان، افزایش حملات سایبری است. طبق گزارش جامع «وضعیت تولید جهانی»، میزان حملات سایبری به بخش تولید از سال ۲۰۲۲ تاکنون بصورت تقریبی دو برابر شده است. این تهدیدات علاوه برخسارت مالی بر نیروی کار نیز تاثیر گذاشته است. بر اساس دادههای گزارش سیالایکانکت، حدود ۲۹ درصد شرکتهایی که قربانی حملات شدهاند، ناچار به تعدیل نیرو شدهاند.
این در حالی است که بسیاری از تولیدکنندگان کوچک و متوسط به دلیل محدودیت منابع مالی و انسانی در بخش فناوری اطلاعات، توان کافی برای مقابله با چنین حملاتی ندارند و همین موضوع، زنجیره تولید و تامین را در مقیاس وسیعتری تهدید میکند.
سودآوری؛ اولویت همیشگی بنگاهها
یکی از چهار استراتژی بقا و توسعه شرکتها برای سال جاری میلادی، تمرکز بر سودآوری و کنترل هزینهها محسوب میشود. با پایان دوره افزایش قیمتها، تمرکز تولیدکنندگان از رشد درآمد ناشی از تورم به بهینهسازی داخلی تغییر یافته است. راهکار اصلی در چنین فضایی، بازنگری دقیق صورتهای مالی و شناسایی فرصتهای پنهان صرفهجویی است.
اتوماسیونسازی فرآیند تولید از انتخاب تا الزام
یکی از مسیرهای اصلی بقا در برابر افزایش هزینهها، استفاده از اتوماسیون و فناوریهای دیجیتال است. کمبود نیروی کار ماهر در آمریکا که پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۸ به ۲.۴ میلیون نفر برسد، اتوماسیون را از یک مزیت رقابتی به یک الزام حیاتی تبدیل کرده است. مطالعات نشان میدهد که تولیدکنندگان با درآمد سالانه کمتر از ۵۰۰ میلیون دلار تنها ۳۸ درصد از دادههای مربوط به فرآیند تولیدی بنگاههای خود را بهطور موثر استفاده میکنند، در حالی که این رقم در شرکتهای بزرگتر به بالای ۵۰ درصد میرسد.
اتوماسیون علاوه بر افزایش بهرهوری تولید، کیفیت محصول، زمان تحویل و کنترل موجودی را نیز بهبود میبخشد و ریسک خطای انسانی را کاهش میدهد. با توجه به نرخ رشد هزینههای نیروی کار و محدودیت ظرفیت جذب نیروی متخصص، استفاده از فناوریهای دیجیتال و سیستمهای هوشمند مدیریت تولید، نهتنها یک انتخاب اقتصادی؛ بلکه، ضرورتی برای ادامه فعالیت در بازار رقابتی امروز است.
بحران نیروی کار ناآماده
یکی از دغدغههای اصلی مدیران تولید در سالهای اخیر، فاصله میان سرعت توسعه فناوری و توان نیروی انسانی برای استفاده موثر از این فناوریهاست. اگرچه صنایع تولیدی از جمله نخستین بخشهایی هستند که فناوریهای جدید را بهکار میگیرند؛ اما، در بهرهبرداری کامل از ظرفیت این فناوریها ضعف جدی دارند.
مدیران صنعتی معتقدند کارکنان بهطور معمول تنها بخش کوچکی از قابلیتهای ابزارهای دیجیتال را استفاده میکنند و همین موضوع، بهرهوری سرمایهگذاریهای فناورانه را کاهش میدهد. برای حل این مشکل، تولیدکنندگان باید استراتژیهای آموزش و ارتقای مهارت را با تمرکز بر بهبود تجربه کاری کارکنان طراحی کنند. این آموزشها باید کاربردی، مستمر و متناسب با نیازهای واقعی خطوط تولید باشد.
دزدان عصر جدید
امنیت سایبری اکنون به یکی از مهمترین اولویتهای مدیران تولید تبدیل شده است. با گسترش زیرساختهای دیجیتال، اینترنت اشیا صنعتی و ادغام سیستمهای فناوری اطلاعات و فناوری عملیاتی، مسیرهای نفوذ برای هکرها گستردهتر شده و حملات پیچیدهتر و پرهزینهتر شدهاند. در بسیاری از کارخانهها، زیرساختهای دیجیتال بدون ارزیابی امنیتی دقیق پیادهسازی شدهاند و همین مساله آسیبپذیری سیستمها را دوچندان کرده است. بخش قابل توجهی از این حملات ناشی از خطاهای انسانی و ضعف آموزش کارکنان در زمینه اصول اولیه امنیت اطلاعات است.
راهکارهای پیشنهادی متخصصان امنیت سایبری شامل چهار محور اصلی است: نخست، انجام ارزیابیهای ریسک مکرر و دورهای برای شناسایی نقاط ضعف سیستمهای دیجیتال و عملیاتی. دوم، آموزش مستمر کارکنان و آگاهیبخشی درباره نحوه شناسایی ایمیلهای جعلی، بدافزارها و آسیبپذیریهای رایج. سوم، طراحی و پیادهسازی سیاستها و رویههای امنیتی استاندارد در تمامی لایههای سازمان، از سطح مدیریتی تا بخشهای عملیاتی. چهارم، تدوین یک طرح واکنش به حادثه برای مقابله سریع و موثر در صورت وقوع حمله، بهگونهای که بتوان با کمترین هزینه و زمان، فعالیتهای تولیدی را به حالت عادی بازگرداند.
پایان
برآیند دادهها و تحلیلهای صنعت تولید آمریکا نشان میدهد سال ۲۰۲۵، سالی با رشد محدود و هزینههای رو به افزایش خواهدبود. فرصتهای بزرگ درآمدی ناشی از افزایش قیمتها در عمل به پایان رسیده و تولیدکنندگان چارهای جز بازگشت به اصول بهرهوری و بهینهسازی ندارند. در چنین شرایطی، چهار استراتژی کلیدی شامل تمرکز بر سودآوری و کنترل هزینهها، حذف ناکارآمدیها با اتوماسیون و دیجیتالسازی، ارتقای مهارت نیروی انسانی و تضمین امنیت سایبری مسیر بقا و توسعه را هموار خواهندکرد. این استراتژیها، نهتنها ابزارهای مقابله با بحرانهای فعلی؛ بلکه، بنیانی برای بازآفرینی مدل کسبوکار تولیدکنندگان در دوران گذار به اقتصاد دیجیتال جهانی محسوب میشوند. کارخانههایی که بتوانند این چهار محور را در استراتژی عملیاتی خود نهادینه کنند، شانس بیشتری برای عبور از بحران و تبدیل شدن به رهبران بازار در سالهای پیشرو خواهند داشت.