مصطفی اقلیما درباره سرقت اولیها گفت
افزایش سارقان بی سابقه؛ چه باید کرد؟

آسیب معلولی از علت هاست یعنی هر آسیبی صد علت دارد. وقتی تورم است و همه چیز گران شده است، اما حقوق افزایش نیافته است با چنین وضعیتی مواجه میشویم. آن وقت آسیبها را داریم، اما همین آسیبها فاجعهآمیزتر میشوند یعنی اعتیاد، موادفروشی دعوای خانگی و خیابانی، دزدیهای خرد و کلان و سرقت اولی زیادتر میشود. این دزدیها هزینه جامعه را بالاتر میبرد.
مصطفی اقلیما آسیبشناس، استاد دانشگاه و رئیس انجمن علمی مددکاری در گفتگو با فرارو در این باره گفت: ما در شرایطی هستیم که میزان دزدیها نه تنها در جامعه که در دولت هم زیاد شده است. وقتی فقر و بیکاری در جامعه زیاد میشود و زندگی مردم نمیگذرد هرکس به نوعی دزدی میکند. کارمندی در اداره از وقت کارش میدزدد و با ماشین اسنپ کار میکند تا زندگیاش را بگذراند. هر فردی به طریقی دزدی میکند، چون با حقوق اندک زندگی نمیچرخد. حتی استادان دانشگاه هم به نوعی دزدی میکنند یعنی چه یعنی اینکه یک استاد دانشگاه در قبال دوازده ساعت تدریس در دانشگاه بابت هر دو ساعت تدریس باید دو ساعت مطالعه کند برای اینکه پول ندارد کتاب بخرد، مطالعه نمیکند و برای همین از دو ساعت کلاس، یک ساعت کلاس میرود و، چون کتاب مطالعه نکرده است یک ساعت کمتر درس میدهد یعنی هم عمر آن شاگرد را دزدی کرده است و هم هیچی یاد او نداده است و یک دانشجوی بدون اطلاع وارد بازار کرده است. عمر این شاگرد را با هیچ مبلغی نمیتوان برگرداند و آن شاگرد بیسواد جامعه را برهم خواهد ریخت.
رئیس انجمن علمی مددکاری اظهار کرد: وقتی شرایط اقتصادی خراب میشود دزدیهای کوچک و دزد اولیها زیاد میشود. وقتی کسی که اولین بار است دزدی کرده دستگیر میشود، دزد مادامالعمر میشود، چون یک سوء سابقه میگیرد و چون دیگر نمیتواند به خاطر سوء سابقه استخدام شود، دزد میشود؛ بنابراین دزدان خردهپا و بار اولی که دادگاه میروند، اینها هم جزء دزدهای مادامالعمر خواهد شد، چون راهی جز دزدی برای آنها نمیماند.
او افزود: آسیبهای اجتماعی یکروزه به وجود نمیآید که یک روزه از بین برود. آقای رئیسجمهور وقتی سرکارآمد گفت که آقای احمدینژاد دلار را سه هزار تومان کرده است وضعیت کشور فاجعه شده است و کشور دیگر قابل کنترل نیست، اما دلار در زمان خودشان از ۳ هزار تومان به ۲۵ هزار تومن رسید یعنی دیگر به قول خودش باید فاتحه مملکت را خواند. چه کسی دلار را میفروشد؟ دولتها و بانکها. چه کسی در این مملکت دلار استفاده میکند؟ دولت و بانکها. اگر دولت صد میلیون تومان به بانک بدهکاری داشته باشد با افزایش یک برابر و نیم، ۶۵ درصد از بدهکاری دولت کم میشود، چون دلار گرانتر شده و راحتتر میتواند بدهکاریاش را بدهد. اما این وسط مردم هستند که تحت فشار قرار میگیرند و بر آسیبها اضافه میشود.
او بیان کرد: شاگرد اولی که در دانشگاه علوم پزشکی ایران، فوق لیسانس ژنتیک خوانده است در مترو دستفروشی میکند، چرا باید به اینجا برسد. چه قدر دولت هزینه کرده تا او به اینجا برسد. بعد یک دختر ایرانی در امارات با ۳۳ سال سن رییس بخشی شده و ماهواره هوا فرستاده است. اگر همان دختر در ایران بود چه میشد؟ این همه درس میخوانند سوادشان از این دختر هم بالاتر است، آخرسر میشوند آدامس فروش؛ چون کار دیگری نیست. ما چه کردهایم. ما مسئول هستیم. اگر دانشجوی من سواد نداشت و باعث شد جامعه خراب شود منِ معلم درست آموزش ندادم. جوان مسئول نیست. اگر میگوییم این جوانها چرا ضدانقلاب هستند یا چرا دختران این طور لباس میپوشند آن معلم، آن امور فرهنگی؛ آن آموزش مدرسه اشکال داشته است. اگر اینها درست بود، فرد درست میشد. سیستم محکوم است. فرد محکوم نیست. در هر جامعهای که آسیبهای اجتماعی به وجود میآید، محکوم آن دولت و برنامهریزیهای اجتماعی و آن سیستم است نه آن فرد. باید دید چه شرایطی بوده که فرد را به آنجا رسانده است پس آن شرایط محکوم است.
وی افزود: برخلاف اظهاراتی که میگویند کرونا موجب افزایش اختلافات خانوادگی شد، به نظر میرسد اتفاقا باعث شد تا زن و شوهر که یک یا دو سالی با هم نتوانسته بودند دو دقیقه صحبت کنند با هم حرف بزنند، دعواهایشان را کنند و بعد با هم آشتی کنند و دیگر با هم مشکلی نداشته باشند. اما مشکل آنجا شد که شوهر رفت بیرون و کار نبود. مشکل پس از کرونا، اختلاف نیست، اتفاقا کرونا موجب شد، پدر فرزندش را، زن شوهرش و مرد زنش را بشناسد، اما الان وقتی میخواهند بروند سرکار، کار نیست. همین بیکاری باعث مشکلات بعدی در خانواده میشود و زندگی دوباره به هم میریزد. کرونا نه، بی برنامگی، فقر، بیکاری و گرانی و تعطیلی کارخانهها مسئله ساز است.
او تشریح کرد: آسیب معلولی از علت هاست یعنی هر آسیبی صد علت دارد. وقتی تورم است و همه چیز گران شده است، اما حقوق افزایش نیافته است با چنین وضعیتی مواجه میشویم. آن وقت آسیبها را داریم، اما همین آسیبها فاجعهآمیزتر میشوند یعنی اعتیاد، موادفروشی دعوای خانگی و خیابانی، دزدیهای خرد و کلان و سرقت اولی زیادتر میشود. این دزدیها هزینه جامعه را بالاتر میبرد. اگر من نتوانم کار بکنم یعنی برای جامعه مفید نیستم وقتی بروم زندان باید ماهی سه میلیون هزینه من بکند، وقتی از زندان در بیایم به خاطر اینکه نمیتوانم کار کنم مادامالعمر باید دزد شوم، امنیت جامعه به هم میخورد. اعتماد مردم از بین میرود، فرد دیگر حتی به پدرش اعتماد ندارد چه رسد، به رییس جمهور یا وزیرش. هیچکسی پاسخگو نیست و جامعه به هم ریخته میشود که قابل جمع کردن نیست و احتمال وقوع هر اتفاقی ممکن است.